قدس آنلاین- تصویرگری قرآن کریم از چهره معنوی مسیح(ع) یکی از موضوعاتی است که موجب شده، دنیای اسلام و مسیحیت را به هم نزدیکتر کند. این الفت در ایران به دور از غوغاسالاری سیاسی رسانههای غربی، مصداق عینی زیست مسالمت آمیز پیروان ادیان را به تصویر میکشد و زیست دینمدارانه که یکی از آرمانهای رهبران ادیان الهی بوده است را نشان میدهد. از این رو، برای جلوگیری از دسیسههای جدید استکبار و ایجاد جنگهای صلیبی، دیگر بار بازخوانی نگرش قرآنی درباره حضرت مسیح(ع) اهمیت پیدا میکند.
حجت الاسلام محمد صحاف کاشانی نویسنده کتاب «تثلیث در قرآن و عهدین» و پژوهشگر مطالعات تطبیقی اسلام و مسیحیت و نیز مدیر انجمن گفت وگوی اسلام و مسیحیت در گفت وگو با قدس از چرایی ستایش مسیح در کلام خداوند گفته است.
جناب آقای صحاف! بفرمایید قرآن چه تصویری از مسیح به نمایش گذاشته است؟
به جرئت میتوان گفت، چهرهای که قرآن از مسیح(ع) ترسیم کرده، درباره کمتر پیامبری صورت پذیرفته است. این تصویرگری قرآنی به قدری زیباست که وقتی مسیحیان آن را میبینند و با روایتگری انجیل مقایسه میکنند، بدون تردید اعتراف میکنند قرآن «مسیح» را زیباتر و کاملتر به تصویر کشیده است.
در قرآن، ۲۵ ویژگی برای حضرت عیسی(ع) نام برده شده؛ در سوره مریم او را «عبد» نامیده، این درحالی است که لقب عبد را به هر کسی نمیدهند. مثلاً برای شخص پیامبراکرم(ص) این لقب به کار برده میشود و میگوییم: «اشهد ان محمد عبده و رسوله» یعنی پیش از اینکه به رسالت پیامبر شهادت بدهیم، به بندگیاش اعتراف میکنیم.
القاب دیگری که برای عیسی(ع) به کار برده شده «کلمة الله» و «روح الله» است. در جای دیگری، عیسی را با لقب «مسیح» معرفی کرده است. «مسیح» یا «ماشیح» همان موعود تورات است که یهودیان همچنان منتظر ظهورش هستند؛ و همین مهمترین تفاوت یهودیان و مسیحیان است، زیرا مسیحیان معتقدند، مسیح همان عیسی(ع) است و یهودیان برخلاف این باور دارند و معتقدند، مسیح هنوز نیامده است. در این نزاع بین یهودیان و مسیحیان، قرآن کریم جانب مسیحیان را گرفته و میگوید، عیسی(ع) همان مسیح است.
اما در سوره بقره، خداوند وجه دیگری از چهره عیسی(ع) را به تصویر میکشد و او را صاحب بیّنات و صاحب معجزات مینامد. همچنین میگوید: ما او را تأیید کردیم و تواناییهای عیسی(ع) به این دلیل بود که او توسط روح القدس تأیید شده بود. لقب دیگری که برای مسیح(ع) به کار برده شده، آبرومند در دنیا و آخرت است و امکان شفاعت دارد.
شاه بیت تمام این توصیفها که در قرآن برای مسیح(ع) آمده این است که خداوند در جایی دیگر او را «صالح» نامیده است و بدین ترتیب، در سلام دوم نمازهای یومیه به حضرت عیسی به عنوان بنده صالح خدا سلام میدهیم.
سؤال این است که خدا به چه کسی سلام میدهد؟ خداوند در قرآن از زبان مسیح(ع) به این پرسش پاسخ داده است. او به پروردگارش میگوید: من ادعای الوهیت نکردم و خود و مادرم را خدا نخواندم، بلکه پیروانم را به پرستش خدای یگانه فرا خواندم. بنابراین، این القاب برای عیسایی آمده است که پیامبر و بنده خداست.
چرا این توجه ویژه به حضرت عیسی در قرآن مجید آمده است؟
پس از حضرت محمد(ص) و موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) پیامبری است که بیشترین توصیفها از او در قرآن آمده است. دلیل این توجه ویژه را میتوان در اولوالعزم بودن او و بشارت به ظهور «احمد» که همان پیامبرخاتم است، دانست.
