به گزارش «قدس آنلاین»، مهمترین نکته ای که از پی رفتار "بهناز جعفری" در نشست خبری سریال "زیر پای مادر" رخداد و باید مورد توجه قرار گیرد، نه خود رفتار مقطعی، بلکه خطر تبدیل به سنت شدن توهین و بی ادبی به اهالی مطبوعات سینمایی است. خطری که که باید و حتما باید به آن توجه ویژه کرد و دلایل بروز آن از هر دو طرف را بررسی کرد تا تبدیل به سنتی از سر جهل نشود.
اخلاق که ربطی به صنف و حرفه ندارد، ادب و اهل تعامل بودن که گروه و دسته نمی شناسد، حد نگه داشتن و خودداری و باری به هرجهت حرف نزدن هم فارغ است از من بازیگریم، من خبرنگارم، من منتقدم، من فلانم و من بهمانم. در دورانی که همگی سنگ دموکرات و اهل گفتگو بودن را به سینه می زنیم، سراغ گرفتن از پرخاش، تحقیر و بی ادبی نمی تواند جایی داشته باشد، اگر که حرف زدن ما از حقوق مدنی حرف باشد و به عمل درآید حرف های درشتی که میزنیم.
ماجرایی که در نشست خبری(تاکید میکنم خبری و نه نقد و بررسی) سریال "زیرپای مادر" رخ داد اما از جنس تعامل و اخلاق نبود. برای سراغ گرفتن از چند و چون ماجرا اول بهتر می بینم که سراغ خبرنگاری، روزنامه نگاری و منتقد بودن بروم که خودم در طول سالهای فعالیت مطبوعاتی ام طعم خبرنگاری بودن، روزنامه نگار بودن و منتقد سینما بودن را چشیده ام. در هرصنفی آدم کار بلد و آدم کار نابلد وجود دارد. در هر صنفی آدم خوش اخلاق و آدم بی اخلاق وجود دارد، در هر صنفی حرفه ای بودن و نبودن محل مناقشه است. این خصلت ها مرتبط با انسان است و انسان در هر لباسی می تواند نماینده این ویژگی های مثبت و منفی باشد. در صنف خبرنگار، روزنامه نگار و منتقد سینما هم هستند افرادی که می توانند حرفه ای تر باشند، دقیق تر باشند، بیشتر تلاش کنند تا کار را یاد بگیرند و اهل دانستن باشند و نه تنها اهل ادعا. در سینما و عرصه بازیگری هم این ماجرا به راه است. کم نیستند بازیگران و اهالی هنری که بزرگی می دانند و اخلاق را می فهمند. در کنار این همه هم هستند کسانی که به فراخور شرایط و حال لحظه و الخ چندان تسلطی بر چیزی که می گویند و رفتاری که می کنند ندارند.
در این میان اما مشکل کجاست؟ مشکل در نقطه ای است که تشخیص غلط رخ می دهد و واکنش نادرست بروز پیدا می کند. وقتی برخی بازیگران با سابقه ما هنوز نتوانسته مدل حضور در جلسات خبری- مطبوعاتی را درک کنند، وقتی جنسی از صبر و تحمل نظر مخالف یا ایده غیر منطبق بر سلیقه خودمان را نداریم، وقتی هنوز نتوانسته تفاوت میان حرفه خبرنگاری و حرفه منتقد فیلم بودن را از یکدیگر تمیز دهیم، وقتی به غلط هر سوال و طرح موضوعی نقد فیلم تلقی می شود، وقتی نسبت به هر سوالی که به مذاقمان خوش نیاید واکنش تندی نشان می دهیم، وقتی یکدیگر را به بی سوادی محکوم می کنیم و هر یک از طرفین مطبوعاتی و هنری (بدون اینکه وزن کمتر یا بیشتری برای هریک در نظر داشته باشم) با نگاه بالا به پایین به هم می نگریم و ... یعنی شناخت درست وجود ندارد. طبیعتا در وضعیت عدم شناخت و آگاهی از وضع موجود، رفتار منطبق بر وضع موجود هم بروز نمی کند.
