قدس آنلاین- روزنامه نگاران میگویند از میان رخدادهایی که هر روز به وقوع میپیوندد، رویدادی شانس انعکاس و انتشار دارد که دارای ارزش خبری «دربرگیری» باشد؛ یعنی خبری که بر بسیاری از افراد جامعه تأثیرگذار باشد و البته چندان اهمیتی ندارد که این تأثیر، مثبت یا منفی و مستقیم یا غیرمستقیم باشد. مثل خبر اعلام زمان واریز یارانهها در هر ماه که برای بسیاری از مخاطبان مهم است و همه آنان را دربر میگیرد.
بر اساس همین قاعده، بسیاری از رویدادها توفیقی برای جای گرفتن بر صفحه نخست روزنامهها یا انعکاس در رسانههای جمعی دیگر نمییابند مگر آنکه رخدادی دیگر، رویدادهایی را که به ظاهر از ارزش خبری پایینتری برخوردارند در صدر اخبار قرار دهند.
حادثه تروریستی ۱۷ خرداد امسال به مجلس شورای اسلامی و حکایت «عماد»؛ کودک خبرساز این حادثه را که با انعکاس یک تصویر به تیتر اول رسانهها تبدیل شد، میتوان مصداقی از رویدادهای اینچنینی دانست.
عماد و بیماری او برای مدتی سوژه رسانهها و دلمشغولی چند سازمان و وزارتخانه شد تا ضمن آن، افکار عمومی نیز دمی از ساعات دشواری را که بر والدین او و دیگر بیماران نادر میگذرد در حافظه کوتاه مدت تاریخی خویش مرور کند.
داستان عماد و قصه غصههای او و خانوادهاش داشت یادمان میرفت که انتشار ویدیویی از تجمع شماری از خانوادههای بیماران «ام. پی. اس» و فریادهای یکی دو مادر در اعتراض به مشکلات دارویی فرزندانشان خیلیها را به خود آورد.
تجمعی که در میان آنها پدر «عماد» نیز که پنج ماه پیش با وعده کمک مسئولان قدری آرام گرفته بود، حضور داشت.
مادر کودک هشت سالهای که دو ماه است، فرزندش دارویی برای مصرف ندارد، میگفت: «فرزندم تا صبح نمیتواند، نفس بکشد و لب و ناخنهایش کبود میشود. این موضوع باعث میشود، قرنیه، قلب، کبد، طحال، استخوان و شنواییاش مشکل پیدا کند. هر چند ماه یک بار داروها که قطع میشود، دوباره کبد و طحال او بزرگ میشود و مشکل تنفسی پیدا میکند و ریههایشان عفونت میکند.»
بیماران نادر یک بار دیگر با تجمع خانواده هایشان و به قول محمد هاشمی؛ سخنگوی سازمان غذا و دارو با ناراحتی، عصبانیت، التهاب و اقدامهای احساسی و خلاصه هر چه بود، شانس دیده شدن را پیدا کردند.
آن وقت بود که مدیرکل دارو برای آرام کردن جمع، در حضور خانوادههای معترض، با مدیرعامل شرکت وارد کننده داروهای آنها تماس تلفنی میگیرد. صدای آقای مدیرعامل از طریق اسپیکر تلفن شنیده میشود که از مشکلات مجموعه تحت مدیریتش، از بدهیها، پرداخت نشدن مطالبات از سوی سازمانهای بیمه گر و وامهای گرفته شده برای ترخیص داروهای معطل مانده، میگوید و گله میکند و دست آخر به قول خودش هماهنگی لازم را برای توزیع دارو حتی با ۱۸ درصد ضرر انجام میدهد تا به دنبال آن بیماران تهرانی، همان روز و بیماران شهرستانی امروز، دوشنبه داروهای مورد نیازشان را دریافت کنند.
بعد هم قرار میگذارند، بیماران نمایندهای از بین خود انتخاب کنند تا در مراجعات بعدی، خواستهها و مطالبات از طریق این نماینده به سمع و نظر مسئولان برسد؛ مسئولانی که انگار از خواستههای صدها بیمار نادر، از هزینههای آزمایش بیماران برای انجام پیوند گرفته تا سودجویی برخی شرکتهای واردات دارو پس از افزایش قیمت ارز و به خطر افتادن جان مبتلایان چیزی نمیدانند.
بگذریم... م. این داستان یکی دو روز دیگر و شاید همین امروز که بخشی از داروها به دست خانوادههای بیماران میرسد، تمام میشود تا شاید روزی شبیه به این روزها، خبری شبیه به آنچه رخ داد، سوژه رسانهها شود و باز درخت وعدههای مسئولان بر شاخ رخدادی دیگر ثمر دهد.
نظر شما