نویسندگان نیز مانند سایر اقشار جامعه میتوانند در جشنوارههای مختلفی که در طول سال برای آنها در کشور برگزار میشود، شرکت کنند. در این میان، یکی از جشنوارههای غیردولتی کشور که به بررسی آثار متعهد و ارزشیِ نویسندگان میپردازد، جشنواره «قلم زرین» است که نخستین جایزه ادبی محسوب میشود که هر سال به آثار برگزیده ادبی در رشتههای شعر، داستاننویسی و نقد ادبی اهدا می شود. این جشنواره برخلاف سایر جشنوارههایی که به بررسی و گزینش آثار شاعران و نویسندگان می پردازند، در نیمه نخست سال و همزمان با ۱۴ تیر «روز قلم» برگزار میشود. به گفته اهل فن، این جشنواره از نظم خوب و پیشینهای طولانی برخوردار است و همواره بر جریان ادبی کشور تأثیرگذار بوده است.
پانزدهمین دوره این جشنواره نیز امسال و در هفته گذشته برگزار شد و دبیری آن بر عهده یوسف قوجق، یکی از نویسندگان فعال ایرانی است که علاوه بر داشتن مدرک کارشناسی ادبیات و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی (گرایش مردمشناسی)، عضو انجمن قلم ایران است. او که داستاننویسی را از دهه ۷۰ آغاز کرده و تاکنون آثار بسیاری برای نوجوانان و بزرگسالان نوشته، در داستانهای خود علاوه بر اینکه فضای بومی را روایت کرده است، به موضوعاتی همچون جامعه، فرهنگ، انقلاب اسلامی، تمامیت ارضی و دفاع مقدس توجه میکند. با این نویسنده درباره ادبیات داستانی امروز و جایزه قلم زرین امسال گفتوگو کردهایم که مشروح آن را میخوانید.
لطفاً درباره اهمیت جشنواره قلم زرین توضیح بدهید؟
بهطور کلی یکی از اهداف مهم هر جشنوارهای که در کشور برگزار میشود، جریانسازی در جامعه است. جشنواره قلم زرین نیز همچون سایر رقابتهای فرهنگی برای داستاننویسان، از این قاعده مستثنی نیست زیرا میخواهد در قالب بررسی آثار متعهد و ارزشیِ نویسندگان ایرانی، علاوه بر اینکه آثار چاپشده در هر سال را از نظر محتوایی بر اساس معیارها و سنجشها ارزیابی کند، در جامعه جریانسازی انجام دهد تا نویسندگان بدانند که امروزه کدام آثار بیشتر طرفدار دارند یا بیشتر مطالعه میشوند.
با توجه به اینکه این جشنواره برخلاف سایر جشنوارههای مربوط به نویسندگان، در نیمه نخست هر سال برگزار میشود، لطفاً کمی درباره جزئیات آن توضیح دهید؟
این جایزه، جشنوارهای غیردولتی است که هر سال همزمان با ۱۴ تیر، روز قلم برگزار میشود. هیئتداورانِ آن که توسط انجمن قلم ایران تأیید شدهاند، آثار چاپشده در یک سال گذشته را ارزیابی و بررسی میکنند. در ابتدا فهرست کتابهای منتشرشده از سوی خانه کتاب در اختیار این جشنواره قرار میگیرد و بعد از آن، فراخوانی برای نویسندگان منتشر میشود تا آثار خود را ارسال کرده و در آن شرکت کنند. این جشنواره که در چند بخش همچون شعر و داستان کودک و نوجوان و بزرگسال همراه با نقد و پژوهش برگزار میشود، تصمیم دارد علاوه بر ایجاد جریانسازی در جامعه نویسندگان، آنها را در قالب یک رقابت فرهنگی سالم دور هم جمع کند.
امسال هیئتداورانِ جشنواره هیچ اثری را در بخش داستان بزرگسال شایسته برگزیدهشدن و تقدیر ندانست. علت این موضوع را چه میدانید؟
هیئتداوران این جشنواره با تأیید انجمن قلم ایران فعالیت خود را آغاز کردند. گرچه معتقد بودم که حداقل میتوان از میان این آثار، یکی را به عنوان اثر مورد تقدیر انتخاب کرد اما من نیز به نظر این هیئت احترام میگذارم.
به نظرم، نویسندگان ما بویژه آنهایی که از بعد انقلاب آثار بسیاری را نوشتند، بیتردید آثار ضعیفی ندارند بلکه کارهای آنها حتی نسبت به ۳۸ سال گذشته پختهتر نیز شده است. اما آنچه امروز در فضای نویسندگی کشور ما وجود ندارد، استفاده از نوآوری و خلق ایدههای جدید است. احساس میکنم که ما نویسندگان، کمی به تکرار رسیدهایم و در ادبیات داستانی خود به تنوع و بهرهگیری از ایدههای جدید توجه نمیکنیم.
به نظر شما عمدة مشکلات نویسندگان کشور ما چیست و چه راهکاری میتواند سبب شود که از مشکلات گریبانگیر ادبیات و بویژه ادبیات داستانی گذر کنیم؟
یکی از مهمترین مشکلات نویسندگان که در همه دولتها وجود دارد، عدم حمایت مسئولان از آنهاست. اگر نویسندگان حمایت شوند و دغدغهای جز نگارش آثار باکیفیت نداشته باشند، مطمئن باشید که کیفیت آثارشان ارتقا مییابد و وقتی مخاطب رمانی را میخواند، به دلیل شخصیتپردازی خوب و بهرهگیری نویسنده از عناصر مناسب برای ایجاد تعلیق در داستان، جذب اثر میشود.
این در حالی است که متأسفانه به دلیل عدم حمایت دولت از نویسندگان، آنها دغدغههای بسیار دیگری نیز دارند که بیتردید نمیگذارد همه فکر و تلاش خود را برای نگارش آثار خوب انجام دهند. البته نباید از حق گذشت که آثار بسیار خوبی در کشور ما از سوی نویسندگان نوشته میشود. اما برای نگرش هر اثر نویسنده به تحقیق میدانی و کتابخانهای نیاز دارد. ولی این گروه از فرهیختگان به دلیل اینکه باید سایر دغدغههای خود همچون معشیت را نیز مورد توجه قرار دهند، کمتر فرصت میکنند که تحقیق و پژوهشهای لازم را انجام دهند. علاوه بر این، ناشران نیز به نویسندگان حق تألیف کمی برای چاپ آثار میدهند که این موضوع سبب عدم رونق اقتصادی برای نویسندگان میشود.
یکی دیگر از مشکلات را میتوان نقدهای غیرمنطقی و غیرکارشناسانه دانست زیرا نقدها معمولاً در محافلی دوستانه و سفارشی که بیشتر حاوی تحسین و تعریف است، ارائه میشوند در حالی که باید ضعفهای هر اثر نیز مورد توجه قرار گرفته و بیان شود تا نویسندگان برای رفع ضعفهای مذکور در آثار بعدی خود تلاش بیشتری کنند. به نظرم، باید علمِ نقد در جامعه نهادینه شود و نهادهای فرهنگی نیز همچون کارشناسان در این حوزه تخصص لازم را پیدا کرده و آثار را نقد کنند.
نظر شما