قدس آنلاین- دو روز پیش اعلام خبر موافقت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با سومین استعفا در سومین سال از فعالیت مدیر عامل صندوق بازنشستگی کشور حاشیههای زیادی با خود به همراه داشت. سخنانی که از ناتوانی دولت در مبارزه با فساد شروع و به پرونده بازرگان یونانی دیمیتریس کامبیس و دکلهای نفتی گم شده رسید. البته این حاشیهها به همینجا ختم نشد چرا که عدهای از آگاهان، علت اصلی آن را وجود فساد در بدنه اصلی صندوق بازنشستگی کشوری میدانند.
* سوءمدیریت؛ عامل بحران صندوقهای بازنشستگی
فرشید یزدانی، کارشناس حوزه رفاه و تأمین اجتماعی در این خصوص به خبرنگار ما میگوید: صندوقهای بازنشستگی با بحرانی جدی که از آن به عنوان اَبَرچالش یاد میشود، روبرو هستند. مشکلی که اگر به آن پرداخته نشود، بحرانی جدی برای کشور درست کرده و فراگیرتر از آنچه هست، خواهد شد.
وی تأکید میکند: بحران صندوقهای بازنشستگی ناشی از سوءمدیریت است. منظور از این سخن، فردی که در رأس سازمان نشسته نیست، بلکه منظور نگاه کلانی است که در حوزه مدیریت وجود دارد. اساساً همیشه نگاهی غیرحرفهای و غیرتخصصی به این صندوقها شده است. هر شخص ناآشنایی به دلیل اینکه نگاهی کوتاه مدت به مسئله داشته در پستهای کلان مدیریتی به کار گرفته شده و این صندوقها را دچار بحران و انباشتی از مسائل کرده که ریشه تمام آن در مدیریت است.
یزدانی اضافه میکند: در مقاطعی به دلیل بحرانهای موجود در کشور، برداشتهایی از صندوقها میشد. مانند سالهای ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ که پول این صندوقها صرف ساخت بیمارستان در سطح کشور میشد. این موارد در سالهای مختلف تکرار شد و نتیجه آن، مشکلات امروز این صندوقها ست.
وی با بیان اینکه این مشکلات همه حاصل پارادایم کلی نگاه دولت و مجلس است، میگوید: مصوباتی که به صندوقها بار مالی تحمیل میکند و محاسباتی که مغایر با محاسبات بیمهای است، برای این صندوقها مشکل ایجاد کرده است. در هر مقطعی دولت و مجلس تنها به حل مسئله در دوره خود فکر کردهاند در حالی که صندوقهای بیمهای باید نگاه مدیریتی بلندمدت و نه حتی میان مدت داشته باشند.
* مسئولان چقدر دلشان برای بازنشستهها میسوزد؟
بدهیهای بسیار دولت به صندوقهای بازنشستگی همیشه از مهمترین دلایل مشکلات ذکر شده است. دکتر ابراهیم رزاقی، اقتصاددان با بیان اینکه دولت نزدیک به ۱۳۰هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی دارد، به خبرنگار ما میگوید: دولت برای پرداخت این بدهیها اقداماتی مانند واگذاری برخی کارخانهها انجام داده است، اما آن کارخانه تحت تأثیر کل جامعه است. هیچ تولیدی در داخل کشور سودآوری ندارد، زیرا واردات انجام میشود. نتیجه این میشود که ۶۰ درصد حقوق بگیران زیر خط فقر هستند. ۸۰درصد بازنشستهها نیز پس از ۵ سال بازنشستگی شروع به فقیر شدن میکنند، چرا که مبلغ دریافتی آنها حداقل یک سوم افراد شاغل است. این جزئی از خط انهدامیِ سیاست تعدیل است که در دولت سازندگی پیاده شد و رؤسای جمهور بعدی هم آن را دنبال کردند.
وی در ادامه توضیح میدهد: یکی از بندهای این سیاست تثبیت مزد و حقوق بود. یعنی کاهش درآمد حقوق بگیران، برای اینکه به مزد کم قانع شوند. انواع و اقسام سیاستها در زمینه فقیر کردن مردم نیز در کشور اجرا شد. نظامی سرمایهداری که از همان سالها کشور را اداره کرد، اما حتی نظام سرمایهداری را به خوبی اجرا و پیاده نکردند. چرا که اولویت اصلی نظام سرمایهداری، تولید صنعتی است. اما در کشور ما نفت خام فروخته میشود و همه ملزومات را با دلار ارزان وارد میکنیم به گونهای که هیچ تولیدی در کشور صرفه اقتصادی ندارد.
