قدس آنلاین- اظهارات حسن روحانی پس از ناآرامیهای اخیر در جمع معاونین وزارت اقتصاد درباره اینکه مردم نقد دارند و تأکید او بر اینکه پیامبر(ص) و ائمه معصومین هم قابل نقد هستند، اگر چه واکنش گسترده و اعتراض علما و مراجع را به دنبال داشته و استدلالهای آنها در رد این سخنان رئیسجمهور که خود یک عالم دینی و ملبس به لباس روحانیت است قابل توجه و مداقه است، اما در این ماجرا یک بعد دیگر مسئله نباید مورد غفلت قرار گیرد.
اگرچه گزینش مدیران وزارت اقتصاد و دارایی برای این سخنرانی برنامهریزی شده بود تا دولت نشان دهد به دنبال حل مطالبات اصلی مردم است که همان معضلات اقتصادی و معیشتی هستند اما محتوای اظهارات روحانی به نحوی تنظیم شده بود تا پیکان مطالبات مردم را به سمت ارکان و بخشهای دیگری از نظام جلوه دهد. در واقع، رئیسجمهور با آنکه در طول مدت ناآرامیها و اعتراضات همواره بر لزوم توجه به مطالبات اقتصادی مردم تأکید میکرد اما پس از آنکه این اعتراضات که در میانه راه به وسیله اغتشاشگران به انحراف کشیده شد و در نهایت نیروهای نظام و مردم خط خود را از این توطئه جداکرده و به میدان آمدند و کار را تمام کردند، ناگهان رویکرد دولت تغییر کرد.
وقتی مسبب مدعی میشود
کاملاً روشن است که روحانی با تأکید بر اینکه همه ارکان نظام قابل نقد هستند و با توجه به ترجیعبند سخنان او در روزهای اخیر که حول مسائلی همچون شنیدن مطالبات مردم، فضای باز سیاسی و امکان نقد، بازبودن فضای مجازی و نیز مطالبات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی میچرخد، چه هدفی را دنبال میکند. این موضوع مصداق همان فرمایش مقام معظم رهبری است که کسانی که امور کشور را در دست دارند، نباید و نمیتوانند نقش اپوزسیون را ایفا کنند.
حجتالاسلام موسوی لارگانی با بیان اینکه سخنان حسن روحانی بدان معناست که میتوان خط قرمزهای نظام، دین و فرهنگ جامعه را رد کرد و ارکان نظام را به نقد کشید به شرط آنکه کاری به دولت نداشت، در واکنش به اظهارات رئیسجمهور گفت: آقای روحانی که این حرف را میزند، فراموش کرده است که در گذشته برخی منتقدان دولت را بیسواد، ترسو، بزدل و دارای غرض و مرض خطاب کرد.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس خاطرنشان کرد که این حرفِ آقای روحانی یعنی اینکه اگر یک استاد دانشگاه در کلاس اسلام را زیر سؤال برد و ذهن جوانان را شستوشو داد، نباید مورد اعتراض قرار گیرد.
گرای غلط به جامعه
وی یادآوری کرد که این موضوع به یک رویه بدل شده که برخی دولتمردان زمانی که با مشکل و بحران روبهرو میشوند، موضوعات چالشی که خط قرمز جامعه و فرهنگ و مذهب هستند و در جامعه واکنش و تشتت ایجاد میکند را مطرح میکنند تا موجی در فضای رسانهای و جامعه ایجاد نمایند تا موضوعات اصلی و ناکارآمدی آنها از کانون توجهات خارج شود و پس از مدتی در جلسات خصوصی به دنبال عذرخواهی از علما برمیآیند و مدعی میشوند که منظورشان چیز دیگری بوده است. او اظهار داشت: در دولت سازندگی، دولت اصلاحات و سپس ۲ دوره دولت احمدینژاد که تابلوی اصولگرایی داشت، این ساختارشکنی دارای سابقه است و این دولتها در دور دوم تغییر رفتار دادند و دچار انحراف شدند.
نماینده مردم فلاورجان افزود: مقایسه رفتار دولت یازدهم و دوازدهم هم تفاوتهای آشکاری را نشان میدهد و آنها احساس میکنند که میتوانند بیپروا به برخی از ساختارهای نظام حمله کنند.
موسوی لارگانی با بیان اینکه آقای روحانی پس از حوادث اخیر به جای پرداختن و پاسخگویی به مطالبات مردم، به جامعه گرای انحرافی میدهد تا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، گفت: مگر مطالبات مردم در اعتراضات اخیر آزادشدن فضای مجازی بود؟ مگر تلگرام و شبکههای اجتماعی در زمان شروع اعتراضها با محدودیت مواجه بود؟ آیا جوانها در خیابان شعار آزادی بیان سر دادند یا از دولت کار و درآمد خواستند؟ آیا مسئله جوانان ما تفاوت و فاصله فکری و فرهنگی با نسل گذشته و مسئولان بود یا گلایه از اینکه نزدیک به میانسالی هستند و هنوز بر سفره والدین خود مینشینند؟
این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: آیا این حرف سخنگوی دولت نیست که در هر خانهای ۳ جوان تحصیلکرده بیکار وجود دارد؟ حرفهایی که آقای روحانی درباره آزادی سیاسی و فضای مجازی زد، همانها نبود که در پیامها و بیانیههای برخی حامیان خارجی اغتشاشهای اخیر وجود داشت؟
رئیسجمهور باید پاسخگو باشد نه منتقد
آقای روحانی به فرض اینکه رئیسجمهور هم نباشد، به عنوان کسی که تأکید دارد خود را یک حقوقدان معرفی کند و نیز با توجه به اینکه یک فرد روحانی است، چگونه میتواند چنین موضوع خلافی را بیان کند؟
وی با بیان اینکه اینگونه فرافکنیها و فرار از مسئولیت از کسی که خود یک حقوقدان و یک روحانی است غیرقابل پذیرش است، افزود: ۴ سالِ دولت یازدهم با وعده و آمار گذشت. همه چیز تا آب آشامیدنی مردم به برجام گره خورد. حالا هم میگویند برخی نتایج و دستاوردهای برجام تا قیامت پابرجا خواهد بود. اما آیا این نتایج سفره مردم را بزرگتر کرد؟ آیا رکود را بر طرف کرد یا نگرانی کشورهای خارجی را برای سرمایهگذاری در کشور از بین برد؟ آیا نیاز واقعی مردم خرید هواپیماهای نو بود؟ آیا لایحه بودجهای که دولت ارائه داده و نگرانی مردم از فشار اقتصادی سنگینی که با تصمیمات دولت احساس کردند، دلیل اعتراضات اخیر نبود؟ دولت باید پاسخگوی این پرسشها باشد نه اینکه خود در جایگاه منتقد قرار گیرد.
نظر شما