تحولات لبنان و فلسطین

قدس آنلاین:عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه رضاشاه یکی از فرهنگ‌ستیزترین چهره‌ها در حوزه فرهنگ ملی است؛ گفت: رضاشاه بدترین تحقیر و توهین را به فرهنگ، پوشش، آداب و سنت‌های ایرانی کرد.

جامعه مشهد وایران همواره دارای عفاف و حجاب بوده است/ رضاشاه یکی از فرهنگ‌ستیزترین چهره‌ها در حوزه فرهنگ ملی است

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد در این نشست با اشاره به اینکه دو مفهوم عفاف و حجاب در ادبیات دینی ما در کنار هم قرار گرفته‌اند؛ گفت: هیچ‌کدام از این دو مفهوم به‌تنهایی نیاز هدایتی بشر را تأمین نمی‌کند.به گزارش فارس، نشست «تبیین تاریخی واقعه گوهرشاد» به همت واحد مطالعات زن و خانواده دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فردوسی، با حضور اساتید و کارکنان این دانشگاه در سالن کتابخانه مرکزی برگزار شد.

هادی وکیلی با بیان اینکه عفاف ضرورت حیات تکاملی بشری و حجاب به‌معنی ستر و پوشش برای حفاظت از عفاف است؛ اضافه کرد: خوشبختانه در تاریخ ایران شاهد منابع و مدارک فراوانی شامل اسناد، کتیبه‌ها، نقش برجسته‌ها و مکتوبات در این خصوص هستیم وجامعه ایرانی و مشهد نیز  همواره دارای عفاف و حجاب بوده است.

وی با اشاره به اینکه جامعه ایرانی همواره یک جامعه دارای عفاف و حجاب بوده؛ ادامه داد: از دوره پیش از هخامنشیان تا به‌امروز زن و مرد جامعه ایران دارای پوشش کامل، محجب و مستور بوده و از لحاظ آداب رفتاری نیز عفیف بوده‌اند.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با توضیح اینکه حجاب متوجه شکل و فرمت و عفاف متوجه روح و محتواست؛ بیان کرد: تقریباً در تمام نقش‌برجسته‌هایی که در آن زن خودنمایی کرده، زن ایرانی دارای حجاب سر، تن و پا است.

وکیلی افزود: مخبرالسلطنه، نخست وزیر رضاشاه در کتاب «خاطرات و خطرات» خود می‌نویسد زن ایرانی در دوران ایران باستان  چادر(اشکوبه) داشته است، یعنی پوششی که از سر تا پا را بپوشاند.

وی با تأکید بر اینکه اسلام حجاب را برای ایرانیان نیاورد بلکه آن را کامل کرد و تعریف دقیق‌تری از آن ارائه داد و قلمروش را شفاف‌تر کرد؛ یادآور شد: این پوشش جامعه ایرانی بوده که تا دوره پهلوی هم حفظ شده است، زنان زرتشتی هم دارای حجاب بوده‌اند.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد متذکر شد: عفاف از جنس درون بوده و حجابی است که درون را تصرف کرده باشد و منجر به ایجاد یک مانع در مراودات نامناسب شرعی محرم و نامحرم می‌شود.

وکیلی با بیان اینکه عفاف از درون و حجاب از بیرون مدیریت می‌کند؛ توضیح داد: عفیف بودن نیز در تاریخ ایران باستان وجود داشته و فردوسی نیز در توصیف شخصیت زنان شاهنامه به آن اشاره می‌کند، به‌طور مثال «منیژه منم دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب».

حجاب‌ستیزی پیش از دوره رضاخان آغاز و در این دوره شدت یافت

وی با بیان اینکه در دوران معاصر از اواسط دوره قاجار اوضاع تغییرات مهم و جدی می‌کند؛ اظهار کرد: از اواسط این دوره کشور مورد تهاجم سنگین فرهنگی غربی قرار می‌گیرد و در نهایت شاهد فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه ایران و دولت قاجار هستیم.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد تشریح کرد: در این موقعیت، پدیده استعمار به این منطقه وارد شد و در پی آن کشورهای همسایه مستعمره شدند، کشور ایران نیز تحت فشار شدید سیاسی و اقتصادی قرار گرفت که خوشبختانه با مقاومت جامعه اسلامی شیعی ایران مستعمره نشد.

وکیلی محور مقاومت علیه استعمار را اندیشه شیعی، علما و مراجع بیان کرد و ادامه داد: هنگامی که استعمار نتوانست از طریق نفوذ مستقیم وارد شود، تهاجم فرهنگی شدت یافت و بخشی از آن متوجه لایه‌های پنهان و بخشی سراغ لایه‌های آشکار رفت.

وی اضافه کرد: از اواسط دوره ناصرالدین شاه به بعد، در آثار روشنفکران، روزنامه‌های این دوره، و سپس در رفتار دولت و حکومت پهلوی حجاب‌ستیزی آغاز شد.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر اینکه حجاب‌ستیزی با رضاخان آغاز نشد؛ یادآور شد: این پدیده پیش از آن آغاز شده بود اما در این دوران شدت بیشتری یافت؛ در دوره مشروطه و پس از آن در دفاع از بی‌حجابی شعارهایی داده می‌شد و شاعران هرزه‌گو از روابط نامشروع خود گزارش شاعرانه می‌دادند، در سال‌های ۱۳۰۰ الی ۱۳۰۳ بود که میرزاده عشقی حجاب را کفن سیاه خواند.

وکیلی اظهار کرد: در سال‌های ۱۲۹۹ الی اردیبهشت ۱۳۰۵ که تاجگذاری رضاخان صورت گرفت، او خود را فردی مذهبی وانمود می‌کرد و به حجاب نیز ‌به‌عنوان یک پدیده منفی اشاره نمی‌کرد، بلکه در عزاداری‌ها شرکت می‌کرد و اشک می‌ریخت.

رضاشاه یکی از فرهنگ‌ستیزترین چهره‌ها در حوزه فرهنگ ملی است

وی افزود: پس از آن، رضاشاه تبدیل به موجود جدیدی شد و نه‌تنها سیاست اسلام‌ستیزی، بلکه فرهنگ‌ستیزی و همچنین ستیز با فرهنگ ایرانی را در دستورکار قرار داد.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر اینکه رضاشاه یکی از فرهنگ‌ستیزترین چهره‌ها در حوزه فرهنگ ملی است؛ تشریح کرد: در سال‌های ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ اولین لایحه دولت، لایحه منع امر به معروف و نهی از منکر بود که با اعتراض علمای مشهد مواجه شد.

وکیلی اتحاد لباس و تغییر لباس را از دیگر سیاست‌های رضاشاه عنوان کرد و ادامه داد: طی یک دوره هفت ساله به‌تدریج لباس ایرانی و اسلامی حذف و منع شد، در مقابل استفاده از لباس غربی مورد تشویق و ترغیب قرار گرفت، سپس الزامی و اجباری شد و پوشش ایرانی ممنوع شد.

وی متذکر شد: در این موضوع، دو فرهنگ اسلامی و فرهنگ ایرانی مورد توجه قرار دارد.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه رضاشاه بدترین تحقیر و توهین را به فرهنگ، پوشش، آداب و سنت‌های ایرانی کرده؛ گفت: در آن زمان اگر کسی در خیابان کلاه ایرانی بر سر داشت گاه تا هشت تومان جریمه می‌شد در حالیکه حقوق یک فرد حدود پنج تومان بود.

وکیلی اظهار کرد: در فروردین سال ۱۳۱۴ طبق بخشنامه دولت در تمام ایران استفاده از کلاه پهلوی ممنوع شد و استفاده از کلاه شاپو (فرانسوی) اجباری شد و کسی حق استفاده از لباس و کلاه ایرانی را نداشت.

وی تأکید کرد: مخبرالسلطنه در کتاب «خاطرات و خطرات» می‌گوید غرب دارای دو فرهنگ بلواری و لابراتواری است و اگر پیشرفت کرده است با فرهنگ لابراتواری پیشرفت کرده نه با فرهنگ بلواری، اما رضا شاه به‌دنبال فرهنگ بولواری بود.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد در همین خصوص تأکید کرد: در فاصله سال‌های ۱۳۰۷ الی تیر ۱۳۱۴ روند کشف حجاب در ایران آغاز شد و همراه با پروژه تغییر لباس شدت یافت.

وکیلی یادآور شد: در کتاب دو جلدی «تاریخ خراسان» آورده شده که پاکروان، استاندار خراسان در سال ۱۳۱۵ در نامه‌ای به تهران گفته اگر مشکلی نیست زنان هنگام رفتن به‌حرم روسری سرشان کنند.

وی در ادامه اضافه کرد: نامه اول او با پاسخ منفی روبرو شده است، بنابراین او در نامه دومش می‌نویسد زنان در غرب هم موقع کلیسا رفتن پوششی بر روی سرشان دارند.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر اینکه تا ۱۷ دی ۱۳۱۴ رژیم کشف حجاب کرد، اما بعد از آن منع حجاب صورت می‌گرفت؛ افزود: بنابراین آنچه توسط رضاشاه رخ داده کشف حجاب نیست بلکه منع حجاب است.

وکیلی گفت: در اردیبهشت و خرداد ۱۳۱۴ زمانی که این قضیه شیوع زیادی پیدا کرد، جامعه مذهبی در ایران به‌ویژه مذهبیون و علمای مشهد نسبت به این پدیده احساس نگرانی کردند.

وی با بیان اینکه این موضوع در همه شهرها وجود داشت اما در مشهد تبلور پیدا کرد؛ اظهار کرد: بعد از جلساتی که علمای شهر با یکدیگر داشتند، آیت‌الله سیدحسین قمی که یک مرجع تقلید بود تصمیم گرفت این قضیه را به رضاشاه تذکر دهد و به‌همین منظور به تهران سفر کرد.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه آیت‌الله قمی مدتی در شهر ری در حصر خانگی نگهداری شد که خبر آن به مشهد رسید، سپس به عتبات تبعید شد؛ ادامه داد: در ماه‌های خرداد و تیر ۱۳۱۴ جلسات و سخنرانی‌هایی در منازل و مساجد برگزار شد و در تیر ۱۳۱۴ نیز هر شب در مسجد گوهرشاد مراسم برگزار شد.

وکیلی بیان کرد: حرکت سخنرانی‌ها به سمت و سویی رفت که رضاشاه را زیر سؤال برده و خواستار آزادی آیت‌الله قمی شدند و بر آن تأکید دارند.

وی با اشاره به اینکه موضع دولت در مقابل این حرکت مردم، روی آوردن به خشونت بود؛ گفت: در نهایت در روز ۲۰ تیر درگیری نظامی با مردم صورت گرفت و حدود ۱۰۰ نفر از مردم کشته شدند اما سیل جمعیت افزایش یافت.

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: در عصر روز ۲۰ تیر اطراف مجموعه حرم بسته شد و حرم و مسجد گوهرشاد از مردم پر شد، در نهایت مردم به رگبار و مسلسل بسته شدند و این کشتار تا نزدیک اذان صبح ادامه یافت.

وکیلی افزود: حدود ۲ تا ۳ هزار نفر از مردم توانستند از حرم خارج شوند، در مقابل عده زیادی کشته و مجروح شدند که آمار کشته‌شدگان از حداقل ۶۰۰ و حداکثر ۲ هزار نفر اعلام شده است.

وی با بیان اینکه رضاشاه به‌نام آزادی زن، مردان و زنان را در این مکان مقدس که توسط یک زن ساخته شده بود به رگبار بست؛ یادآور شد: در این ماجرا ۵۷ کامیون از جنازه‌های مردم به مکان‌های مختلف شهر منتقل و دفن شد.

اعتراض به کشف حجاب و تغییر لباس، و بازگشت آیت‌الله قمی؛ انگیزه‌های قیام

عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: حجاب و عفاف جزو فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است که رضاشاه با هر دو بعد آن دَر افتاد و فرهنگ اسلامی و ایرانی را به‌پای فرهنگ غربی ذبح کرد، غربگرایی او نه از نوع پیشرفت ایران بلکه به‌معنای وسترنیزه کردن ایران بود.

وکیلی متذکر شد: در مصاحبه‌ها و خاطرات موجود از برخی از مردم و علمایی که در این قیام شرکت داشتند انگیزه خود را از قیام، اعتراض به کشف حجاب رضاشاه و تغییر لباس و کلاه فرانسوی و همچنین بازگشت آیت‌الله قمی به مشهد بیان کرده‌اند.

وی یادآور شد: «پیتر آوری» نویسنده انگلیسی با اشاره به خشونت و دیکتاتوری رضاشاه که در تاریخ  کم‌نظیر است تعداد افرادی را که از میان جمعیت ۳۰۰ هزار نفری تهران با آن همه تبلیغات و فشار و سرنیزه کشف حجاب کردند نزدیک به ۴ هزار نفر تخمین زده، در واقع پروژه استعماری و ضددینی و ضدملی رضاشاه حتی در زمان خودش هم شکست خورده بود و بعد از سقوطش هم زنان ایرانی دوباره به حجاب اصیل ایرانی و اسلامی بازگشتند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.