اما از دیر باز مشهد علاوه بر بازاری مناسب برای عرضه صنایع دستی این شهر ؛ محل مناسبی برای عرضه صنایع دستی شهرستانهای همجوار در استان خراسان رضوی فعلی یا حتی خراسان بزرگ سابق بود.
دربازارهای قدیمی مشهد که اکنون فقط بازار رضا از انها بجا مانده این تولیدات دستان زنان ومردان روستایی وشهری به زائران عرضه میشدو انها که از اقصی نقاط کشور به این شهر امده بودند انچه مدنظر داشته خریداری کرده و راهی شهرو دیارشان میشدند.
از دیگر سو برخی صنایع دستی بود که فقط وفقط درمشهد ارایه میشد به گونه ای که شکل سوغات مشهد را بخود گرفته بود و مردمی که از سراسرکشور به این شهر سفر میکردند ازاین صنایع دستی برای اقوام ودوستان سوغات همراه میبردند.
شاید برخی از قدیمیترها بخاطر داشتته باشند کارگاههای فراوان فیروزه تراشی وانگشترسازی که درطبقه فوقانی بازار رضا دایر بودو سوغات برای زائران اماده میکرد.
رفته رفته تعداد بازارهای مشهد بیشتر شدو پاساژهای مجلل جای بازارهای پیچ درپیچ مرکز شهر را گرفت وتعداد مغازها هم بیشتر شد و این افزایش مغازه ها باعث شد تا دیگر سوغات مشهد منحصر به تولید دست مردم کشورمان نشودو کالاهای چینی دربیشتر مغازه ها عرضه گردد.
این مساله که درمغازه ها کالای چینی فروخته شود جای خودش قابل نقداست اما مساله ای که هیچ جای نقد و دفاع ندارد این است که دربرخی مغازه ها که اتفاقا خیلی هم مجلل وبا تبلیغات فراوان دایر شده اند صنایع دستی چینی عرضه میشود . صنایعی که تنها اسم دستی ید ک میکشندوعملا درکارخانه های کشور چین وبه صورت انبوه تولید شده اند وهیچ تشابهی با صنایعی که هنر دست ایرانیان است ندارند.
این کالاها که ظاهری فریبنده تر و به روز تر دارندو قیمتشان هم بسیار ارزان تر از ماحصل تلاش ایرانیان است خیلی راحت توانستند جایگزین صنایع دستی ایرانی شده واکنون حتی به سوغات مشهد تبدیل شوند.به گونه ای که هر مسافری از این شهر انبوهی از کالاهای چینی رنگ وارنگ را برای دوستان واشنایان سوغات میبرد.
واقعیت این است که طی سالهای اخیر افزایش قیمت مواد اولیه وهزینه های زندگی باعث شده تا کالاهای اصیل ساخته دست ایرانیان با افزایش قیمت قابل توجهی روبرو باشد به گونه ای که دیگر خرید صنایع دستی ایرانی شاید برای هرکس ممکن نباشد این درحالی است که درمقابل رقبایی چون چین نهایت تلاش وسعی خودرا بکار میبرند تا هرروز کالایی جدیدتر وارزان تر تحویل کشورهایی مانند ایران بدهند.
این مساله درکنار کم کاری بازرگانان و رایزنان تجاری ایران باعث شده تا صنایع دستی ایران مانند فرش بازار خودرا یکی پس از دیگری به رقبا واگذار کنند، از دیگرسو بازاریابی های تازه ای هم صورت نمیگیرد تا بتوان هرروز بازاری جدید برای صنایع دستی ایران که دربسیاری موارد درجهان حرف اول رامیزند دست وپا کرد.
مشکل دیگر اینکه هیچ برند سازی درحوزه صنایع دستی صورت نگرفته ومتولیان امر حتی به خود زحمت ندادند تا محصولات تولید ایران را به روزرسانی کرده وبا نیازهای امروز جامعه همخوان کنند و همین امر باعث شده تا برخی گمان کنند که صنایع دستی را فقط کسانی باید بخرند که برای موزه یا طاقچه ودکور نیاز دارند نه برای هدیه دادن و نیاز روزمره.
و اما مردم کشورمان هم باید توجه داشته باشند که خرید صنایع دستی ایرانی یعنی ایجاد اشتغال برای یک هموطن . چه زیباست زائرانی که مشهد مقدس را برای زیارت انتخاب کرده اند و هدفی متعالی از زیارت دنبال میکنند هدفی ملی هم درخرید سوغات درنظر داشته باشندو بجای مهر وتسبیج ساخت چین یا لوازم بنجل وکالاهای پر نقش ونگار خارجی ، برای دوستان واشنایان انگشترو فرش وگلیم و درکل صنایع دستی ایرانی به ارمغان ببرند .
نظر شما