این کارشناس اقتصادی با طرح این پرسش که «واقعاً مسئولان چقدر دلشان برای بازنشستهها میسوزد» میگوید: بیشتر بازنشسته ها حقوق پایین میگیرند و هر روز قدرت خریدشان کمتر و کمتر میشود. به نظر میرسد که دولت در این زمینه عمدی دارد و با این حساب، هر مدیری سر کار بیاید نمیتواند کار مؤثری انجام دهد. علاوه بر آن از فسادهایی هم یاد میشود که خود مزید بر علت است.
* بازنشستهها باید حقستان باشند
وی تصریح میکند: سؤال اینجاست که چرا مسئولان استعفا نمیدهند؟ چرا انقلابی رفتار نمیکنند؟ به نظر میرسد یکی از دلایل آن دست داشتن خودشان در این محاسبات است. این مشکلات در صندوق ذخیره فرهنگیان نیز خجالتآور است. مبلغ هنگفت ۱۵هزار میلیارد تومان بین ۲۰ نفر تقسیم شده است. این موارد بیان میکند عدهای از مدیران آگاهانه یا ناآگاهانه فقط به خودشان فکر میکنند و به انتقال پول و ثروت به خارج از طریق واردات و... میاندیشند.
رزاقی به الگوهای افتخارآمیز صنایع دفاعی کشور اشاره میکند و می گوید: در این زمینه با دست خالی و روحیه شهادت طلبی و مدیریت جهادی موفق بودهایم اما چطور است که نمیتوانیم از آن مدیران در صندوقهای بازنشستگی استفاده کنیم؟ دلیل اصلی آن، این است که آنها حاضر نیستند با نهادهایی که در حال کشاندن کشور به نابودی هستند فعالیت کنند. باید تلاش کنیم سخنان رهبری در این زمینه تحقق پیدا کند. بازنشستهها متشکل شوند، در هیئت مدیره حضور داشته باشند و بعد مطالبه کنند. آنها باید حقستان باشند. چرا که اگر این رویه ادامه داشته باشد آنها نظرشان از نظام برگشته و حتی خود، زمینهساز و مروج فساد در جامعه و سبب بروز مشکلات بعدی میشوند.
* ابزاری برای فرار از پاسخگویی
رضا شیران خراسانی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نیز با تأکید بر این که موضوع صندوقهای بازنشستگی، بسیار جدی است، به قدس میگوید: در شاخص ورودی و خروجی به صندوقها، اعداد هشدار دهنده وجود دارد. یعنی افرادی که بازنشسته میشوند و افرادی که وارد صندوق میشوند متوازن نیستند و به نوعی درآمدهای صندوقها کمتر و هزینهها به مرور بیشتر میشود. این در حالی است که در یک صندوق بازنشستگی خاص مشکل شدید مدیریتی هم وجود دارد.
وی تصریح میکند: این صندوقها صاحبان بنگاههای اقتصادی شدهاند و آنقدر این کار بسط و گسترش پیدا کرده که از حیطه مدیریتی خارج شده و حتی اطلاعی از تعداد دقیق این شرکتها ندارند. بیش از یک سال قبل در کمیسیون اجتماعی از صندوق بازنشستگی خواستهایم که شرکتهای تحت پوشش، میزان سهام در هر شرکت، اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل هر شرکت را با تحصیلات و سوابق اجرایی اعلام کنند اما هنوز اقدامی نکردهاند. این موضوع دو دلیل دارد؛ یا آماری ندارند و یا مایل به اعلام این آمار نیستند. چرا که افراد غیرکارشناس در این شرکتها به کار گرفته شدهاند و شائبه رانت در این شرکتها بسیار زیاد است. مشکل آنها، مشکلاتی اساسی است. باید از این حجم بنگاهداری کم کنند.
شیران با تأکید بر این که صندوقها حیات خلوت دولتها بوده، هستند و خواهند بود، میگوید: کمیسیون اجتماعی با جدیت تمام وارد این حوزه شده و در حال بررسی ابعاد آن هستیم و نتایج آن را در آیندهای نه چندان دور در اختیار مردم میگذاریم. البته مدیر عامل مستعفی، جناب اسلامیان هم از نظر کمیسیون اجتماعی، از نمره پایینی در مدیریت برخوردار بود و متأسفانه اصلاً نسبت به حفظ اموال صندوق جدیت لازم را نداشت. مبارزه با فساد یک اصل است اما بسیار خوب است که ایشان بدانند برای گام اول باید از همان مجموعهای که خود مسئول آن هستند این کار را شروع کنند و مبارزه با فساد ابزاری برای فرار از پاسخگویی نباشد.
نظر شما