قدس آنلاین- در عرف جامعه به فردی که سن او از ۶۰ سال عبور کند، بازنشسته میگویند. او باید در ادامه زندگی بر اساس پس انداز و حقوق ماهیانهای که دریافت میکند به استراحت، تفریح و ادامه زندگی بپردازد.
بر اساس آخرین آمار سال ۱۳۹۵، ۹.۳۷ درصد از جمعیت کشور در مرحله سالمندی قرار دارند که هفت میلیون و ۴۵۰ هزار نفر را شامل میشود. اما برخی مشکلات اقتصادی و فشارهای معیشتی و عادت داشتن افراد به حضور در بیرون از خانه، باعث شده است سالمندان پس از بازنشستگی نیز به دنبال پیدا کردن یک شغل باشند.
* کولهبارهایی از تجربه
اگر چه افرادی که دارای توانمندی یا تخصص خاصی هستند لازم نیست این جستجو را انجام دهند بلکه این سازمانها و شرکتها هستند که از آنها به عنوان مشاور یا عنوان شغلی دیگری استفاده میکنند و اگر چاشنی «رابطه» را هم در اختیار داشته باشند، حتی در برخی مواقع، حقوقهای بالایی را نیز دریافت میکنند و یا این که این بازنشستگان در قالب تعاونیها و شرکتها به ادامه فعالیت میپردازند.
حال موضوع اساسی این است که این توانمندی چگونه به وجود میآید؟ آیا جامعه باید برای توانمندسازی افراد به منظور مشارکت در کارهای اجتماعی در دوران بازنشستگی اقداماتی را انجام دهد و یا این خود افراد هستند که باید به مهارت و تخصصی مجهز و توانمند شوند؟ دین مبین اسلام نیز بر تکریم و مشارکت سالمندان تأکید میکند و عزت نفس و تقویت روحیه خدمت به کشور را در سالمندان یادآور میشود و اشاره میکند که پیران و سالمندان، عزت و شکوه یک ملت هستند.
* اعتماد به سالمندان بازنشسته
یکی از افراد بازنشسته میگوید: در شرایط کنونی امید به زندگی و سلامتی افراد در سنهای بالاتر با رشد بهداشت و پیشرفت مراقبتهای پزشکی افزایش یافته است، از این رو افراد پس از سن بازنشستگی نیز فرصت زمانی زیادی برای اشتغال دارند.
حسین صادقی در ادامه به خبرنگار ما میگوید: باید به سالمندان به دلیل تجاربی که دارند به عنوان یک فرصت نگریسته شود و از دانش و مهارت آنها به طور مفید استفاد شود، البته این به معنای آن نیست که فرصتهای شغلی از جوانان گرفته شود بلکه منظور این است که نباید سالمندان را به طور کلی از صحنه جامعه حذف کنیم.
یکی دیگر از سالمندان نیز میگوید: فرهنگسازی درست در مسیر تکریم و مشارکت سالمندان در جامعه وجود ندارد و اغلب، از سالمندان به عنوان افرادی که دیگر کشش و توانایی کاری ندارند و باید تنها به استراحت بپردازند یاد میشود.
علی اصغر اصراری در ادامه میگوید: وجود برخی مشکلهای اقتصادی در خانوادهها و چشم و همچشمیها نیز باعث شده است که حقوق دوران بازنشستگی کفاف گذران زندگی را نکند و افراد مجبور شوند به سمت پیدا کردن شغل با هر حقوقی بروند.
* ترس از دوران سالمندی
وی تصریح میکند: به نظر من بخشی از فسادهای اقتصادی، کلاهبرداریها و اختلاسهایی که در زمان کارمندی افراد اتفاق میافتد به دلیل این است که افراد به آینده خود پس از بازنشستگی اطمینان ندارند و به دلیل ترس از دوران سالمندی خود و نبود احساس ایمنی و داشتن پشتیبان مالی، با چنین فسادهای اقتصادی در صدد هستند آن را جبران کنند و برای خود پشتیبانی فراهم نمایند، در صورتی که اگر حمایتهای اجتماعی و فرصتهای قویتر و مناسبتتر برای حضور سالمندان در جامعه در نظر گرفته شود کمتر شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود.
یکی از افراد سالمند نیز که بازنشسته یک سازمان دولتی است و اکنون به شغل کفاشی مشغول است به قدس میگوید: اشتغال برای بازنشستگان یک ضرورت است زیرا بیکاری در سنین بالا باعث افسردگی و زمینهای برای بروز بیماریهای مختلف میشود.
محمد جلالی میافزاید: من تخصص کفاشی را در دوران کارمندی یاد گرفتم و اکنون انجام دادن آن برای من به دور از شأن نیست و حتی افتخار میکنم اما فرزندم که دارای مدرک لیسانس است از انجام این کار اجتناب میکند و آن را عار میداند! از این رو برای پوشش مخارج زندگی خودم و کمک به فرزندم که ناخواسته موج بیکاری او را غرق کرده است، باید به انجام این کار بپردازم.
وی معتقد است برای توانمندسازی و مشارکت سالمندان در جامعه نباید از مسئولان توقعی داشت بلکه این خود سالمندان هستند که باید در هر حرفه و تخصصی که هستند زمینهای را فراهم کنند تا قادر باشند پس از بازنشستگی از آن به طور مفید استفاده کنند.
* توانمندسازی سالمندان برای انتقال تجربهها
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز میگوید: باید از توانمندی سالمندان برای انتقال تجربهها به نسلهای بعدی استفاده کرد و نباید آنها را از متن جامعه دور کرد.
بهروز بنیادی در گفت با گو با قدس میافزاید: یکی از معضلاتی که اگر هماکنون درباره آن برنامهریزی انجام نشود چند سال آینده گریبانگیر کشور خواهد شد، بحث سالمندان و بازنشستگان است. زیرا در حدود ۱۵ تا ۲۰ سال آینده جمعیت سالمند در کشور افزایش زیادی خواهد یافت و کشور به عنوان یک کشور پیر محسوب خواهد شد. از این رو اگرچه بحث تأمین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی به عنوان حامی و پشتیبان مهم است اما بسیاری از سالمندان کشور هنوز از این حمایتهای مالی برخوردار نیستند، در حالی که طبق اصول قانون اساسی باید شرایط بیمه تأمین اجتماعی همگانی در کشور فراهم شود و دولت موظف است سرمایه گذاری مناسبی در این حوزه صورت دهد زیرا در غیر این صورت سالمندان دچار معضل شدید معیشتی میشوند که متأسفانه گوشهای از آن در کشور قابل مشاهده است.
وی با بیان این نکته که حدود ۹تا ۱۰ درصد جامعه کشور را سالمندان تشکیل میدهند، تصریح میکند: سالمندان نباید از حیث معیشتی دچار نگرانی باشند بلکه آنها باید با فراغ بال و با تخصصی که در اختیار دارند در امور جامعه مشارکت نمایند. هدف از مشارکت دادن سالمندان در جامعه ایجاد شغل برای آنها نیست بلکه باید فضایی فراهم شود که مهارت و تجربه آنها در اختیار جامعه قرار بگیرد. به عبارتی باید بستری فراهم شود که این قشر عزیز فعالیتهای خود را در قالب تعاونیها، کارگاهها و شرکتها ادامه دهند و از این طریق بتوانند در تربیت و انتقال تجربیات خود به نسل جوان در جامعه مشارکت کنند.
نظر شما