قدس آنلاین- از زمانی که آنگ سان سوچی در برابر جنایات علیه مردم روهینگیا سکوت کرد و خشم مردم را برانگیخت، بسیاری از مردم جهان را به این نتیجه رساند که دارنده جایزه نوبل چندان هم حامی صلح و حقوق بشر نیست. بسیاری از حامیان نوبل، از تأثیر و کارکرد آن ناامید شدهاند. با افزایش جنایات شنیع توسط ارتش میانمار علیه مردم روهینگیا که احتمالاً به مرحله نسلکشی میرسد، انتقادات زیادی نسبت به آنگ سان سوچی، مشاور دولت و رهبر غیررسمی میانمار که در سال ۱۹۹۱ برنده جایزه صلح نوبل شده بود به وجود آمد. و البته حق با منتقدان بود. او احساسات ضدروهینگیا را شعلهور کرده و به دلیل ارائه اطلاعات نادرست در مورد این بحران به تروریسم متهم است و حکومت او از دادن ویزا به اعضای سازمان ملل امتناع میکند تا امکان بررسی این خشونت شنیع را نداشته باشند و از ارائه کمکهای حیاتی از سوی سازمانهای بینالمللی نیز جلوگیری میکند.
بسیاری از مردم، از جمله یک دادخواست آنلاین با ۴۲۵ هزار امضا، خواستار آن شدهاند که جایزه صلح نوبل و امتیازات دیگری مانند شهروندی افتخاری کانادا، جایزههای آزادی دوبلین و آکسفورد و جایزه هاروارد آنگ سان سوچی از او پس گرفته شود. مشکل فقط اقدامات اخیر آنگ سان سوچی نیست که باعث شده او شایسته جایزه صلح نوبل نباشد، بلکه اهدای این جایزه به او سبب شده بحران روهینگیا بدتر شود. این جایزه مدتها پوششی برای اقدامات تأسفبرانگیز آنگ سان سوچی بوده است.
مؤسسه نروژی نوبل گفته است که اختیار و قانونی برای بازپسگیری جایزه صلح نوبل ندارد. اما حتی اگر این مؤسسه نخواهد یا نتواند در مقابل آنگ سان سوچی واکنش نشان دهد، باید در آینده قوانین خود را تغییر دهد. از سال ۱۳۵۲، قوانین بنیاد نوبل قید کردهاند که جایزه نوبل نباید به افراد متوفی داده شود مگر آنکه برنده جایزه بعد از اعلام برنده شدنش فوت شود. حال برای حفاظت از اعتبار جایزه صلح باید این جایزه فقط به افراد متوفی داده شود.
با انجام چنین قانونی، میتوان تمام زندگی یک نامزد را بررسی کرد. در حال حاضر، تنها بخشی از زندگی نامزدها بررسی میشود که در مورد آنگسان سوچی در بیش از ۲۵ سال قبل و در مورد نامزدهای دیگری مثل یاسر عرفات، اف. و. کلرک، کوردل هال و هنری کیسینجر نیز همین روند رخ داد. اعطای جایزه به افراد متوفی باعث میشود بتوانیم تمام زندگی فرد را بررسی کنیم. متأسفانه مهاتما گاندی هرگز جایزه نوبل را دریافت نکرد که این مسئله بعدها باعث پشیمانی تیم انتخاب برندگان نوبل نیز شد.
مؤسسه نروژی نوبل میتواند تصمیم بگیرد که نامزدها در اولین دهه بعد از فوت بررسی شوند. این چارچوب زمانی آنقدر طولانی هست که بتوان اقدامات مثبت و منفی نامزدها را بطور کامل بررسی کرد ولی آنقدر کوتاه است که شواهد از بین نرفته و تعداد نامزدها هم خیلی زیاد نخواهد شد.
این تغییر قانون پیشنهادی بطور خاص برای افراد برنده جایزه صلح کارایی دارد. سازمانهای برنده جایزه که تاکنون ۲۳ سازمان بودهاند، عمر بیولوژیک معینی ندارند. از آنجا که چنین سازمانهایی میتوانند تا مدتهای طولانی فعال باشند، نمیتوان چارچوب زمانی خاصی برای ارزیابی اقدامات مثبت یا منفی آنها ارائه داد. همچنین این قانون برای دیگر جایزههای نوبل مثل فیزیک، شیمی، فیزیولوژی یا پزشکی و ادبیات یا برای جایزههای اقتصادی قابل اجرا نیست. برخلاف جایزه صلح، هیچکدام از جایزههای دیگر نوبل با مسئله اخلاقیات برندگان مرتبط نمیشود و بنابراین نیازی نیست که برای اعطای جایزه نوبل به تمام زندگی نامزدها توجه کنیم.
