تحولات لبنان و فلسطین

سید مهدی شجاعی در جلسه «کوتاه با داستان» از تاسیس آکادمی داستان‌نویسی خبر داد و گفت: اولین دوره آموزش آکادمی با مدیریت آقای دکتر پوررضائیان انجام خواهد شد و مخاطبین از هفته آینده می‌توانند به سایت نیستان مراجعه کنند و ضمن خواندن توضیحات بیش‌تر، ثبت نام نمایند.

 شجاعی: آکادمی داستان‌نویسی تاسیس شد/ برقعی از شجاعی خواست بازهم بنویسد

به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین، «کوتاه با داستان»، طرح جدیدی است که به همت فرهنگسرای اندیشه و انتشارات نیستان و با میزبانی سید مهدی شجاعی برگزار می‌شود. در این مجموعه جلسات که هدف از برگزاری آن ترویج داستان ‌کوتاه است، نویسندگان نام‌آشنای کشور، داستان‌های کوتاه خود را برای علاقه‌مندان می‌خوانند و تجربیات خود را در این زمینه با دیگران به اشتراک می‌گذارند. اولین جلسه از این نشست در مرداد ماه برگزار شد و جلسه دوم از آن نیز در شهریور ماه برگزار شد. سومین جلسه از «کوتاه با داستان» با محوریت داستان کوتاه عاشورایی و با حضور سید مهدی شجاعی، سید حمیدرضا برقعی، مهدی پوررضائیان و حسین مهکام، عصر روز یک‌شنبه 8 مهر ماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. 

آکادمی داستان‌نویسی با مدیریت مهدی پوررضائیان تشکیل می‌شود/ شرکت در آکادمی؛ ثبت‌نام در سایت نیستان از هفته آینده

سید مهدی شجاعی که میزبان جلسات کوتاه با داستان است، در ابتدای صحبت‌های خود در این جلسه، ضمن خوشامدگویی به مهمانان و حاضران گفت: داستان‌های کوتاه ما در این جلسه، پیرامون محور عاشورا و کربلا است. البته چند خبر مهم نیز امروز داریم که در ادامه بیان خواهم کرد. جدی‌ترین خبر امروز من، مربوط به تاسیس آکادمی داستان‌نویسی است که مدتی است قول راه‌اندازی آن را داده بودیم.

وی ادامه داد: یکی از مباحثی که قبلا بیان کرده بودیم این بود که می‌خواهیم در راستای تقویت و توسعه داستان‌ کوتاه، تعاملاتی با فیلم‌سازان فیلم کوتاه داشته باشیم. از آن‌جا که داستان، اساسا پایه و بن مایه هنرهای دیگر نیز محسوب می‌شود، بنابراین در تعاملاتی که با فیلم‌سازان و مجموعه انجمن فیلم‌سازان کوتاه داشتیم، قرار شد که از این به بعد، فیلم‌هایی که براساس داستان کوتاه ساخته شده است، در این‌جا به عنوان نمونه نمایش داده شود و در مرحله بعد، این تعامل به سمتی برود که سازندگان فیلم نیز با بهره‌گیری از داستان‌های کوتاهی که نویسندگان مختلف در این جلسات عرضه می‌کنند، فیلم‌های کوتاه خود را بسازند. البته به نظر می‌رسد که فیلم نمایش داده شده با آن چیزی که مدنظر ما است و مختصاتی که ترسیم کرده‌ایم، کمی فاصله داشته باشد اما به هر حال قدم جدیدی است که ما را به سمت تولید فیلم‌های داستانی مبتنی بر داستان کوتاه می‌برد. در این‌جا باید بگویم که پایه و اساس اولین دوره از آموزش داستان‌نویسی در آکادمی توسط دکتر پور رضائیان مدیریت خواهد شد. پیش‌بینی ما این است که محور اصلی را داستان کوتاه قرار بدهیم اما سعی داریم که علاوه بر آن، در قالب‌های دیگر ادبی نیز برحسب نیاز مخاطبین، راه‌اندازی بشود. یکی از مباحثی که خواهیم داشت، آموزش ادبیات به شکل عمومی است به نحوی که با ارتقای سطح ادبی افراد بتوانیم آنان را به جایی برسانیم که بتوانند چیزی بنویسند. در حقیقت یکی از محورهای اصلی که در این دوره از آکادمی خواهیم داشت، موضوع نویسندگی و سواد ادبی است که به نظرم مغایرتی با محور اصلی که داستان کوتاه است نخواهد داشت. به یاری خداوند، اولین دوره آموزش آکادمی با مدیریت آقای دکتر پوررضائیان انجام خواهد شد و مخاطبین از هفته آینده می‌توانند به سایت نیستان مراجعه کنند و ضمن خواندن توضیحات بیش‌تر، ثبت نام نمایند. از آقای پوررضائیان بابت پذیرش این مسئولیت تشکر می‌کنم و فکر می‌کنم که بد نباشد یک داستان کوتاه از ایشان در این جلسه خوانده شود. 