آیا بین آنچه قرآن از مسیح میگوید، با تصویری که در «کتاب مقدس» از مسیح آمده تفاوتی وجود دارد؟ این تفاوتها چیست؟
افزون بر شباهت هایی که از مسیح(ع) در قرآن و انجیل موجود است، ما شاهد تفاوتهای بسیاری در توصیف این شخصیت الهی در قرآن و نزد مسیحیان هستیم. قرآن کریم میگوید، مسیح در حالی متولد شد که مادرش باکره بود و خداوند عیسی را نشانه رحمت و برای هدایت خلق به او داد. اما در فرهنگ مسیحیان، او فرزند خدا نامیده شده است. نکته دیگر درباره حضرت مریم است؛ مریم بانویی عابده بود که مادرش او را وقف خدا کرده بود، برای او مائده آسمانی میآمد و شخصیتی پاک و روحانی داشت. اما در اناجیل، مریم را یک زن عادی معرفی میکند و تنها امتیاز او این است که فرزندی به دنیا میآورد که بعدها «فرزند خدا» نامیده شد. نکته مهمتر اما جایگاه هدایتگری مسیح(ع) در قرآن است که او را عبد و نبی خدا میداند که پیروانش را به پرستش خدای یگانه دعوت میکند، اما براساس عقیده تثلیث مسیحیان برای عیسی(ع) جایگاهی الاهی در نظر گرفته شده است. اما تفاوت دیگری که بین دیدگاه مسیحیان و قرآن درباره مسیح(ع) وجود دارد، این است که مسیحیان معتقدند عیسی بن مریم(ع) به صلیب کشیده شد و خداوند در قرآن از آسمان رفتن او و بازگشت دوبارهاش میگوید. اما، در این زمینه که مسیح با موعود به زمین باز میگردد، نقطه مشترک مهمی بین مسلمان و مسیحیان وجود دارد.
از حضرت مسیح(ع) به عنوان پیامبر صلح یاد میشود، در حالی که در انجیل متی نقل شده، عیسی مسیح گفته است من برای صلح نیامدهام، بلکه با شمشیر آمدهام. آیا این نقل قول که رضا اصلان در کتابش آورده با واقعیت شخصیتی حضرت مسیح(ع) همخوانی دارد؟
بله، مسیح پیامبر صلح و دوستی است، اما این نگاه که برخی میگویند عیسی(ع) معتقد بوده اگر کسی به تو سیلی زد سمت دیگر صورتت را برای سیلی دوم آماده کن با واقعیت شخصیتی حضرت مسیح(ع) تفاوت دارد، زیرا مسیح(ع) پیامبر صلح و دوستی با دوستان خدا بوده نه دوستی با کافران و ظالمان. آنچه در انجیل متی آمده که مسیح میگوید من برای صلح نیامدهام، بلکه با شمشیرآمدهام، نیز بر اساس همین دیدگاه است. شمشیری که عیسی بن مریم(ع) از آن یاد میکند، در برابر دشمنان خدا از نیام کشیده خواهد شد. بنابراین، شخصیت حقیقی حضرت عیسی(ع) نه یک فرد صلح طلب منفعل دربرابر ظلم و کفر و طاغوت است و نه یک فرد جنگ طلب و قدرت طلب، بلکه او همچون سایر انبیای الهی برای برقراری صلح مبتنی بر عدالت الهی و برپایی دین خدا به رسالت مبعوث شد.
از مسیح(ع) به عنوان بشیر صلح و محبت و از نبی اسلام(ص) با نام پیامبر صلح و دوستی یاد میشود. این دو ویژگی نزدیک به هم در ایجاد پیمان دوستی میان اسلام و مسیحیت چه تأثیری دارد؟
ویژگی صلح دوستی و محبت در رفتار نبی مکرم و مسیح(ع) برگرفته از رسالتی است که خداوند برای برقراری دین خدا به آنها داده است. برپایی صلح در جامعه و رفتار محبت آمیز با بندگان خدا در همین راستاست. بنابراین، در تاریخ ادیان شاهدیم پیروان ادیان منتظر آمدن موعودی هستند که هم شمشیر در دست دارد تا با طاغوت زمانه بجنگد و حتی برای رهایی از کفر و طاغوت خون بریزد و هم منجی بشر از زندگی پر از رنج و بشارت دهنده زیست مسالمت آمیز است.
چه اقدامهای عملی بین مسلمانان و مسیحیان به رفع مشکلات ناشی از اختلافات مذهبی جهان میتواند کمک کند؟
به نظر میرسد، افزون بر بحثهای تئوریک در خصوص وحدت بین الادیانی، باید به دنبال راهکارهای عملی برای ایجاد صلح و دوستی و ایجاد زیست مسالمت آمیز بین مسلمانان و مسیحیان بود. ایران، الگوی عملی خوبی برای زندگی مسالمت آمیز پیروان ادیان است. رابطه خوب و دوستانه مسلمانان با اقلیتهای مذهبی در ایران، پایبندی اقلیتها به وطن و نظام و برگزاری گفتمانهای دوستانه، نمونهای از تعامل اسلام وادیان است.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما