به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، مردم خوزستان علاوه بر ریزگرد، دود و شوری آبها از سدسازی نیز خاطره خوشی ندارند زیرا سدهایی مانند «سد گتوند» به دلیل شورکردن آبهای جنوب، خود به مشکلی بزرگ تبدیل شد.
■ تجربههای تلخ
سدهای پیاپی، جان کشاورزی، دامـــداری، ماهیگیری را گرفتهانـد. بنابراین خاطرات خوبی برای مردم جنوب نساختهاند که مردم پذیرای دیگریاش باشند. میان آنهمه تجربه تلخ سدسازی، سازمان آب و برق خوزستان راهحل مشکلات آب از جمله شوری و نوسانات جزرومد، در خرمشهر و آبادان را ساخت و تکمیل یک سد به نام «مارد» دانسته؛ سدی که در همان ابتدا و از آنجاکه «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» مدام با گتوند مقایسه میشد.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر به علت کاهش آورد رودخانه بهمنشیر در شرق جزیره آبادان، حجم زیادی آب شور با جریان مد وارد نهرهای منشعب به آبراههای اروندرود و بهمنشیر شدهاند، خسارت زیادی به نخیلات و کشاورزی، دامداری و حتی آبزیپروری منطقه شده که لزوم ساخت یک سد را بیشتر نشان میدهد. حال با ساخت مارد سؤال اینجاست که بواقع میتوان این سد را با گتوند مقایسه کرد؟ و یا معایب و راهکارهای دنبال شده در ساخت این سد چیست؟ و بالاخره برای هر پروژهای عدهای ذی نفع هستند و عدهای هم دچار چالشهایی میشوند که ترجیح میدهند چنین طرحی به سرانجام نرسد. مهم اینکه میزان سود و زیان پروژهها برای مردمی که به طور مستقیم با آن درگیرند، چه پیامدهایی دارد؟
■ شوری گتوند ربطـی به سد مارد ندارد
یکی از فعالان محیط زیست در خوزستان با اعلام اینکه جانمایی سد مارد در سال۸۶ انجام شده و در سال ۵۴ نقشههای فاز اول آن توسط مهندسین و مشاوران تهیه شده است، میگوید: در آن زمان صحبتی از سد گتوند نبود و شوری آن دخل و تصرفی برای سد مارد ندارد. شبنم قنواتی ادامه میدهد: با توجه به ساخت سد آتاتورک قرار بود، هفت گزینه ساخت سد تهیه شود. در سال ۶۹ مشخص کردند که یکی از این گزینهها سدی به نام مارد در بالادست بهمنشیر و یک سد دیگر در پایین دست آن است تا آب ذخیره شود. قرار بود این سد هیچ گونه آبراه کشتیرانی هم نداشته باشد تا بهمنشیر تبدیل به استخر آب شیرین شود. وی تشریح میکند: به این ترتیب آب توسط کانالهایی به طول ۱۰ کیلومتر به بهمنشیر سرریز میشد و دبی پایین دست بهمنشیر به سمت چوئبده، به 35 مترمکعب بر ثانیه رسیده و موجب پس زدن آب شرب میشد؛ در نظر بگیرید در ۷۰ مترمکعب آب ۳۵ مترمکعب تخلیه شود.
■ ضایع شدن حق مرزی ایران
قنواتی با تشریح اینکه از سمت دجله و فرات یک انشعاب شطالعرب به سمت خرمشهر میآید و از کارون یک انشعاب به نام حفار به اروند میریزد، خاطرنشان میکند: اگر سهم ما صفر شود، مسلماً کشورعراق شاکی میشود چراکه از لحاظ عرضی نیز ۷۵ درصد اروند در مرز ایران است و اگر کمتر شود از لحاظ مهندسی رودخانه تغییر شکل میدهد وخط و فیزیک رودخانه عوض شده و به این ترتیب حق مرزی ما ضایع میشود.
■ فاجعه زیست محیطی مارد
مدیر یک مجتمع پرورش ماهی در خرمشهر درخصوص ساخت سد مارد به خبرنگار قدس میگوید: وقتی ماهیها و رودخانه کارون در حال مردن هستند، ساخت یک سد خاکی دیگر فاجعهای زیست محیطی است.
سعید بقایی درباره فاجعه ملی خواندن این سد خاکی توضیح میدهد: با ساخت مارد پسآبهایی که دارای حجم بالا و کیفیت پایین هستند با ورود به رودخانهها سبب تغییر در کیفیت آنها شده و رودخانه توانایی فرآیند خود پالایی را در پایین دست جریان از دست میدهد، بنابراین هرروز به میزان آلودگی افزوده میشود.
از طرفی معضلات حیات آبزیان را به همراه دارد و ماهیهای محلی مثل صبور که تخمریزی کرده و به دنیا میآیند، راهشان بسته شده و قادر نیستند به محل تولد برگردند و تخمریزی کنند همین موضوع سبب انقراض آنها میشود.
وی ادامه میدهد: اگر زمانی بارانی سیلآسا بیاید، این سد براحتی شکسته میشود؛ مثل تجربههایی که پیش از این داشتهایم.
در حال حاضر نیز سازندگان این سد در حد حرفهای عامهپسند توجیه میکنند که خشک شدن رودخانهها فقط خاص ما نیست و در کشورهای دیگر مثل راین آلمان هم شبیه این اتفاق افتاده، در حالی که چنین رودخانههایی به طور طبیعی خشک شدهاند، اما رودخانه کارون و زاینده رود به دلیل مدیریت ناصحیح به این روز افتادهاند و ما هم فقط تلفات سرمایه، وقت و انرژی میدهیم.
انتهای پیام/
نظر شما