قدس آنلاین- از توسعه کارآفرینی به عنوان مهمترین راهکار عملی و اجرایی برای برون رفت از بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه یاد میشود. بر همین اساس است که قانونگذاران و دولتهای وقت، طی سه چهار دهه اخیر، همواره بر حمایت از کارآفرینی و توسعه کسب و کار در کشور تأکید میکنند، اما نتیجه آن به گونهای نیست که انتظارها را برآورده کند. این مشکل ریشه در چه دارد و برای عبور از وضعیت فعلی و توسعه کارآفرینی در کشور چه باید کرد؟
دولت حمایت نمیکند
ساناز کمالی دانش آموخته مهندسی کامپیوتر که تاکنون ۶ اختراع در زمینه تجهیزات پزشکی و خودرو داشته که ساخت روبات کمک رسان به نابینایان و دستگاه ضربان ساز مصنوعی قلب از آن جمله است از حمایت نکردن دولت از کارآفرینان سخن میگوید و میافزاید: با اینکه همه طرحهایم صرفه اقتصادی دارند، اما هیچ کدام از آنها به تولید انبوه نرسیدهاند چون به سرمایهگذاری زیادی نیاز دارند که در حال حاضر نه خودم منابع مالی مورد نیاز را دارم و نه دستگاههای دولتی به قول شان برای حمایت و سرمایه گذاری روی این پروژهها عمل کردهاند. این درحالی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به معنی واقعی از صاحبان ایده حمایت میکنند.
سیدمحمد امامینژاد، یک کارآفرین حوزه IT هم در این زمینه به ذکر خاطرهای در دانشگاه استنفورد و سیلیکونولی میپردازد و میگوید: در یکی از کلاسها به نام «برنامه تجارتهای کوچک» جوانان بیست و چند ساله در حوزههای مختلف اعم از کفش و طلا آمدند و طرحهایشان را بازگو کردند و در آخر جلسه یک مشاور کسب و کارهای کوچک دولت آمریکا رو به حاضران کلاس گفت این سازمان بدون طرح تجاری تا ۱۰۰هزار دلار به افراد وام میدهد؛ یعنی به همین راحتی افراد را در سن بیست و چند سالگی مورد هدف کارآفرینی قرار میدهند، اما در ایران کاملاً برعکس است.
وارث یک اقتصاد بیمار هستیم
قائم مقام خانه صنعت، معدن و تجارت در گفتوگو با ما از ثبات و امنیت سرمایهگذاری به عنوان مهمترین شاخص توسعه کارآفرینی یاد میکند و میگوید: کار آفرین، محیطی را میخواهد که بتواند با کمترین نگرانی و دغدغه، افکار و ایدههای خود را در آن اجرا کند در حالی که چنین محیطی در کشور، چندان فراهم نیست.
آرمان خالقی با بیان اینکه از سرمایهگذاران برای ایجاد کسب و کارها حمایت نمیشود، میگوید: البته در حال حاضر وارث یک اقتصاد بیمار هستیم و دولت هم به رغم وعدههایی که داده است، هنوز نتوانسته گرههایی مثل کاغذبازی اداری را باز کند. بنابراین حتی اگر قصد حمایت داشته باشد هم نمیتواند بخوبی از کسب و کارها و همچنین از کارآفرینان حمایت کند چون بدنه دولت این اجازه را نمیدهد زیرا بدنه میخواهد اهمیت وجودی خود را نشان بدهد بنابراین نسبت به دادن ارائه کارشناسی و مداخلات آنچنانی اقدام میکند به طوری که اگر دریافت مجوز فعالیتی در کشور همسایه دو روزه و با هزینه ناچیزی انجام شود در ایران این زمان خیلی بیشتر و با هزینه زیادتری صورت میگیرد.
خالقی رکود حاکم بر بازار را عامل ترمز رونق کسب و کار و کارآفرینی در کشور میخواند و میافزاید: واحدهای تولیدی که در حال حاضر کمتر از ظرفیت خود فعالیت میکنند، کارآفرین هستند؛ بنابراین وقتی بازار با رکود روبهروست آنها با حداقل ظرفیت کار میکنند و اگر بازار از رکود خارج شود آنها با همه ظرفیت خود کار میکنند.