مؤسسه نروژی نوبل میتواند از جایزههای دیگر الگوبرداری کند که همگی بعد از مرگ نامزدها هم اهدا میشوند. این جایزهها شامل پولیتزر، مدال افتخار، امی، گرمی، اسکار و تونی است که همگی به افراد درگذشته اعطا شدهاند. ستایش افراد درگذشته میتواند بهترین راه برای الهامبخشی و مقایسه باشد زیرا روند بررسی بعد از فوت فرد آغاز میشود و برندگان جایزه صلح نوبل، از جمله آنگ سان سوچی، گاهی به قدیس تشبیه میشوند. در واقع مادر ترزا چنین تصویری دارد.
مطمئناً انتظار عمدی برای فوت نامزدهای جایزه صلح نوبل، بخشی از تأثیر این جایزه را کاهش میدهد. دههها، شاید حتی یک قرن طول میکشد تا کار فرد مورد تقدیر قرار گیرد. ملاله یوسفزی در سال ۱۳۹۲ که جایزه صلح نوبل را دریافت کرد فقط ۱۷ سال داشت و هشت سال از جوانترین برندگان نوبل جوانتر بود. این تأخیر میتواند فرصت جلب توجه به یک شرایط خاص یا تلاشهای یک فرد را از بین ببرد و شاید این جلب توجه در زمان معین بسیار مفید باشد.
اعطای جایزه صلح نوبل به افراد متوفی، شانس ترغیب برنده به تلاشهای بیشتر در آینده را نیز از بین میبرد. بطور کلّی، هدف اصلی جایزه صلح نوبل نگاه به گذشته نیست بلکه نگاه به آینده است. ژیر لونستاد، مدیر مؤسسه نروژی نوبل از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۲، اعلام کرد که کمیته انتخاب از جایزه صلح نه تنها به عنوان پاداشی برای دستاوردهای فرد که به عنوان انگیزهای برای تلاشهای بیشتر فرد برنده استفاده میکند. یک برنده درگذشته دیگر چنین فرصتی نخواهد داشت.
همچنین به تعویق انداختن جایزه باعث میشود فرصت کمک مالی به برندگان از بین رفته و موجب مشکلات قانونی نیز خواهد شد. برندگان جایزه نوبل مدال طلای ۱۸ عیار را دریافت میکنند که یکی از آنها در یک حراج به قیمت ۵ میلیون دلار فروخته شد. علاوه بر آن دیپلم افتخار را که یک کار هنری مختص برنده است و جایزه نقدی که میتواند بین یک تا سه نفر تقسیم شود و امسال معادل ۹ میلیون کرونای سوئد یا حدود ۱.۱ میلیون دلار است دریافت میکنند.
اگر جایزه بعد از مرگ اعطا شود، برنده دیگر شخصاً این جوایز را دریافت نمیکند و کمکی به تأمین مالی تلاشهایش نمیشود. اگر فردی وصیتنامه نداشته باشد، اعطای جایزه با مشکلات قانونی مواجه شده و احتمالاً موجب شکایات زیادی میشود.
اما این مشکلات اعطای جایزه به افراد متوفی قطعی نیستند و از طرفی تحمل این مشکلات به اعطای جایزه براساس چارچوب اخلاقی مستحکمتر ارزش دارد. آنگ سان سوچی به تنهایی دلیل مناسبی است که شک کنیم که آیا جایزه نوبل واقعاً باعث کارهای ارزشمندتر در آینده میشود یا خیر. موارد بحثبرانگیز دیگری مشابه مورد آنگ سان سوچی، میتواند اعتبار و معنای جایزه نوبل را کاهش دهد. به علاوه، اعطای جایزه به افراد متوفی آنقدر هم دشوار نیست. نهاد اعطا کننده جایزه میتواند به جای برنده جایزه که حال درگذشته است سخنرانی کند. این نهاد میتواند تصمیم بگیرد که جایزه به شرکت متعلق به فرد متوفی تعلق گیرد، به خیریهای که متوفی در وصیتنامه اموالش را به آن بخشیده، داده شود و یا به سازمانی مرتبط با کار متوفی تعلق گیرد. اگر یک فرد متوفی و یک سازمان همزمان برنده جایزه شوند، مؤسسه نوبل میتواند تمام پاداش مالی را به آن سازمان اعطا کند. با توجه به آنکه قبلاً ۳۱ بار جایزه نوبل بین دو یا سه نامزد تقسیم شده است، چنین راهحلی میتواند ادامه یابد.
حتی اگر مؤسسه نروژی نوبل تصمیم بگیرد قوانین خود را اصلاح کند تا جایزه به افراد متوفی تعلق گیرد، برای تغییر جایزه امسال دیر شده است. و با توجه به اینکه بسیاری از برندگان قبلی هنوز زنده هستند و باز هم ممکن است مواردی مانند آنگ سان سوچی رخ دهد. آنگ سان سوچی به دلیل اقدامات برجسته در زمینه حقوق بشر در کشورش برنده شده بود و حال حقوق بشر را زیر پا گذاشته است. اما برنده امسال باید آخرین نفری باشد که میتواند مانند آنگ سان سوچی با رفتار بدش نام نیک جایزه نوبل را به لجن بکشد.
* ویژه نامه روایت امروز روزنامه قدس
نظر شما