قدس آنلاین- تنها گزینه جانشینی عمویش نیست اما رسانه ها و تحلیلگرانشان می گویند «نچیروان» در میان دیگر گزینه هایی که برای ریاست بر اقلیم کردستان، خیز برداشته اند از بخت بیشتری برخوردار است. کناره گیری «مسعود بارزانی» تا هفته پیش در حد گمانه زنی و شنیده های خبری بود اما دو روز پیش، با انتشار نامه کناره گیری اش به خبری داغ تبدیل شد تا همزمان نام جانشین احتمالی او «نچیروان بارزانی» هم به تیتر خبرگزاری ها بیاید. برای بارزانی جوان شاید زیاد فرقی نکند که عمویش - کاک مسعود - پس از شکست خوردن در چالش اخیر همه پرسی، آیا با این کناره گیری به دنبال ترمیم چهره و محبوبیت سیاسی خویش است و یا اینکه قرار است با در اختیار گرفتن فرماندهی کل نیروهای مسلح کردستان باز هم در کادر رهبری کردها حضور داشته باشد. «نچیروان» در هر حال، چه از دیدگاه خودش و چه عمویش، گزینه اول ریاست بر اقلیم کردستان است.
معمای مرگ پدر
سال ۱۹۶۶ در «بارزان» به دنیا آمد. یعنی زمانی که هنوز میان پدرش – ادریس – و عمویش _ مسعود – جدال پنهان برای رسیدن به قدرت آغاز نشده بود. سالها بعد بود که اختلاف میان کردهای عراق بر سر رهبری شدت گرفت و در این میان «ادریس بارزانی» که تندروتر و پرخاشگر تر از برادرش بود از دایره قدرت حذف شد. مرگ او را در ارومیه اگرچه عشیره بارزانی ناشی از سکته اعلام کردند اما با کشته شدن چند شاهدی که زمان مرگ او در کنارش حضور داشتند، معمای مرگش پیچیده تر شد و البته برای «نچیروان» به کینه یا انگیزه ای تبدیل شد تا آرام آرام اما بدون تندروی های پدر، حرکت به سمت مرکز قدرت را آغاز کند. او که تحصیلکرده رشته علوم سیاسی در تهران است و یک دکتری افتخاری از دانشگاههای آمریکا و نشان «شوالیه» را هم از ملکه انگلیس به عنوان سیاستمدار جوان و خبره به یادگار گرفته است.
راه و چاه سیاست
البته این را همه کردها می دانند که «مسعود بارزانی» تا پیش از این به دنبال موروثی کردن رهبری و یا حکومتش بود و بیشتر چشم به فرزندش «مسرور» داشت. اما پس از ورود «نچیروان» به عالم سیاست و با مهارت هایی که از خودش بروز داد، پدر و فرزند متوجه شدند که به جز رقیبان قدرتمند خارج از عشیره بارزانی، رقیب قدرتمندتری هم در میان خود بارزانی ها دارند. رقیبی که راه و چاه سیاست را شناخته و کار را به جایی رسانده بود که دیگر نمی شد او را از میان برداشت. «نچیروان» در حال حاضر نخست وزیر کردستان عراق است و می گویند به دلیل ایجاد تغییرات و پیشرفت در وضعیت اقتصادی این منطقه در میان کردهای طرفدار بارزانی، محبوبیت بسیاری دارد. محافل سیاسی عراق نیز انگار «نچیروان» را بیشتر از پسر عمویش -مسرور بارزانی – می شناسند و قبول دارند.
