به گزارش قدس آنلاین،ما همین طوری هستیم. گاهی از یک مو رد نمی شویم؛ خیلی وقت ها دیوار بتونی را خراب می کنیم.
خب چه کاری بود احضار اشکان دژاگه به کمیته اخلاق؟ یعنی نتوانستیم فقط به مدت یک فصل او را در تراکتورسازی تحمل کنیم؟ تتوهای اشکان دژاگه مشکل فوتبال ماست؟ مگر پیشتر با گیر دادن به مدل موی منشا به کجا رسیدیم؟
دژاگه بازیکنی کم حرف و ماخوذ به حیاست. سرش به کار خودش است و به اینجا آمده تا هم بیزنس کند هم روزهای آخر فوتبالش را در ایران سپری کند. احضارش می کنیم بابت چی؟
کمیته اخلاق آیا به بی اخلاقی های دیگر توجه می کند؟ شعارها در ورزشگاه ها و حمله مردم به هموطنان در سکوها زشت تر است یا خالکوبی های بازیکنی که فرهنگش مشابه ما نیست؟
سرگردانی و تحقیر یک تیم لیگ برتری که در هتلی در تهران بازیکنانش در لابی گرو گرفته شده بودند زشت تر است یا تتوهای روی دست یک بازیکن ملی پوش؟
ورشکستگی اغلب تیم های لیگ برتری اتفاق دردآوری است یا تتوهای بازیکنی که خیلی زود از ایران می رود؟
نامه نگاری های بی حاصل کی روش با فدراسیون فوتبال و نداشتن سرمربی تیم ملی در این مقطع حساس،زننده تر است یا خالکوبی های بازیکنی که آزارش به ما نمی رسد؟
ای مرده شور هر چه خالکوبی را ببرد که تمام دغدغه ما شده رسیدگی به این امور بی اهمیت؛ ای کاش دژاگه تتو نداشت و گزک به ما نمی داد؛ آن وقت لابد به کارهای مهمتری در این فوتبال رسیدگی می کردیم.
ای لعنت بر هر چه تتو که کار و زندگی را از ما گرفته تا فوتبال را رها کنیم. دیگران را هم ارشاد کنیم. ای که ...
منبع: خبر ورزشی
انتهای پیام/
نظر شما