در بخش بعدی این مراسم، مهدی پور رضائیان به روی صحنه آمد و قبل از خواندن داستان کوتاه خود گفت: حدود 10-15 روز پیش به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بودم و در همان زمان آقای سید مهدی شجاعی به عیادت من آمدند و خبر از برگزاری این نشست‌ها دادند و از من خواستند که در جلسه سوم از این برنامه حضور داشته باشم. من تاکنون داستان کوتاه‌های زیادی در حوزه عاشورا و امام حسین علیه‌السلام نوشته‌ام اما برق نگاه آقای شجاعی در آن جلسه به من می‌گفت که ایشان دوست دارد داستانی را بخوانم که تاکنون منتشر نشده باشد و جایی خوانده نشده باشد. نمی‌دانم بر من چه گذشت اما لطف الهی شامل حال من شد و به جای یک داستان، 2 داستان کوتاه نوشتم. این داستانی که امروز می‌خوانم یکی از همان دوتا است و تاکنون به غیر از اعضای خانواده‌ام، کسی آن را نشنیده است.

وی سپس داستان کوتاه خود با نام «ما سه نفر» را خواند که به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

در آکادمی داستان‌نویسی، ابتدا درست نوشتن یاد داده می‌شود و سپس داستان‌نویسی آموزش داده می‌شود

در ادامه، پور رضائیان توضیحاتی را در مورد آکادمی داستان‌نویسی داد و گفت: من فکر می‌کنم که بهتر است جزئیات این برنامه را در یک کنفرانس خبری اعلام کنیم. به عنوان مقدمه باید بگویم که این آکادمی از یک چارت سازمانی بسیار منظم برخوردار است و همه‌ی اعضای مدرسین داستان‌نویسی از نویسندگان شناخته شده کشور هستند و هم‌چنین تیم‌های دیگر این آکادمی با دقت انتخاب شده‌اند. زمینه فعالیت آکادمی در حوزه داستان کوتاه، داستان کودک و رمان است که دوره‌های مختلف آموزشی و پژوهشی در خلال آن برگزار خواهد شد. با توجه به اهتمام ویژه‌ای که استاد شجاعی بر روی موضوع ادبیات دارند، سعی ما این است که به آموزش نویسندگی به صورت عام بپردازیم. بدین معنی که من به عنوان یک پدر ترجیح می‌دهم که فرزندم در وهله اول، نوشتن را بلد باشد و بعد از آن به سراغ قالب‌های داستان نویسی برود. به عبارت بهتر، قصد داریم که افراد مختلف، در ابتدا نویسش را بلد باشند و وقتی که نویسندگی را یاد بگیرند، می‌توان آنان را به کانال‌های مشخص داستان‌نویسی هدایت کرد که قالب‌های مختلف آن را شامل می‌شود. ما معتقد هستیم که نویسندگی شفابخش است و با نوشتن می‌توان بسیاری از مشکلات را بیرون ریخت و دور کرد. هم‌چنین براساس تجربه به شما می‌گویم که به کمک نویسندگی می‌توان با خیلی‌ها ارتباط برقرار کرد. بنابراین تلاش آکادمی این است که در ضمن آموزش دوره‌های مشخص مربوط به داستان، نویسندگی، نویسندگی خلاق، نثر ادبی و مباحثی از این قبیل را آموزش بدهد که امیدوارم در این مسیر موفق باشیم.

