تحولات منطقه

۱۶ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۵
کد خبر: ۶۰۴۱۳۰

بجنورد- از دیدگاه علی (ع) آن اصلی که می تواند تعادل و توازن جامعه را حفظ کنند  و همه را راضی و خشنود نگه داشته پیکر اجتماع را سلامت و به روح ان آرامش و همه عدالت است و بس.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه
گروه استانها- قدس آنلاین- ملک محمد علیزاده: عدالت است که امور اجتماعی را در جریان صحیح خود قرار می دهد نه ظلم و ستم که حق به خود ستمگر نیز  آرامش و سلامت می بخشد و خود او را نیز تباه می سازد. علی (ع) عاشق عدالت بود نه خلافت و حکومت . حکومت را به عنوان وسیله ی برای اجرای عدالت می دانست. به عنوان پست و مقام اعتباری دنیوی و چون می تواند از این وسیله برای رسیدن به اهداف عدالت خواهانه اش استفاده کند و آن را می پذیرد چنانچه بعد از قتل خلیفه سوم وقتی مردم برای بیعت با علی(ع) به در خانه اش می روند و از او تقاضا می کنند که خلافت را بپذیرند.
علی (ع) از اینکه اعتمادی به ثبات شخصیت و استقلال برای این افراد نداشت و افقها را تیره و خورشید را در پس ابرها پنهان می دید و موقعیت و جو حاکم را مساعد برای اجرای عدالت نمی یافت از پذیرفتن آن اکراه داشت و فرمود مرا رها کنید و سراغ کسی دیگه بروید . از این سخن مولا برمی آید که ایشان خلافت را  صرفا برای اجرای عدالت و پیاده نمودن احکام و تعالیم اسلام می پذیرد نه حکومت را برای حکومت، زیرا حکومت منهای عدالت از دیدگاه ایشان از کفش های کهنه و پینه زده اش بی ارزش تر است چنانکه وقتی کفش های خود را پینه می زد از ابن عباس سوال کرد این کفش ها در نظر تو چقدر ارزش دارد ابن عباس جواب داد هیچ.
امام فرمود: ارزش این کفش کهنه در نظرمن از حکومت بر شما بیشتر است مگر آنکه بتوانم به وسیله آن عدالتی را اجرا و حقی را به صاحبش برسانم و یا باطلی رانابود سازم.
امام علی(ع) حکومت را با همه اکرامی که داشت به خاطر مسئولیتی که از جانب خداوند به عهده اش نهاده شده بود که حقوق و اموال به یغما رفته ی ضعفا را با ستاد و مظلوم را بر ظالم معاضدت و یاری نماید و برای اینکه گفته نشود علی (ع) از ابتدا تمایلی به چنین کاری نداشت و اهمیتی بدان قائل نبود این مسئولیت سنگین را به این شرط که  به حرف و توحید احدی توجه نخواهم داشت جز آنچه خود می دانم و میفهمم  و مصلحت را در آن می بینم پذیرفت و اعلام کرد تمامی اراضی که به ناحق گرفته شده است و اموالی که به ظلم‌پایمال شده است را خواهم گرفت. این درحالی بود که بعضی از دوستان امام از ایشان تقاضا نمودند که کاری با گذشته نداشته باشند بلکه خود را معطوف به آینده و خود شما که در دوران خلافتش پدید می آید بنماید اما امام علی (ع) حقیقت را مصلحت نمود و فرمود: حق گذشته را هیچ چیز باطل نمیگرداند و حق مشمول زمان نمی شود و گذشته و حال و آینده در ظرف گسترده عدالت نمی گنجد. همین حساسیت امام نسبت به عدالت و اجرای آن بود کینه کینه توازن را برافروخت.
آری، عشق علی (ع) را به عدالت باید از زمان حضرت امام محمد(ص) شنید که فرمود: (علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثمادار) علی و عدالت ترین همدیگرند و هیچ عامل و فشاری و توطئه ای نمی تواند این دو را از هم جدا کرده و میان آنان فاصله ایجاد کند. هر جا علی باشد عدالت نیز همانجاست و آنجا که علی نیست و حق و عدالت نیست. علی(ع) جز حق نمی گوید و جز حق نمی جوید و جز حق کاری انجام نمی دهد. این است که درباره اش گفته اند سرانجام معشوقه  زیبای عدالت عاشق دلسوخته خویش را در آتش عشق خود می سوزاند و علی قربانی حقیقت و شهید عدالت می شود.
این چگونه عدالتی بود که علی را به کام خود کشید؟ آیا عدالت بود که علی را کشت یا دشمنان عدالت؟ یا آنان که با عدالت علی(ع) حیات ننگینشان به کامشان زهر اگین بود؟ یا آنان  که با وجود علی(ع) که قادر به میل وامیال و اهداف پست و پلید مادی و عیر انسانی خود نبودند و می دانستند که عدالت علی(ع) مستقیما متوجه آنان می شود و تا وقتی که او حیات دارد اجازه نخواهد داد که ستمگران وجور پیشگان و اموال و نوامیس مسلمین و مستضعفین مسلط شوند. آنان که نیک می دانستند که علی(ع) در کمترین انعطافی در مورد اجرای عدالت نداشته و ملاحظه احدی را نخواهد کرد.
این فرومایگان  علی (ع) را بهتر از هر کسی دیگری می شناختند و به همین جهت در فکر نابودی وی  افتادند و این است که عمر و عاص پس از خلافت  رسیدن علی(ع) طی نامه ای به معاویه می گوید هر کاری که از تو ساخته است انجام بده زیرا پسر ابیطالب هر چه در این مدت جمع کرده ای را از تو خواهد گرفت و از تو جدا خواهد کرد، آن طور که پوست عصا را از آن جدا می کنند.
آری علی (ع) شخصیتی است در حد اعلای کمال  که زیبایی غیرقابل ترسیم روحی را بدست آورده است با استقلال و اعتلای روحی که در افقی بسیار بالاتر از فرهنگ علم و خواسته های معمول بشر را فرا گرفته است کسی که تمام صفات انسانی اعم از شجاعت، عدالت، تقوا، صداقت، ایمان، علم به موازات هم و به طور هماهنگ در وجودش مجسم است.
بنابراین بهتر است توصیف  کمالاتش را از زبان مربی و معلم بزرگوار او یعنی حضرت محمد(ص) بخوانیم که فرمود: هرکس بخواهد به حضرت آدم در علمش بنگرد به نوح به تقوایش و ابراهیم به بردباریش به موسی در هیبتش و عیسی در عبادتش یکجا بنگرد باید به علی بن ابیطالب بنگرد.
ایام شهادت مولی الموحدین امیرالمونین حضرت علی بن ابیطالب(ع) عدالت مجسم را بر عموم مسلمین جهان و تمامی عدالت خواهان تسلیت باد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.