من منکر ضعف ها و کاستی های احتمالی برخی از خبرنگاران سینمایی نیستم، اما اعتماد راسخ دارم که بدنه اصلی خبرنگاران استخوان خورد کرده سینمای ما اهل دانش و مطالعه و آگاهی و البته اهل گفتگو و تعامل هستند.
پس اگر مثلا بازیگری مثل "لیلا حاتمی" می آید و چنین و می گوید و بهمان می شنود(در جشنواره فیلم فجر)، یا "بهنار جعفری" به خودش اجازه می دهد رفتاری نه چندان شایسته با خبرنگاران و اهالی مطبوعات کند، و اگر همین خانم تفاوت وظایف حرفه ای و مختصات کاری "منتقد سینما" و "خبرنگار و روزنامه نگار سینمایی" را تشخیص نمی دهد، یعنی یک جای کار می لنگد.
به شخصه بروز چنین رخدادهایی را اجتناب ناپذیر می دانم، اما شیوه مواجهه با این رفتارها و رخدادهای را جنگ و گرو کشی و تلاش برای برتری جویی و حرف خود را به کرسی نشاندن نمی دانم. اگر گفتگو و تعاملی در کار باشد همه این سو تفاهم ها قابل حل است. هم مرز ها مشخص می شود، هم سره از ناسره معلوم می شود. بازیگر با اخلاق و اهل تعامل و بلد کار عیارش معلوم می شود و روزنامه نگار حرفه ای هم رفتارش عیان می شود. منتقدین هم بی خود و بی جهت لگد نمیخورند در نشست های خبری- مطبوعاتی فیلم ها چه که کار منتقد نقد و بررسی فیلم در جلسات نقد و بررسی فیلم یا در مرحله به رشته تحریر در آرودن نقد مکتوب یا غیر مکتوب است. در این میان نابلد ها به گوشه ای می روند چه که سینما، تاتر و اصلا هنر با مطبوعات و رسانه زنده است و بالعکس. این دو از هم جدایی ناپذیرند.
اما مهمترین نکته در این بزنگاه آن است که توهین و تحقیر و پرخاش به روزنامه نگاران و اهالی مطبوعات سینمایی، تحقیر منتقدین نباید و نمی تواند به سنت و عادت یومیه بدل شود و باید در همین ابتدای امر جلوی آن را گرفت و ریشه اش را شناسایی کرد و با ابزار گفتگو شفاف سازی کرد تا مشخص شود از کدام نقطه جهل آلودی این رخدادها بروز پیدا می کند. همانطور که نباید سنت تحقیر هنرمندان و بازیگران و بایکوت کردن آنها بروز پیدا کند.
رفتارهایی از جنس توهین "داریوش مهرجویی" به منتقدان سینما از سر جهل و ناآگاهی و عدم توانایی تمیز دادن یک یا چند منتقد خاص از کلیت جامعه منتقدین، رفتار تند و زننده "لیلا حاتمی" با خبرنگاران در ایام چشنواره فیلم فجر و حالا رفتار تند "بهناز جعفری" نباید تبدیل به سنت و عادت شود. چه که وقتی توهین و جمع بستن ها از سر جهل به کار بسته شود از سوی دیگر بساط گفتگو و تعامل جمع می شود. روزنامه نگاران و خبرنگاران سینمایی و همچنین منتقدان سینما ارث و میراث هنرمندان نیستند که هر وقت هر چه دلشان خواست نثارشان کنند و حتما و قطعا خبرنگاران و روزنامه نگاران سینما و البته منتقدان سینمایی دست روی دست نمی گذارند که هر کس از هرجایی رسید حرفی بزند و برود و منویات غلط و آلوده ذهنش را در فضای مطبوعات تخلیه کند. چه سینماگران و چه مطبوعاتی ها اگر یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوال دوز به طرف مقابل، بحش مهمی از مشکلاتمان حل می شود.
نظر شما