به گزارش قدس آنلاین، کلمات بر چه اساسی در زنجیره جملات قرار میگیرند؟ چه عوامل بازدارندهای مانع از ورود هرکلمهای در هر زنجیرهای از جملات میشود؟ نخستین عامل دخیل در ورود کلمات به زنجیره جملات، دومین عامل تداعی واژههاست. سومین عامل موسیقی و شکل شنیداری و نوشتاری واژهها بهعنوان دالهایی است که قرار است بر مفهومی یا موضوعی دلالت کند.
در نثر معمولاً از عامل معنای واژهها و گاهگاه از عامل تداعی واژهها برای تشکیل زنجیره جملات استفاده میشود. در شعر علاوهبر این عوامل از موسیقی و شکل واژهها هم بهره برده میشود. عامل سوم باعث میشود که شاعر و خواننده فراتر از معنا و حتی تداعی واژگان به فیزیک آنها متوجه گردد و به تن زبان دست بکشد: لمس فرازبان! لمس ادبیت!
در شعر «محمدعلی نوری» فشنگ باعث تداعی تفنگ و هردو باعث تداعی جنگ میشوند، اما این، همه دلایل توالی این کلمات نیست. این دخالت متن را نامنتظره میکند. درواقع وقتی شاعر آن نظم ناشی از چینش کلمات براساس معنا را با انواع تداعیها و تمهیدات شکلی و موسیقایی بههم میزند، شعر از خرابه کلمات سر برمیآورد. شاعر ابتدا زبان را تخریب میکند و سپس بنایی تازه بر آوار کلمات میسازد.
افزون بر این، حضور «گاف» در انتهای فشنگ و تفنگ و جنگ، شاعر را به تعبیر عامیانه گاف دادن بهمعنای اشتباه کردن و گزافهگویی و لاطائلات بافتن متوجه میکند تا حسنتعلیل شاعرانه و زبانمدارانه این شعر شکل بگیرد. فاجعه جنگ معلول زبان و کلماتی است که بشر ابداع کرده و مورد استفاده قرار میدهد!
«محمدعلی نوری» در تحلیلی روشنفکرانه و در عینحال شاعرانه، زبان و فرهنگ و اندیشه بشری را جنگسالارانه تبیین کرده است. حاصل این تبیین هنرمندانه شعری است که رنگوبوی فلسفی و هستیشناختی گرفته است.
*پرنده اگر برگردیم/ محمدعلی نوری/ آرادمان/ ۱۳۹۴/ صفحه ۵۰
نظر شما