تقدیر از 3 چهره ماندگار حوزه ادبیات/ سید مجتبی حسینی، ستاره درخشان آسمان فرهنگ و معارف اهل بیت

بخش بعدی این مراسم، اختصاص به تقدیر از 3 چهره ماندگار حوزه ادبیات و نشر داشت که به ترتیب به روی صحنه آمدند و لوح تقدیر و هدیه خود را از سید مهدی شجاعی دریافت کردند. اولین نفر از این جمع، سید مجتبی حسینی، نویسنده و پژوهشگر باسابقه کشور بود. شجاعی در توصیف این چهره ماندگار گفت: در جمع امروز ما یک استاد و معلم بزرگی است که بسیاری از افراد که در زمینه معرفت دینی و اهل بیت، می‌نویسند، مدیون ایشان هستند. تعبیر من از ایشان چنین است «ستاره درخشان آسمان فرهنگ و معارف اهل بیت علیهما السلام، فقیه گرانقدر، اسلام‌شناس ژرف‌اندیش، مفسر بصیر قرآن و مترجم مفاهیم آسمانی به زبان زمینی؛ این شخص کسی نیست جز استاد سید مجتبی حسینی. از خداوند منان ممنون هستیم که اقامت ما در این جهان را مقارن با حضور نورانی شما قرار داد و توفیق تلمذ در محضر شما را به ما ارزانی داشت. انتشارات نیستان به نمایندگی از طرف تمام شاگردان و مریدان شما و مخاطبان آثار ارجمندتان، این لوح سپاس را تقدیم شما می‌کند به این امید که ذکر و شکر نعمت، بر طول عمر با برکت شما و تداوم ارتزاق ما از انوار وجودتان بیفزاید».

حسینی پس از این مراسم تقدیر گفت: از این مدل مراسمات این چنینی، از آقای شجاعی کم ندیده‌ایم اما هم‌چنان غافل‌گیر می‌شویم. من هر چه قدر که کمتر حرف بزنم، از جهاتی بهتر است چرا که ممکن است شما از تعابیری که آقای شجاعی برای بنده استفاده کردند، تعجب کنید. برای خود من این تعابیر بسیار سنگین بود. متاسفانه این چنین فضای فرهنگی در کشور ما بسیار کم‌یاب است و همیشه فضای هنری کشور آمیخته با یک سری حواشی بوده است. همه ما می‌دانیم که اصل، فرهنگ است و حتی در زمان انقلاب گفته می‌شد که انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است و اتفاقات براساس فرهنگ رخ می‌دهد. با این وجود، این فرهنگ این‌قدر مظلوم است که کمتر کار فرهنگی پر قدرت می‌بینیم. مگر افراد دلسوزی که از خود مایه می‌گذارند و چنین برنامه‌های فرهنگی را ایجاد کنند. جلسه «کوتاه با داستان» از این دست جلسات است. ایشان می‌بیند که کشتی فرهنگ در حال غرق شدن است و فقط چند نفر از افراد فرهنگی باقی‌مانده است. ایشان سعی کرده است که از کنار این موضوعات بی‌تفاوت نگذرد. دقت کنید که برای آقای شجاعی مهم است که یک عده از آدم‌های فرهنگی اکنون دچار مشکل هستند. ایشان دست بر روی موضوعاتی می‌گذارد که اصلا دغدغه هیچ کس نیست و کسی بدان توجه ندارد. معمولا این کارها کم‌هزینه هم نیست. حضور من در این جلسه برای این بود که از اقدامی که ایشان شروع کردند، تشکر کنم. مطمئن هستم که این کار فرهنگی ایشان، بسیار خوب است و کار به کار هیچ کسی هم ندارد. در این‌جا یک سری جوان که به دنبال یک مکان فرهنگی هستند، جایی را یافته و کنار هم جمع می‌شوند. خاطرم هست که ایشان در مجله نیستان نیز با چنین عنوانی کار را آغاز کردند. آن مجله به مانند یک خیمه‌ برای کسانی بود که تلاش می‌کردند بدون حاشیه کارهای فرهنگی را در حوزه‌های مختلف پیگیری کنند. آن مجموعه هم بسیار شکوفا شد و بسیار خوب جلو می‌رفت. این دغدغه ایشان را رها نمی‌کند و همیشه به دنبال راهی است که در کشور کار فرهنگی انجام بدهد. بنابراین از طرف همه دوستان از ایشان تشکر کنم و بگویم که هنوز هم افرادی هستند که مستقل از مسائل و منافع شخصی، یک سری کارهای فرهنگی را انجام می‌دهند.

