قدس آنلاین- با اینکه در طول قرنها خدمت رسانی آستان قدس رضوی به زائران و مجاوران، پرداختن به محرومان و فقرا یکی از بخشهای ثابت در این نهاد مقدس و از رسالتهای ذاتی آن به شمار میآمده، اما هیچگاه مانند این سالها و روزها، این محور، جنبه حیاتی و راهبردی پیدا نکرده است. تمرکز بر خدمت رسانی به مستضعفان و ضعیف نگاه داشته شده ها، یعنی کسانی که به دلیل ناکارآمدی و فساد در ساختارهای دولتی و حاکمیتی، نتوانستهاند به حقوق طبیعی خود در استفاده از فرصتها و توزیع امکانات برسند، امروز بی شک مهمترین وظیفه آستان است؛ رسالتی که به صورت معناداری در دو بند از پیام مقام معظم رهبری در انتصاب تولیت آستان قدس بر آن تأکید شده و در انتهای پیام نیز برای بار سوم بر رعایت و اهمیت آن تأکید مجدد شده است. این حجم از توجه، به معنای لزوم ایجاد تغییرات عملی واضح و معنادار در پیگیری این سیاست است...
شاید پیش از هر توصیه و پیشنهادی در این موضوع و به جای تهیه انواع و اقسام سندهای راهبردی، جامع و... در این موضوع، بازخوانی هزاران تجربه ریز و درشت سالیان پس از انقلاب در رسیدگی به مستضعفان و محرومان ضروری باشد، البته اگر مدیران ما بتوانند از فضای مسمومی که بی انصافیها و بی تقواییهای رسانههای زرد داخلی و خارجی در تحلیل وضعیت فقر و عدالت در دوران پس از انقلاب ایجاد کردهاند، عبور کنند و اساساً کمی هم به فرصتهای این بخش نگاهی بیندازند!.
بدون شک و با نگاهی به واقعیت رخ داده در چهل سال گذشته، میتوان یکی از مهمترین میدانهای کارآمدی «نظام انقلابی» را همین موضوع طراحی، پیاده سازی و اجرای موفق انواع و اقسام طرحهای محرومیت زدایی و مبارزه با فقر دانست، چه در سطوح پایه و ابتدایی آن که توجه به ضروریات زندگی و مبارزه با فقر مطلق نامیده میشود و چه در سطوح پیشرفته و کاملاً متعالی که به توانمند سازی و اثربخشی در این عرصه انجامیده است. بسیاری از این «تجربیات زیسته» را میتوان در مجامع دانشگاهی تدریس کرد، در رخوت بی عملی و ناامیدی رسوخ کرده در فضاهای مربوط به علوم اجتماعی و انسانی در کشور، بسیاری از این «مطالعات موردی» امید آفرین و رو به جلو را میتوان موضوع همایشها و مقالات و کارگاههای متعدد نمود، در بسیاری از این موارد، راه حلهای بدیع و بومی قابل تأملی برای حل مشکلات و استفاده از فرصتها ارائه شده که نه تنها یک تحلیل نظری قابل توجه است، بلکه برای امروز آستان قدس رضوی و شهر مشهد و برای بسیاری از مسائل کلان کشور نیز راه حلهای به روز و عملیاتی دارد. «بازخوانی»، «تحلیل»، «تعمیم» و «ترویج» این الگوها و انتشار رسانهای آن در مقیاسهای وسیع، یک فوریت و اولویت روی زمین مانده در جبهه عدالتخواهی است که باید به صورت منظم، برنامه ریزی شده و مداوم برای آن عملیات طراحی شود.
در کنار توجه به زنجیرههای داخلی حمایت از محرومان در داخل خود مجموعه آستان قدس که انشاءلله در یادداشت بعد بدان اشاره خواهد شد و در کنار تجربههای وسیع موجود در سطح کشور در چهل سال گذشته در این عرصه، تجربیات مفید جهانی در حوزه توانمند سازی محرومان در مقیاسهای میان مدت و بلند مدت نیز کاملاً قابل استفاده و الگو گیری است، از «گرامین بانک» محمد یونس بنگلادشی در اعطای وامهای کلان بدون وثیقه به محرومان بدون اتکا به منابع دولتی تا طرحهای حمایتی پلکانی و چند مرحلهای برای توانمند سازی محرومان در هلند و... و. اینها را بگذارید مثلاً کنار نمونههای خیریه موفق کشوری و حتی مشهدی که محدوده وسیعی از سرویسهای حمایتی را از کمکهای غذایی تا کار و کمک هزینههای ازدواج با منابع مردمی به محرومان اعطا میکنند. اجرای بومی بخشی از این فعالیتهای بنیادی و ریشهای هم میتواند اثرات بسیار مفیدی برای شهر و کشور داشته باشد که پیش از این در موارد متعدد نیز تجربه شده است.
نظر شما