قدس آنلاین_گروه استانها_حدیث کریمی: قامتت را که می نگرم سرم را از خجالت پایین می اندازم.
ای سر از قامت جدا، کاش می دانستی وقتی جوانانمان خبر دستگیری و شهادت حسین وارانه ات را شنیدند چه غوغاها کردند.
انگار که دلشان را از جان کنده ای و در حال پر پر زدن هستند...
محسن جان آنقدر خجالت زده هستم که هرگاه نگاهم به عکسهایت در سایتها، خبرگزاری ها، پروفایل ها و فضای مجازی می افتد؛ ناخودآگاه به زبان می آورم شرمنده ام محسن جان! شرمنده ام شرمنده ام.
برخی مواقع وقتی از برخی افراد می شنوم که« اینها چرا میروند و جان خود را میدهند مگر ائمه راضی به این کار هستند؟»، میگویم آری؛ هرکسی که عشقی به ائمه اطهار و خدا دارد، این چنین جان می دهد.
می گویم اینها برای این دنیا نبودند، چرا که مثل خیلی ها دل به این دنیا نبستند و بهشت و همنشینی با ائمه را به این دنیا و زیبنده هایش ترجیح دادند.
....
آری رفت تا ما در آسایش باشیم و از ناموس حسینش دفاع کند، اگر این از جان گذشتگان نمیرفتند چه کسانی باید از حسین که در گذشته از دین اسلام و ناموس خود دفاع کرد؛ پیروی کند؟
محسن جان خیلی ها میگویند «محسن میتوانست از خود دفاع کند* اما نمی دانند تو *سرنوشتت در نوجوانی با ذکرحسین حسین گفتنت نوشته شده* و تاجایی که امکان دفاع داشتی؛ مردانه ایستادی...
وقتی در نوجوانی برای آقا نوحه میخواندی، همان زمان، انگار در سرنوشتت، شهادت حسین وارانه برایت ثبت شده بود...
لحظه ای که گلوی خونینت را میبریدند، نمی دانستند که این گلو نجوای *یاحسین، یاحسین، یاحسین* و نام ائمه از آن خارج می شد، نمیدانند که محسن حججی ها در ایران زیادند، نمیدانند پسر رعنایش، جا پای پدرش می گذارد.
محسن جان، خوب خوبان، ببخش، شفاعتمان کن... چرا که شهادتت حسین وارانه بوده و میدانم امشب که در آرامگاه ابدیت آرمیده ای، آقا امام حسین(ع) آمده تا بگوید *مرد واقعی و شجاع و بی ریا توبودی و امثال تو هم در راه اند*
محسن جان شرمنده ام اما باور کن هر لحظه یاد تشنه لب بودنت می افتم به یاد لحظه ای که قدم، در کربلای معلی گذاشتم، یاد لحظه ای که ضریح امام علی (ع) را گرفتم و لحظه ای که اولین بار شنیدم *رفتی و مردانه دفاع کردی*
نظر شما