قدس آنلاین- اعتراضات و مطالبات مردم که از وضعیت معیشتی و اقتصادی خود و کشور گلایه دارند و خواهان پاسخگویی دولت و اقدام دستگاه اجرایی در حل این مشکلات هستند، یکبار دیگر دشمنان و معاندان نظام اسلامی را به طمع انداخته که میتوانند از این فضا استفاده کرده و فتنهای جدید را کلید بزنند.
گروههای ضدانقلاب، منافقین، سلطنتطلبان و حتی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که بهنظر میرسد از چند تجمع در شهرهای مختلف به وجد آمدهاند، تلاش دارند تا اینبار سوار بر موج مشکلات اقتصادی کشور، مطالبات برحق مردم را بهعنوان مخالفت عمومی با نظام اسلامی جلوه داده و یکبار دیگر عناصر میدانی خود را برای به انحراف کشاندن و فریب مردم و به دام انداختن آنها فعال کنند.
ترامپ ذوق زده دست به توئیت شد
توئیت دونالد ترامپ برای تحریک معترضان به اغتشاشهای خیابانی و حمایت از ناآرامی و وارد کردن اتهامات واهی به حکومت ایران نشان میدهد دولت آمریکا هنوز در فضای فتنه ۸۸ سیر میکند و نهتنها از اشتباهات خود در گذشته درس نگرفته، که اینبار بیپرواتر از قبل دست خود را رو کرده است.
این اقدام ترامپ یادآور حمایتهای دولت باراک اوباما از فتنهگران سال ۸۸ است که البته در آن مقطع هوشیارانهتر و کمتر علنی انجام میشد، اگرچه باراک اوباما هم ۲۹ خرداد ۸۸ در گفتوگو با شبکه سیبیاس آمریکا علناً گفت که ما درکنار آشوبگران(فتنه ۸۸) هستیم و مردم و دولت آمریکا هوادار آنها هستند.
او چندی بعد از حماسه ۹ دی هم در مقابل رسانهها، فتنهگران را به ادامه اقدامات و شورشهای خود فراخواند، اما پیکر فتنه دیگر جانی نداشت.
طمع منافقین و سلطنتطلبها
در روزهای اخیر اما برخی رخدادها این توهم را در معاندان و دشمنان نظام اسلامی ایجاد کرده که آتش فتنه در زیر خاکستر هنوز جانی دارد و میتوان با دمیدن در آن، آن را شعلهور کرد.
بیانیههای حمایت سرکرده سازمان تروریستی منافقین و رضا پهلوی که هنوز در رؤیای رسیدن به سلطنت بهسر میبرد نشان میدهد ذهنیت ضدانقلاب خارجنشین تا چه حد از واقعیتهای جامعه ایران فاصله دارد و از درک رابطه مردم با نظام اسلامی که خود برپا کردهاند ناتوان است و گمان میکند مردم ایران به خط دادنهای منفورترین افراد نزد خود مثل منافقینی که دستشان به خون هزاراننفر از جوانان، دانشمندان و نیروهای انقلاب آغشته است، یا امثال پهلویها و سلطنتطلبانی که چهاردهه با ثروت بهیغمابرده کشور در آمریکا و اروپا زندگی درباری و مجلل خود را ادامه دادهاند، پاسخ مثبت خواهند داد.
مطالبه مردم از دولت
اما ازسوی دیگر نباید فراموش کرد که آنچه صدای اعتراض مردم را بلند کرده، مطالبات برحق آنها درباره معیشت، اشتغال و سفره نان خانوادههایشان است که هرروز کوچکتر شده است. اگر دولت و دستگاههای نظارتی آنروز که حقوقهای نجومی افشا شد، بهجد با آن برخورد کرده و متخلفان را مجازات میکردند، نه اینکه حقوقهای ۱۰ میلیونی و ۱۸ میلیونی را قانونی کرده و آن را معمولی و حق مدیران بنامند، اگر با مفاسد مؤسسات غیرمجاز مالی و اعتباری پیش از آنکه به یک معظل اجتماعی و اقتصادی بدل شود و سرمایههای مردم را بر باد دهد برخورد میکردند و مانع از گرفتاری مردم میشدند، اگر همهچیز به معامله با آمریکا و برجام گره نمیخورد که امروز با یک اشاره ترامپ همه پایههای عواید اقتصادی آن برای کشور متزلزل شود و بعد از ۲ سال دولت هنوز برای اجرای تعهدات غرب درحال چانهزنی باشد و اگر دولت به توصیههای رهبری برای پایهگذاری اقتصاد مقاومتی و خوداتکایی توجه کرده بود، امروز مردم با چنین مشکلاتی روبهرو نبودند و دولت مجبور نبود برای جبران عقبماندگیهای خود در بودجه سال آینده اینگونه دست در جیب مردم کرده و فشار اقتصادی بیش از حد توان و تحمل مردم را به آنها وارد کند. مردم البته هوشیارتر از آناند که در دام دشمنان و معاندان نظام و کشور بیفتند، اما وظیفه دولت اکنون سنگینتر از قبل است و باید با اصلاح در نگرش و روش مدیریتی خود برای حل مشکلات اصلی مردم و اصلاح و ارتقای معیشت آنها با رویکردی واقعگرایانه و متکی بر ظرفیتهای کشور، پای کار بیاید.
نظر شما