حواسش به رقیبان است
در عالم سیاست و آن هم در وضعیت عجیب و غریب این روزهای اقلیم کردستان و رد پاهایی که از حضور علنی یا مخفیانه، اسرائیل، آمریکا و فرانسه در این منطقه دیده می شود، غافلگیر نخواهیم شد اگر در روزهای آینده شاهد به قدرت رسیدن فرد دیگری در کردستان باشیم! یعنی به جز «مسرور بارزانی» که فعلاً مسئولیت نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کردستان را به عهده دارد و البته بخت ناچیزی هم برای به قدرت رسیدن دارد، جوان اول خاندان بارزانی رقیبان دیگری را هم برابر خودش می بیند. «محمد توفیق رحیم» از رهبران حزب «تغییر» و از جمله مخالفان سنتی بارزانی است و پیش از اینها نیز آمادگی خودش را برای ریاست بر اقلیم اعلام کرده است. «برهم صالح» نیز از جمله کسانی است که با نفوذ بالا در میان طیف های مختلف کردی – عربی می تواند به ریاست بر اقلیم کردستان فکر کند. به جز اینها «نچیروان» باید حواسش به افراد شناخته شده ای همچون : «کریم سنجاری» که سابقه طولانی در کابینه اقلیم کردستان دارد، «هوشیار زیباری» که پیش از اینها معاون اول «حیدر العبادی» نخست وزیر عراق بود و با «مسعود بارزانی» رابطه خویشاوندی دارد، «ملا بختیار» و «فاروق ملا مصطفی» هم باشد.
خط قرمز های همسایگان
در افکارو منش سیاسی و دیپلماسی، «نچیروان» از دیگر بارزانی ها معتدل تر به نظر می رسد. سخنان او در مقاطع مختلف نشان می دهد نگاهش نسبت به استقلال کردستان، رابطه با دولت مرکزی، تعامل با همسایگان و ... نگاهی همراه با واقع بینی است. سال گذشته در گفت و گو با «المانیتور» گفته بود: «من اولین کسی بودم که به طور رسمی موضوع استقلال را با بغداد مطرح کردم. من موضوع را با نخست وزیر عراق حیدر العبادی و با ائتلاف شیعه عراق مطرح کردم. آن چه من به عنوان یک نقشه راه میبینم... باید بگویم که اگر ما بدون مشورت با بغداد یا هر گونه مذاکره اعلام استقلال کنیم، استقلال ما پایدار نخواهد بود... ترکیه یکی از کشورهایی است که بایستی در مورد مسئله استقلال با آن گفتوگو کنیم. بایستی این مذاکرات را با ایرانیها نیز داشته باشیم... استقلال کردستان، خط قرمز ایران است».
چند ساعت در ایران
از گفته هایش به «المانیتور» معلوم است که از حساسیت ایران به مسأله تجزیه شدن کشور عراق بخوبی آگاه است. این آگاهی شاید به سفرچند ساعته ای که سال ۹۱ به ایران داشت بر می گردد. اگرچه خودش حتی در نشست خبری حرفی از دلایل سفرش نزد و فقط به تأیید سفرش به ایران بسنده کرد اما رسانه های عراقی اعلام کردند: پیام ایران درباره عراق و سوریه و تحولات اقلیم کردستان در جلسه مشترک اتحادیه میهنی و حزب دموکرات کردستان عراق مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سخنگوی آن زمان وزارت خارجه ایران اما روز بعد اعلام کرد : اختلافات طایفهای در همه کشورها به ویژه عراق وجود دارد... ما در توصیههای خود این نکته را گوشزد کردهایم که اختلافات توسط اسرائیل در کشورهای منطقه دنبال میشود و تلاش ایران بر این است تا از تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها حمایت شود.
سوخت و سوز ندارد
«نچیروان» به معنای همان «نخجیربان» یا شکاربان و شکارچی خودمان است. یادمان باشد آقای شکارچی با همه سیاستمداری هایی که از خود بروز می دهد، در هر حال یک «بارزانی» است و بعید به نظر می رسد حاضر باشد این نکته را بپذیرد که اصرار و تقلای عمویش برای «استقلال» از دولت مرکزی عراق، نوعی جدایی طلبی خطرناک محسوب می شود که نتیجه اش بیشتر از هرچیزی، تجزیه کشور آبا و اجدادی اش است. فراموش نکرده است اما بدون شک به یاد دارد که در جریان حمله داعش به عراق اگر فیل «مسعود بارزانی» یاد هندوستانِ خودمختاری و جدایی نکرده بود، تکفیری ها نمی توانستند بر بخشی از کشورش دست پیدا کنند. «نچیروان» با همه معتدل بودنش، به سبک و سیاق سیاسی خودش ساز جدایی و استقلال را می زند و به عبارتی معتقد است ماجرای جدا کردن کردستان از عراق «دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد»!
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
نظر شما