قدس آنلاین - رقیه توسلی: از فوق برنامه هایی چون جشن آب، جشن روز مادر، جشن انار و آش و مراسم یادگیری اسم دانش آموز.
از دو روز در هفته ای که باید برای ۲۹ نفر، غذا و دسر و مخلفات آماده کند. از برنامه ای که در فرایندش، چهار گروه کتاب کمک آموزشی می خواهد.
از یک میلیون و هفتصدهزارتومانی که روز اول ثبت نام داده اند و از تشریفاتی که هر کدامش، صدهزارتومانی آب می خورد برای جیبِ کم بنیه شان.
با آه و اعتراض از رستوران و کادو و از لوازم التحریری هم گفت که با قانون مدرسه باید در اختیار پسرِ اول ابتدایی اش قرار بگیرد.
از خیلی چیزهای دیگر هم گفت. مثلاً از مادرها و پدرهایی که بی شکوه و شکایت، کارت هایشان را گذاشتند آنجا در طبقِ آری... از سهامدارانی که شاید بی خبرند از هزینه ی همزمان سه کودک مدرسه ای با درآمد بخور و نمیر... از پیر شدن مضاعف والدینی که سقف بودجه شان تا سه میلیون تومان نیست...
نمی دانم... شاید با شنیدن این دردودل ها باید کلنجار تازه ای بروم با معنای عنوان ها... با کیفیت چاق و لاغر حساب های بانکی... با سطح توقعات، سطح درآمدها و چرایی سطح عدالت موجود... با مسلک آموزش و اخلاق و پرورش و تعلیمی که نباید به دست اسکناس های خوشرنگ بیفتد...
مسئله ثبت نام در مدارس دولتی و غیرانتفاعی نیست، مسئله رسم و آیینی ست که مرزبندی می کند و دارا و ندار می سازد... شکاف و فاصله و رخنه به پا می کند و عامل دست اندازهای روحی بشر است... مسئله آن کودکی ست که می ماند و می خندد و آن کودکی که پرونده در دست، دور می شود...
نظر شما