تحولات منطقه

۱۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۴
کد خبر: ۵۸۲۵۷۰

رئیس کل زندان‌ها گفته است: نمی‌توانیم روزی سه وعده صبحانه، ناهار و شام به زندانیان بدهیم، چرا؟ چون بودجه نداریم؟

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین- رئیس کل زندان‌ها گفته است: نمی‌توانیم روزی سه وعده صبحانه، ناهار و شام به زندانیان بدهیم، چرا؟ چون بودجه نداریم؟

مدیرعامل ایران ایر هم گفته است برای پرداخت حقوق بازنشستگان در ماه گذشته ۲۰ میلیارد تومان از سازمان بنادر و دریانوردی استقراض کردیم! چرا؟ پول و درآمد کافی نداریم.

راستی چرا این قدر سازمان‌های دولتی و خصولتی کاسه چه کنم در دست گرفته و از بی‌پولی می‌نالند؟

چندی پیش رئیس دولت در بیان مشکلات بودجه سال ۹۷ اشاره به بودجه‌های گزافی میلیارد تومانی کرد که به نهادها و مؤسسات معارفی و اخلاقی که همه کار یک نواختی انجام می‌دهند، پرداخت می‌شود. بنده تعجب کردم چرا بودجه‌ای که به فرهنگستان زبان تعلق می‌گیرد، چند میلیارد تومان است؟ واقعاً ضرورت دارد برای واژه سازی هایی که هیچ کدام جا نیفتاده است و اگر جا افتاده فقط در مطبوعات و کتاب‌ها بوده آن همه بودجه اختصاص داده شود.

در ابتدای تأسیس فرهنگستان ایران استادان بزرگ ادب و علوم ایران حضور داشتند، محل برگزاری جلسات یکی از اتاق‌های مسجد سپهسالار (مطهری کنونی) در جنوب عمارت مجلس شورای ملی بود، برای نور و روشنایی و بخاری نفتی مبالغ ناچیزی اختصاص داده می‌شد و ادبای بزرگ ایران شاید رایگان یا در قبال حق جلسه ناچیزی در آن جلسات حضور می‌یافتند و دستاوردشان واژگانی است که هنوز هم همه جا رایج است، مانند دادگستری: [دادخواست، دادستان، دادیار، دادنامه، کیفرخواست و ادبان، دادسرا]، شهرداری، شهربانی، پاسبان، پاسیار، و چند هزار واژه اصیل ایرانی ماندنی که ماهی یک بار در کتابچه‌ای چاپ می‌شد و اغلب باقی ماند مانند، ارتش، ارتشبد، سپهبد، سرلشکر، سرتیپ، سرهنگ، سرگرد، سروان، ستوان، استوار، درجه‌دار، گروهبان، سرباز و نیز لشکر، تیپ، هنگ، گردان، گروهان، پاسدار، پاسگاه، نگهبان یا دریابد، دریاسالار، دریابان، دریادار، ناخدا ۱ و ۲ و ۳، ناو سروان ناوبان ۱ و ۲، نهادی، ناوی و صدها واژه دیگر در همه فنون.

شما واژگان ساخته شده توسط فرهنگستان قدیم و استادان بزرگ آن مثل عباس اقبال، ملک الشعرای بهار، سعید نفیسی، ذبیح بهروز، و حدود ۳۰-۲۰ تن دیگر را با واژگان امروزی دستپخت فرهنگستان مقایسه کنید.

من خصومتی با کسی ندارم، اما واقعاً چرا باید زندان‌های کشور بودجه صبحانه و ناهار و شام زندانیان را نداشته باشند و بر این همه بنیادها که گویا ۳۴ فقره و باب هستند، این همه بودجه میلیاردی اختصاص داده شود که محل خرج آن نیز به خزانه‌داری کل گزارش نشود.

یا چرا باید هواپیمایی هما که زمانی در خاورمیانه در ردیف اول بود، نتواند حقوق بازنشستگان خود را بپردازد و ناچار از استقراض از سازمان دیگر تحت ریاست وزارت راه و شهرسازی شود؟

(تا یادم نرفته باید به عرض برسانم ادغام وزارت راه و ترابری با شهرسازی و مسکن کار غلطی بود که به خاطر دعواهای آن زمان دولت وقت با مجلس و لج و لجبازی انجام شد و این دو وزارتخانه که هیچ گونه تشابه وظیفه‌ای با هم ندارند، باید دیگر بار از هم تفکیک شوند که بتوانند وظایف خود را انجام دهند. بویژه با زلزله‌های اخیر که طرح عظیم شهرسازی و نوسازی را ایجاب می‌کند)

