تحولات لبنان و فلسطین

زمانی‌که تصور می‌شد دانشگاه مظهر «نواندیشی» و حوزه مظهر «جانبداری از سنت» است و رویکردی تقابلی نسبت به‌هم داشتند، برای این‌که در جامعه چنین سوء‌تفاهم‌هایی پیش نیاید، حضرت امام خمینی(ره) بحث «وحدت حوزه و دانشگاه» و همسویی این دو نهاد را مطرح کردند. بر این‌اساس ۲۷ آذر، روز شهادت شهید مفتح که خود از دغدغه‌مندان وحدت این دو نهاد بود، به‌عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» در تقویم کشور ثبت شد.

حوزه و دانشگاه گرفتار مدرک‌گرایی شده‌اند

قدس آنلاین- در شرایط کنونی کشور، اتحاد قوی‌تر حوزه و دانشگاه به‌ویژه در مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی احساس می‌شود. دکتر سیدیحیی یثربی، استاد فلسفه و کلام اسلامی که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی دارد، از شاگردان شهید مفتح و از دغدغه‌مندان وحدت حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار ما به پرسش‌هایی در این‌باره پاسخ داده است. او می‌گوید: وحدت این دو قبل از انقلاب یک معنا داشت؛ دانشگاه و حوزه در یک جهت قرار داشتند و دست در دست هم با حکومت پهلوی مبارزه می‌کردند. این اتحاد قبل از انقلاب تا حدی اتفاق افتاد که دانشگاه و حوزه درکنار هم بودند و از هم حمایت می‌کردند، تا این‌که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

حساس‌ترین مسئله روز کشور

او با اشاره به اهمیت و ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه بعد از انقلاب خاطرنشان می‌کند: این اتحاد چگونه باید انجام بپذیرد؟ هردو، دشمن مشترکی به نام استکبار جهانی دارند که آن‌ها را درکنار هم قرار داده و این یکی از صدها صحنه وحدت حوزه و دانشگاه است. اما گله اینجاست که این دو ازنظر علمی هم باید به‌هم نزدیک باشند. دانشگاه به‌عنوان نهادی که روزآمد کار می‌کند باید درکنار حوزه قرار بگیرد و حوزه هم به‌عنوان متخصص احکام شریعت مقدس اسلام باید درکنار دانشگاه قرار داشته باشد.

به باور یثربی، متأسفانه در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی، جلوه‌های اتحاد حوزه و دانشگاه متبلور نشده است. در یک دهه اخیر، تخلفات مدیریتی زیاد شده است اما در این‌باره، حوزه علمیه فعال و در صحنه نیست. معضلات در نگهداری منابع طبیعی، افزایش بیش از حد نیاز پذیرش دانشجو و رشد قارچ‌گونه دانشگاه‌های شهریه‌ای و مشکلات دیگر، به‌خاطر این بوده که این دو نهاد علمی درکنار هم نبوده‌اند یا درمورد آسیب‌های اجتماعی از کودکان خیابانی گرفته تا کودکان بازمانده از تحصیل، افزایش فقر و بیکاری جوانان.

حوزه علمیه باید منتقد و رفع‌کننده مشکلات جامعه باشد. یثربی بر این موضوع  تأکید می‌کند و می‌گوید: چرا حوزه‌های علمیه درمورد قاچاق فتوا ندادند؟ درحالی‌که امروز قاچاق بیشتر از ربا به جامعه ضربه می‌زند. چرا درباره ضرورت سرمایه‌گذاری در تولید فتوا ندادند؟ این‌همه تحصیلکرده بیکار، محصول حوزه و دانشگاه هستند.

او با بیان این‌که از روحانیت و حوزه انتظار می‌رود که در مسائل مدیریتی کشور حضور مؤثر داشته باشند، ادامه می‌دهد: البته در برخی از عرصه‌ها حضور دارند اما این حضور اثربخشی لازم را ندارد. مثلاً برچیدن ربای بانک‌ها نیاز به عزم مدیریتی دارد. انتظار می‌رود که حوزویان به صحنه مدیریت بیایند. امروز حساس‌ترین مسئله کشور، رضایت مردم و رضایت افکار عمومی از مدیریت جامعه و روحانیت است.

