قدس آنلاین- از دی ماه سال ۸۹ تاکنون هر یارانهبگیر مجموعا ۳ میلیون و ۷۳۰ هزار تومان یارانه دریافت کرده است حال آنکه به اذعان کارشناسان، تورم تحمیلی از محل اجرای این قانون و به واسطه اصلاح قیمت حاملهای انرژی بر کل اجزای سبد مصرفی خانوار ایرانی بقدری بوده که ارزش یارانه ۴۵ هزار تومانی در خوشبینانهترین حالت به کمتر از یک سوم کاهش یافته است.
البته تاکنون هیچ نهاد رسمی، تورم حاصل از اجرای هدفندی را که به ازای یارانه ۴۵ هزار تومانی گریبان خانوار ایرانی را گفته محاسبه نکرده و کارشناسان هم در این خصوص اظهارنظر روشنی ندارند، اما به گفته حمیدرضا حاجی بابایی عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس دولت برای پرداخت ۳۷ هزار میلیارد تومان یارانه با خلق گرانی جدید انرژی ۹۸ هزار میلیارد تومان از جیب مردم پول برداشته است! وی به فارس تأکید کرده است چرا برای ۳۷ هزارمیلیاردتومان پرداخت یارانه باید ۹۸ هزار میلیارد تومان دولت از مردم دریافت کند؟ با اظهارات وی مشخص میشود که دولت ۵/۲ برابر یارانهای که به مردم پرداخت میکند از مردم پول دریافت کرده است.
* هزینههای هدفمندی مشخص نیست
واقعیت این است که در سال ۸۹ که قانون هدفمندی کلید خورد دلار حدود ۱۲۰۰ تومان بود و یارانه پرداختی به هر ایرانی معادل ۵/۳۷ دلار، قدرت خرید داشت، اما امروز و با دلار ۴۰۰۰ تومانی قدرت یارانه پرداختی به کمتر از ۵/۱۱ دلار کاهش یافته است.
کارشناسان اقتصادی معتقدند صرفنظر از بحرانزدگی تولید، بازار داغ قاچاق و واردات روزانه ۱۰ میلیون لیتر بنزین پس از اجرای هدفمندی، دولت مجبور است سالانه ۴۴ هزار میلیارد تومان یارانه نقدی بپردازد و از حذف مرفهان غیرنیازمند هم عاجز است، تا بدین وسیله امروز ۷۶ میلیون نفر یارانه بگیرند.
حذف ۳۴ میلیون نفر از فهرست یارانهبگیری البته از برنامههای پیشنهادی دولت در سال آینده است، اما آن طور که حکیمی پور اقتصاددان میگوید حدود ۱۷ میلیون نفر فقیر مطلق تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند و طبقه متوسط کشور در حال از بین رفتن است مردم روز به روز فقیرتر میشوند.
*تأمین هزینههای انرژی
دبیر کل خانه اقتصاد هم به خبرنگار ما میگوید: پرداخت یارانه نقدی، مکانیزمی است که به صورت مقطعی میتواند مؤثر واقع شود، اما در درازمدت و به صورت بیهدف بشدت خطرناک و دارای تبعات منفی برای کل اقتصاد کشور است چرا که نه تنها تورم به همراه دارد بلکه افت تولید ملی و رشد اقتصادی را رقم میزند.
مسعود دانشمند ادامه میدهد: اگر پرداختها به صورت غیرنقدی و در قالب کالا و یا اعتبار برای تهیه مایحتاج باشد، به اهدافش مانند تقویت عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری در توزیع ثروت نزدیکتر خواهد شد.
وی بر این باور است که یارانه نقدی ماهانه به هیچ وجه ارزش متناسب با خود را در تأمین نیازهای خانوارها حفظ نکرده و اگر دولت ضمن حذف مرفهان بتواند یارانه غیرنقدی را در قالب تأمین هزینههای انرژی (آب، گاز و برق) و یا مسکن به نیازمندان تزریق کند، به روح قانون نزدیکتر است و بخش مشخصی از هزینههای این خانوارها را از دوششان بر میدارد ضمن اینکه یارانه را از تورمزایی مبرا میکند.
**** کاهش روز افزون ارزش یارانه
اقتصاددان دیگری هم به خبرنگار ما میگوید: هدف اصلی قانون، مشخص کردن یارانه پنهان پرداخت شده به جامعه بود تا این یارانه به نحوی هدایت شود که به دست طبقات ضعیف برسد و نه همه اقشار. بر همین اساس قرار شد ۵۰ درصد درآمد دولت از این محل صرف پرداخت نقدی یارانه شود حال آنکه تمام تمرکز دولت بر پرداخت نقدی است.
آلبرت بغوزیان ادامه میدهد: برقراری عدالت و بهبود معاش طبقه آسیبپذیر نه تنها در نتیجه پرداخت یارانه محقق نشده بلکه ما امروز شاهد کاهش روزافزون ارزش این کمکخرج ناچیز در برابر رشد قیمتها هستیم، یارانه نقدی حتی انتظار مردم از دولت را بالا برده و به نوعی گروکشی برای گرفتن رأی از مردم تبدیل شده است! وی معتقد است دولت فقط از طریق اعمال یک نظام مالیاتی قوی و حمایتهای غیرنقدی قادر خواهد بود، نیازمندان را در بهبود معیشت یاری کند.
نظر شما