قدس آنلاین- در چنین سینمایی یافتن سرمایهگذار مسئله بسیار مهمی است. فیلمهای خوبی هستند که موفق به جذب اسپانسر نمیشوند، اما برخی آثار مانند «آذر» که اینروزها بر پرده سینماهاست، بدون آنکه ازنظر اقتصادی و قصه، توجیهی برای حضور سرمایهگذار داشته باشد، موفق میشود انواع و اقسام سرمایهگذاران را جذب کند و درست از جاییکه برای پخش تیزرهای تلویزیونیاش با مشکل مواجه میشود، با ورود یک شرکت صوتی ـ تصویری قدرتمند به میدان، ناگهان صاحب تیزرهای خوب و مفصلی هم میشود؛ بالاخره قدرت اقتصادی است و دوران به ته دیگ خوردن کفگیر صداوسیما و طبیعی است با پشتوانه قدرتمندی که بیلبوردها با اکران تصویر نیکی کریمی و هومن سیدی در سطح شهر دارند، صداوسیما نیز به هر دلیلی کوتاه بیاید!
تبریک به خانم کریمی
بهخاطر این ویژگی باید به نیکی کریمی «تبریک» گفت. بازیگری که موفق شده پس از سهدهه حضور در سینمای ایران بهعنوان بازیگر و نزدیک شدن به دهه پنجم زندگیاش، همچنان نقش «زن اول» را ایفاء کند، فیلم بسازد، چهارچوب بازیگری خودش را حفظ کند و از همه مهمتر به سرمایهای دسترسی داشته باشد که بتواند فیلمی مانند «آذر» را با آن ارائه نماید و احتمالاً سود خوبی هم از قِبل ساخت و نمایش فیلم کسب کند. اما همه اینها با یک نقطهضعف بزرگ پوشش داده شده است: «تحمیل بیش از اندازه تهیهکننده ـ بازیگر بر فیلم!»؛ موضوعی که در درجه اول با حضور خود کریمی در مقام بازیگر نقش اول و تأکید بیش از حد دوربین بر کلوزآپهای او در سرتاسر فیلم جلوهگر میشود. فیلم با صحنههای موتورسواری این بازیگر آغاز میشود، با نمایش فداکاری بیحد و اندازه او برای همسرش ادامه مییابد و در پایان با نتیجهای اخلاقی، سروته آن بههم میآید. در تمامی این ماجراها «خانم کریمی» با تیپ و ظاهر دختران امروزی مقابل دوربین نقشآفرینی میکند و بهزور تلاش میکند تماشاگر را متقاعد کند که برای این نقش مناسب بوده، حال آنکه اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم، نقش مذکور کوچکترین تناسبی با این بازیگر پیشکسوت ندارد و در بهترین حالت بازیگری مانند «هدیه تهرانی» با آن نگاه مصمم و چهره سرد و استخوانیاش مناسب چنین نقشی بوده، یا بازیگری از جنس «مهتاب کرامتی» با گریمی که کاملاً چهره شیک و سانتیمانتال او را از یاد مخاطب ببرد؛ مانند آنچه در فیلم «بیست» ساخته عبدالرضا کاهانی دیدیم. بهدلیل همین اصرار بیدلیل کریمی برای دیده شدن است که فیلم لطمه اساسی خورده است. «آذر» در مقام یک شخصیت کاملاً مثبت و اسطورهای هیچ نقطه ضعفی ندارد جز سیگار کشیدن! همهچیز تمام است و حتی آنقدر بزرگوار است که پولی که مادرشوهر به او پیشکش میکند را با وجود نیاز شدید نمیپذیرد. فقط مشخص نمیشود چطور موفق میشود بیهیچ دلیل منطقی، از همسرش آن هم با آن سرعت طلاق بگیرد! کریمی آمده تا در این فیلم تصویر به یاد ماندنی «پری» و «سارا» را تکرار کند. حتی کادربندیهای دوربین، ایستادن او در میانه در و نگاه آخر او به دوربین بهشدت یادآور آن فیلم است، اما در این مسیر همه ظرفیتهای فیلم قربانی شده است. نه از بازی جذاب هومن سیدی خبری است و نه میدانی به «حمیدرضا آذرنگ» داده شده تا نقش مردی که بین «اعدام» و «بیغیرتی»، گزینه دوم را انتخاب میکند، در او متبلور شود. صحنه درگیری این دو بازیگر نیز چنان است که انگار یکی به دیگری چشمغره رفته است! و مرگ در نهایت خونسردی روایت میشود.
یک کارگردان گم شده است!
بهجز اینها به عنوانبندی فیلم دقت کردهاید؟ هیچ اثری از کارگردان نیست و فیلم با نام «خانم کریمی» آغاز میشود. فیلم آنقدر معطوف به ساخت اثری در ستایش تهیهکننده است که یادش رفته این مسئله را تبیین کند که مشکل عمو و آذر چیست؟ صرفاً بهخاطر اینکه در جلسه خواستگاری پانزدهسال قبل از او خوشش نیامده، اینگونه با او زاویه دارد؟ البته فیلم در این بخش زحمت زیادی کشیده تا از خلال آن کارگاه مانکنسازی، روحیه سرد و خشک عمو را به تصویر بکشد که گویی خودش هم مثل ساختههایش بیجان و مسخشده است، اما واقعاً کارکرد این اسطورهسازیها در فیلم چیست؟ چرا هیچ جایی برای درگیر شدن با آذر به مخاطب داده نمیشود؟ آیا کریمی تصور میکند این سینما هم سینمای معصوم دهه ۷۰ است که مخاطبان بهصرف وجود بازیگری جوان، با او همذاتپنداری کنند؟ کدام مدرسه فیلمنامهنویسی تجویز میکند که نباید قهرمان داستان خطا یا نقطهضعف داشته باشد!؟
کمک کریمی به اقتصاد سینمای ایران و ایجاد سازوکاری برای ساخت فیلم قابل ستایش است، اما ای کاش او در مقام صاحب سرمایه، خودش را از فیلم حذف میکرد و اجازه میداد بازیگر بهتری در نقش اول قرار گیرد، یا اینکه حداقل آن گریم مناسب عروس خانمها با آن موهای فرفری را در بخشهای مخلتف فیلم درمقابل چشم ما قرار نمیداد تا شاید بتوانیم با فیلم ارتباط بهتری برقرار کنیم و نام او هم بهعنوان یک تهیهکننده حامی جوانها به «نیکی» باقی بماند. با این حجم از حواشی پیشآمده برای فیلم و اعتراض بازیگران به رفتار غیرحرفهای خانم بازیگر، کریمی حالا درست در نقطه مقابل جایگاه زنی ایستاده که قرار است در پایان فیلم آذر، تصویرش بهعنوان زنی محجوب و ستمکشیده در ذهن ما باقی بماند.
نظر شما