به باور این اندیشمند فلسفه، امروز شبهه از شبکه‌های اجتماعی می‌بارد، حوزه و دانشگاه چقدر دست به دست هم داده‌اند که به این شبهه‌ها پاسخگو باشند؟ هر دو باید دربرابر این شبهه‌افکنی‌ها بیدار باشند. تعصب دینی ندارم، ولی این ننگ حوزه و دانشگاه است که یکی از دین اسلام به دین دیگری برود، این کم‌کاری حوزه و دانشگاه است. وحدت حوزه و دانشگاه باید بیش از این باشد.

 ضرورت ورود به عرصه نقد و مدیریت

یکی از موانع پیش روی وحدت حوزه و دانشگاه این است که این دو نهاد به همزبانی با هم نرسیده‌اند؛ به‌معنای دیگر وقتی دور یک میز می‌نشینند، زبان مشترکی برای حرف زدن ندارند و گاهی به مرز اتهام و برچسب‌زنی می‌رسند. چه اتفاقی برای شکل‌گیری این همزبانی باید بیفتد؟ یثربی پاسخ می‌دهد: الان حوزه و دانشگاه ما به مشکلات دیگری گرفتارند، هردو مدرک‌گرا شده‌اند، حتی حوزویان!

او ادامه می‌دهد: از وضعیت دانشگاه‌ها هم خیلی گله دارم. استادان دانشگاه باید از این شکل دوندگی خارج شوند، بنشینند و به رفع مشکلات جامعه بیندیشند. حوزه هم باید بخش عمده نیروهای خود را بر شناخت شرایط و مشکلات مردم، پاسخگویی به شبهات و شناخت دشمن متمرکز کند. زمانی می‌گفتند روحانی باید مسئله‌گو باشد، ولی الان حوزه باید وارد عرصه نقد و طراحی مدیریتی شود و درکنار مردم حضور داشته باشد.

قبل از انقلاب رژیم شاهنشاهی تلاش داشت حوزه و دانشگاه را هم از جدا کند که موفق نشد. ولی امروز این دو با هم و برای هم هستند، پس چرا اتحاد ندارند؟ الان شرایط برای وحدت فراهم است.

طی دهه‌های اخیر، چهره‌هایی همچون شهید بهشتی و شهید مطهری را در دانشگاه‌ها کمتر می‌بینیم که دربرابر آماج پرسش‌های مختلف قرار بگیرند. یثربی درباره دلیل آن می‌گوید: آن‌ها خودشان را برای این‌کار مجهز کرده بودند، جنس آن‌ها با مدیرانی که فقط دنبال حفظ میز و صندلی‌شان هستند، فرق دارد؛ مدیرانی که هر سازی بزنید با همان ساز می‌رقصند. این مدیران حتی اگر هم وارد بحث شوند، طوری حرف می‌زنند که گربه شاخ‌شان نزند. ولی اندیشمندانی از جنس بهشتی‌ها، مطهری‌ها و مفتح‌ها دست از همه داشته‌ها و اندوخته‌های دنیوی برداشته بودند، نه مثل کسانی‌که دنبال مقالات تقلبی هستند تا به نان و نام برسند.

به باور او شرایط حوزه‌های علمیه در گذشته طوری بود که طلاب، خودشان را برای پاسخگویی به شبهات و رفع مشکلات مردم آماده می‌کردند، ولی الان به فکر مدرک گرفتن و کسب مسئولیتند.

این استاد فلسفه و کلام اسلامی تأکید می‌کند: الان حوزه و دانشگاه باید دست به دست هم بدهند، چون شبهات نسبت به قبل از انقلاب بیشتر شده است. آن‌ها همچون دو برادر برای رفع مشکلات جامعه باید درکنار هم باشند، نه این‌که حوزویان، دانشگاهیان را هو کنند و عکس آن.

یثربی یادآور می‌شود: امروز دانشگاه‌ها چقدر به شبهات توجه می‌کنند؟ متأسفانه بسیار کم! چون فکر می‌کنند که این، کار حوزه است. حوزه‌ها هم نسبت به رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی کم‌توجه شده‌اند، درحالی‌که این دو باید درکنار هم قرار داشته باشند، همچون دو برادر.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.