از قرن پنجم هجری تا به اینسو شاعران بسیاری در شعر و ادب پارسی کوشیدهاند تا عشق و ارادت خویش را به ساحت مقدس حضرت امام علیبن موسیالرضا(ع) در قالب سرودههای دلنشین ابزار نمایند و هرچه زمان بیشتری از آن روزگار سپری شده، بر شمار آثار شاعران نیز در این زمینه افزوده شده است، تا جاییکه امروز شاهد انتشار مجموعه شعرهای مستقلی در رثا و مدح و منقبت آن حضرت ازسوی شاعران معاصر هستیم.
با بررسی این آثار آنچه در نگاه نخست به چشم میآید، حجم عظیمی از آثاری است که شاعر در آن صرفاً به کلیگوییهای مرسوم گرفتار آمده، تا جاییکه اگر نام مبارک امام رضا(ع) را از پیشانی شعر برداریم و نام دیگری را جایگزین آن کنیم، هیچ اتفاقی در این گونه سرودهها رخ نخواهد داد!
در یک سلسله دیگر از اشعار، شاعران عموماًً هنر خویش را صرف بیان مشهورات کردهاند و از دایره این امر نتوانستهاند قدمی به فراسو بگذارند.
بهعنوان مثال حجم قابلملاحظهای از اشعار رضوی صرف پرداختن به ماجرای ضامن آهو و نحوه شهادت امام رضا(ع) شده است.
گروه دیگری از شاعران بهویژه معاصران، نوآوری را در پرداختن به عناصری همانند گنبد و گلدسته طلا، پنجره فولاد، کبوتران حرم، قطار مشهد و غیره کردهاند که اگرچه در فرم به فضای متفاوتتر از پیشینیان خود نزدیک شدهاند، اما در محتوا، سخن بزرگی برای ارائه نداشتهاند و شعرهایشان بهلحاظ عنصر اندیشه با بخش عاطفی و احساسبرانگیزشان همخوانی و تجانس ندارد. نکته قابلتوجه در اینخصوص این است که خوشبختانه از حضرت امام رضا(ع) احادیث و روایات فراوانی به یادگار مانده است که مطالعه و مرور آنها میتواند آفاق تازهای را پیش روی شاعران بگشاید و هریک با بهرهگیری از این خرمن زوالناپذیر، آثار نغز، بدیع و تازهای را بیافرینند که حداقل ازمنظر موضوع و زاویه دید، بکر و استثنایی باشد.
جای دریغ دارد که گفته شود برخی از شاعران حتی یکبار بهسراغ مطالعه کتابهایی چون «عیونالاخبار الرضا» اثر ارزشمند شیخ صدوق نرفتهاند و درحالی در این عرصه قلم میزنند که از معارف رضوی اطلاعات چندانی ندارند.
با اینکه جشنواره امام رضا(ع) درطول مدت نسبتاً طولانی در این عرصه به موفقیتهایی دست یافته است و موجب ایجاد انگیزه و افزایش آثار در این زمینه شده است، اما بهگواه کتابهای منتشرشده ازسوی دبیرخانههای شعر رضوی، بخش چشمگیری از این آثار از همان قاعده کلیگوییهای رایج پیروی میکنند و جای تعجب دارد که غالباً برگزیدگان این جشنوارهها از این طیف هستند. بهعبارت دیگر، داوران این جشنوارهها پیش از اینکه به محتوا و عنصر اندیشگی اثر عنایت داشته باشند، معمولاً تحتتأثیر فرم و ساختار ادبی و یا شهرت شاعران قرار گرفتهاند.
بهنظر میرسد با توجه به پتانسی های بالایی که امروزه در عرصه شعر آیینی پدید آمده، این جریان میبایست بهطور هدفمند بهسوی بیان ناگفتهها و ناسرودههایی هدایت شود که جای آن در قلمروی گسترده شعر رضوی، خالی باقی مانده است و ایکاش در مراسم اختتامیه جشنوارههای شعر رضوی، همراه دیگر هدایا، کتابهایی نیز درمورد گفتار و سیره آن حضرت به برگزیدگان اهدا شود.
نظر شما