به گزارش قدس آنلاین، «هشت» نام نماهنگی است که بههمت بنیاد فرهنگی صبح ظهور تهیه و تدوین شده است. قصه این نماهنگ، داستان فرد بیماری است که پزشکان در بیمارستان از سلامتی او ناامید میشوند، اما توسل خانواده او به امامرضا(ع) جان تازهای به او میبخشد و امیدها دوباره زنده میشود. «هشت» که به روایتی تازه از شفا در بارگاه امامرضا(ع) میپردازد، با شعر و صدای مهدی رحیمی متخلص به زمستان، شاعر آئینی کشورمان تهیه و تولید شده است.
مهدی رحیمی(م. زمستان) متولد سال ۱۳۶۰ و صاحب مجموعههای «ارواح در ترخیص»، «رقص بر پل چینود»، «انار پابهماه»، «بینالغزلین» و... است. بهانگیزه رونمایی از این نماهنگ در ایام دهه کرامت با این شاعر و خواننده به گفتوگو نشستهایم که میخوانید:
آیا حضور در نماهنگ «هشت» بهعنوان خواننده، اولین تجربه همکاری شما با یکچنین آثاری است؟
من پیش از نماهنگ «هشت» تجربه کار با گروههای موسیقیایی و کر را داشتهام و درواقع حدود پانزدهسال است که در این زمینهها کار میکنم. ولی اینکه بخواهم یککاری را بهشکل مجزا بخوانم، نه! به این شکل نبوده و نماهنگ «هشت» اولین تجربه کاری من در این حوزه محسوب میشود.
از ایده سرودن شعر برای این نماهنگ با محوریت امامرضا(ع) بگویید.
ایده این شعر از دور و اطرافمان گرفته شده است؛ مریضی که پزشکان از آن قطعامید کردهاند و همسر این بیمار برای شفای او به امامرضا(ع) متوسل میشود و درواقع این قضیه که هم بیمار در ناخودآگاهش وارد حرم میشود و متوسل میشود و هم همسرش درحالیکه درکنار اوست برای گرفتن شفایش به امام مهربانیها متوسل میشود، هردو در این شعر همزمان آورده شده است.
من در اینکار از تعدادی از مؤلفههایی که در اشعار رضوی وجود دارد، مانند کلمه کلیدی «هشت» استفاده کردهام و یک فضای سورئالی را به کار دادهام. درواقع یک فضای واقعی و ذهنی در اینکار اتفاق افتاده است.
چون بهنظرم این بحث شفا یکی از دغدغههای همه ما ایرانیان است و ظرفیتی است که در حرم ائمه وجود دارد و من خواستم از اینطریق بین مخاطب با امامرضا(ع) پلی را ایجاد کنم. این بود که این شعر را سرودم و بعدش احساس کردم چون اینکار شکلی روایتی دارد، بد نیست اگر تصویر و خوانندگی را هم چاشنی شعر کنیم، چون به این شکل اثر خیلی پویاتر و تأثیرگذارتر خواهد شد.
این نماهنگ برای خود شما چه حالوهوا و چه فضایی را ایجاد کرد؟ چون گفتید تابهحال تجربه به این شکل را هم نداشتهاید.
همین ایده شفا که در شعر وجود داشت، موردی بود که نمیشد بهراحتی از کنارش گذشت. شاید اینکه میشنویم یکنفر در حرم امامرضا(ع) شفا گرفته، خیلی ما را درگیر نکند، ولی وقتی خودمان با این قضیه مثل این شعر درگیر میشویم و با کار همذاتپنداری میکنیم، آنزمان لذت دیگری دارد و بهتر باورش میکنیم. درمورد شعر اینکار باید بگویم که من به موضوع شفا یک نگاه دیگری داشتهام، چون خودم این قضیه را از نزدیک درک کردهام و زمان ضبط اینکار هم همان حس برایم تداعی شد.
به هرشکل من تصور میکنم اولین کسانیکه میتوانند برروی مخاطب تأثیر بگذارند، عوامل اینگونه کارها هستند؛ چون زمانیکه مجموعه کار، خودشان اینگونه موارد را باور داشته باشند، مطمئناً تاثیرگذاریاش برروی مخاطب هم صدچندان خواهد بود. این نماهنگ در موسیقی فضای جدیدی برای امامرضا(ع) است، چون متأسفانه مدتی بود که در این فضاها داشتیم بهسمت کلیشهها میرفتیم و آن تعداد آثاری هم که در این زمینه وجود داشت، برگرفته از مداحیها بود. ولی در اینکار موسیقی، به شعر و مفهوم کار کمک کرده و در خدمت آن بوده است. همه تلاش ما این بود که مفهوم را پررنگ کنیم و به مخاطب برسانیم که بهنظرم کار خاصی شده است.
اینکار چهزمان و درطول چهمدتی ساخته شد؟
شعر این نماهنگ پارسال و در همین زمانها(تولد امامرضا) سروده شده است. یکسال درگیر اینکار بودم. اول کار دکلمه بود، ولی بعداً تصمیم گرفتم که روی کار ملودی بگذارم. البته از ابتدا قرار نبود که خود من این شعر را بخوانم، ولی زمانیکه اتود زدم، دیدم خیلی به حال و فضای ذهنی و روحیام نزدیک است. به هرشکل رمضان امسال کار را ضبط کردیم و دوستان من مشغول ساخت کلیپ شدند تا برای این ایام آماده شود.
از تکرار و کلیشههای شعرهای آیینی و رضوی گفتید؛ مواردی مثل نقاره، گنبد، آهو و... برخی معتقدند که شعر رضوی درگیر یکسری مضامین تکراری شده است. نظر شما در اینخصوص چیست؟
بله، دقیقاً! بهنظر من هم شعر رضوی درگیر یکسری مضامین تکراری شده است. چون ما در شعر یکسری کلیدواژهها و سمبلها داریم که اگر بخواهیم برای هرکدام از ائمه شعر بگوییم، باید از آنها استفاده کنیم. ولی شعر امامرضا(ع) درگیر در و دیوار حرم شده است. این هنر شاعر است که از المانهایی که وجود دارد استفاده متفاوتی بکند و این المانها را از زاویه دید دیگری ببیند، ضمن اینکه اگر شاعر دگرگونه بیندیشد، میتواند از همین محدودیتها بهعنوان فرصت استفاده کند؛ دقیقاً همین اتفاقی که در نماهنگ «هشت» افتاده است.
ادبیات آیینی چه سختیهایی برای شاعر دارد و یک شاعر آئینی باید حواسش به چه مواردی باشد؟
در ادبیات آئینی باید خطقرمزها را رعایت کرد. نمیشود هر حرفی را به امام در قالب شعر گفت، که البته همین قضیه باعث یکسری محدودیتها میشود. ولی ازطرفی معارفی که در دین ما وجود دارد و سیره و زندگی امام، دست و پای شاعر را دوباره باز میکند.
درواقع اگر شاعر بتواند آن محدودیت را با این وسعت تلفیق بکند و بهاصطلاح رندی کند، میتواند کارهای خیلی خوبی را در این زمینه خلق کند. خوشبختانه ما بعد از انقلاب تحول خیلی عظیمی در بحث شعر آئینی داشتهایم و الان هم شاعرهای خیلی خوبی در گوشهگوشه این مملکت داریم که باید از این ظرفیتها استفاده کنیم، چون در اینصورت است که میشود آثار خیلی خوبی خلق کرد. من فکر میکنم ما الان در مرحله گذار هستیم. الان خیلی از بچههای شاعری که سن و سالی هم ندارند، دارند علمداری میکنند.
نظر شما