در مورد سازمان زندان‌ها من پیشنهادی دارم؛ ریاست کل زندان‌ها باید برای تهیه خواربار و سبزی‌ها و موادغذایی مورد نیاز زندانیان از نیروی عظیم انسانی خود آنان کمک بگیرد. در سال ۱۳۱۲ هـ. ش که قحطی در ایران پدید آمد، نمایندگان مجلس شورای ملی دوره سیزدهم مصوبه‌ای تصویب کردند که باغچه‌های گل کاری شده محوطه بهارستان تبدیل به مزارع کشت سیب زمینی و بادمجان و هویج و شلغم و سایر صیفی‌جات شود. این کار انجام شد. از محل دیگری نیز گوشت گوسفند و ماکیان نمایندگان و کارکنان مجلس تأمین شد.

به رئیس کل زندان‌ها آقای جهانگیری پیشنهاد می‌کنم از وزارت جهاد کشاورزی بخواهد زمین پهناوری را چند ساله در اختیار سازمان زندان‌ها بگذارد و زندانیان خواربار مورد نیاز خود را شخصاً در آن زمین که باید به منابع آب نیز نزدیک باشد، تهیه کنند.

باور کنید زراعت حرفه‌ای مطبوع و دوست داشتنی است، مگر در زندان‌های آمریکا و روسیه زارع تهیه گندم و جو و لوبیا و سیب زمینی و هویج و دیگر صیفی‌ها و حتی انواع درختان میوه پیش‌بینی نشده است. کشاورزی پیشه دوست داشتنی و سرگرم کننده‌ای است. حتی موجب تهذب اخلاق تبهکاران و بزهکاران می‌شود، در میان زندانیان افراد هوشمند و بااستعدادی پیدا می‌شود.

زراعت چنان دلپذیر است که حتی خلق و خوی بزهکاری را تغییر می‌دهد سردار رحیمی فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ می‌گوید: هفت هشت بار عملیات رعد ۱ تا هفت و هشت را اجرا کرده‌ایم، هر چه جاهل و قمه کش و عربده‌کش و متجاهر به فسق و فجور و خرید و فروش مواد و معتاد در شهر بوده گرفته‌ایم، تحویل مراجع قضایی داده‌ایم، چون محل و امکانات بازداشت ندارند، آزاد می‌شوند و روز بعد در محل‌های قبلی خود هستند، سردار رحیمی قبلاً فرمانده نیروی انتظامی سیستان- بلوچستان بود. تصدی فرماندهی نیروی انتظامی در آن استان که سر و کار سردار فقط با قاچاقچی موادمخدر و دزد و راهزن و انواع تبهکاران آشکار و گاه مسلح بود به مراتب از تهران که هزار محله و هزاران کوچه و زاویه و مخفیگاه و اماکن فساد دارو، به مراتب آسان‌تر بود. دیدم آثار خستگی از چهره و گفته‌اش پیداست، بنابراین به ریاست کل زندان‌ها پیشنهاد می‌کنم از خود زندانیان یاری بگیرد. تهیه آذوقه و سبزی‌ها و میوه‌ها را به عهده خود آنان بگذارد و دولت و وزارت جهاد کشاورزی هم سریعاً کمک کنند اراضی لازم برای کشاورزی در اختیار سازمان زندان‌ها و به نام حقوقی سازمان گذارده شود.

در چندین نقطه کشور مزارع و باغات و مراتع به زندان‌ها واگذار گردد که دیگر ایشان شرمنده نباشد که نمی‌تواند به حدود ۲۵۰ زندانی صبحانه و ناهار و شام بدهد، باور کنید عملی است. در هلند زندانیان آن قدر کم شده‌اند که زندان‌ها را به هتل تبدیل کرده‌اند. کسی که در زندان کشاورزی کند یا صنعتی بیاموزد، محال است دوباره دنبال دزدی و کلاهبرداری و کیف ربایی رود.

پیش از این فرش‌های محصول کارگاه‌های زندان، صنایع ظریفه، انواع تابلوی نقاشی، کارهای دستی زندانیان بازار فروش خوبی داشت، همین طور تمام پلاک‌های اتومبیل‌هایی که راهنمایی روی خودروها نصب می‌کرد در زندان‌ها ساخته می‌شد، نمی‌توان از این راه‌ها برای زندان‌ها درآمد ایجاد کرد؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.