وی با اشاره به کمبود منابع مالی برای ایجاد کسب و کارهای جدید در کشور تصریح میکند: منابع مالی که برای توسعه تولید و ایجاد کسب و کارهای جدید وعده داده شده، هنوز محقق نشده است. مثلاً امسال ۳۵ هزار میلیارد تومان برای این منظور لحاظ شده، اما فکر نمیکنم بیش از ۵۰۰۰ میلیارد تومان این رقم تخصیص یافته باشد. یعنی گرفتاریهای کلان اقتصادی نه این امکان را به دولت داده که پروژههای عمرانی خود را اجرایی کند و نه اینکه با اعتبارات پیش بینی شده کسب و کارهای جدید را تأمین کند.
جای خالی اشتغالزایی
رضا تازیکی از مدیران وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی و مجری طرح ملی تکاپوی این وزارتخانه هم با تبیین سیاستگذاریهای حمایتی اظهار میکند: اصولاً سیاستگذاری حمایتی دولتها تاکنون معطوف به حوزه اشتغال نبوده است. یعنی دولتهای وقت تاکنون عمده کاری که در این راستا انجام دادهاند، ارائه مجوز و پرداخت تسهیلات بوده است.
وی میافزاید: همین حالا هم عمده تلاش دولت این است که از طریق پرداخت تسهیلات، ایجاد اشتغالزایی و کارآفرینی کند، اما این راهش نیست. الآن کارآفرین ما به هر دستگاهی مراجعه میکند و میگوید، مشکل نیروی متخصص یا بازاریابی دارد به او وام میدهند در صورتی که اصلاً مشکلش کمبود منابع مالی نیست. او توانمندی بازار را ندارد.
وی با اشاره به اینکه ارائه تسهیلات تنها راهکار در حمایت از کارآفرینی و اشتغال زایی نیست، میافزاید: بنابراین مداخلات دولت در این حوزه باید انتخابی و مشخص باشد. مثلاً باید ببینیم در کشور در چه رستههایی مزیت اقتصادی داریم. به عنوان نمونه رستههای پوشاک و کفش توان اشتغال زایی بالایی دارند و باید سرمایهگذاریها و سیاستهای حمایتی در این رستهها صورت گیرد در حالی که هم اکنون از همه رستهها و به صورت عمومی حمایت میکنند در صورتی که منابع مالی کشور محدود است و عملاً نمیتوان از همه رستههای کسب و کار حمایت مالی کرد.
ساختار نداریم
یک کارشناس حوزه کسب و کار و بازاریابی هم موانع و چالشهای پیش روی کارآفرینان را به دیوارهای بلندی تشبیه میکند که عبور از آنها برای خیلیها ممکن نیست.
مهدی دادفر؛ عمده مشکل توسعه کارآفرینی در کشور را نبود ساختار میداند و میگوید: ما هیچ ساختار مشخصی در کسب و کار نداریم.
وی با اشاره به اینکه ساختارمند شدن کسب و کار نیازمند آموزش است، میافزاید: یکی از مشکلات بزرگ برای توسعه کارآفرینی در کشور به فقدان مهارت افراد در حوزه کسب و کار بر میگردد.
بزرگترین مشکل ما ناآگاهی مردم در حوزه کسب و کار است. آنها بازاریابی و ارتباطات را نمیشناسند که البته این نقص، ناشی از کم توجهی دولتها به آموزش است.
وی با بیان اینکه از کارآفرینان باید حمایتهای آموزشی صورت گیرد، تأکید میکند: برای این منظور باید بنیادهای سرمایه گذاری مورد حمایت دولت ایجاد شود که به استارتاپها آموزشهای مورد نیاز را بویژه در زمینه بازاریابی بدهند. ضمن اینکه با چنین اقدامی صاحبان ایده با صاحبان سرمایه آشنا میشوند و میتوانند کسب و کار مشترکی را شروع کنند.
وی حمایتهای قانونگذار و دولت از کارآفرینی را به مهریه زنان تشبیه میکند و میگوید: حمایتهای این نهادها از کارآفرینان واقعی نیست. به اصطلاح معروف مهریه زنان که داده نمیشود. البته برای کار آفرینی ابتدا نیازمند داشتن ایده هستیم و بعد برای اینکه ایده مورد نظر به کسب و کار بینجامد به منابع مالی محتاج هستیم که در اینجا باید دولت حمایتهای لازم را انجام بدهد که این امر نیز بدرستی انجام نمیگیرد.
نظر شما