مراسم تقدیر دوم، اختصاص به تقدیر حمید افخمی ستوده داشت. سید مهدی شجاعی در توصیف این استاد گفت: «ایشان از پیشگامان تلاش برای اعتلای فرهنگ و ادب و هنر کشور است و از طلایه‌داران کتاب و کتاب‌خوانی است. ایشان فرهیخته مهربان و کریم، معلم فرزانه رفاقت و اخوت است. او کسی نیست جز حمید افخمی ستوده. انتشارات نیستان و اهالی فرهنگ و ادب و هنر، تلاش مخلصانه و بی‌شائبه شما را در امر ترویج، توسعه و تعمیق داستان و کتاب و کتاب‌خوانی را نه‌تنها از یاد نخواهد برد بلکه به عنوان سرمشقی نورانی به دست نسل‌های بعد می‌رساند. خداوند مهربان را به خاطر نعمت وجودتان شکرگذاری می‌کنیم و از حضرتش برایتان عافیت، موفقیت و طول عمر با عزت خواستاریم».

مراسم تقدیر سوم نیز اختصاص به تقدیر از داشت. شجاعی در توصیف او گفت: به راستی نماد فتوت و ایثار و فرزانگی است، کسی که دست‌رنج خویش را در راه اعتلای فرهنگ مردم هدیه می‌کند. جناب‌ آقای مهندس مرادی، شما در این سال‌ها برای ترویج و توسعه کتاب و کتاب‌خوانی، کاری کارستان انجام داده‌اید. شما با اهدای بیش از 100 هزار جلد کتاب به اقشار مختلف مردم، فعالیت خیر خوبی را انجام داده‌اید که آثار آن را در جای‌جای ایران و حتی بیرون از ایران نیز می‌توان دید. اگر چه نیت و انگیزه شما در تلاش مخلصانه و خستگی‌ناپذیر در حوزه اعتلای فرهنگ مردم و تقرب الی‌الله و جذب محبوب بوده است، اما ما هم به سهم خود موظف هستیم که تقدیر خود را تقدیم شما بنماییم و خدا را به دلیل وجود نعمتتان، مورد شکرگذاری قرار بدهیم. خداوند متعال برکاتش را بر تلاش و همت و عمر و عزت‌تان روزافزون فرماید.

در بخش بعدی این مراسم، حسین مهکام، داستان کوتاه عاشورایی خود را خواند. او قبل از خواندن این داستان گفت: داستان خواندن در کنار اساتید بزرگی هم‌چون آقای شجاعی و حسینی کار بسیار سختی است. از آقای شجاعی سپاسگزاری می‌کنم که اجازه دادند من داستان کوتاه خود را در این‌جا بخوانم. داستانی که در این جلسه می‌خوانم، از مجموعه داستان «عبور از بودن» انتخاب شده است که در انتشارات نیستان منتشر شده است.

مهمان ویژه جلسه «کوتاه با داستان»: از استاد شجاعی درخواست دارم تا مجددا راجع به معصومین قلم بزنند/ «به نام نامی سر» برقعی اشک همه را درآورد

سپس، مهمان ویژه این جلسه «کوتاه با داستان»، سید حمیدرضا برقعی به روی صحنه آمد تا شعر عاشورایی خود را بخواند. برقعی قبل از خواندن شعرهای خود در سخنانی کوتاه گفت: به محضر آقای شجاعی ارادت بسیاری دارم و معتقدم که بسیاری از آثاری که شاعران ما در حوزه شعر آیینی دارند، وام‌دار نوشته‌های الهام گونه ایشان است و فکر نمی‌کنم که تاکنون شعری در وصف حضرت زهرا سلام‌الله علیها سروده شده باشد و شاعر آن، کتاب «کشتی پهلو گرفته» آقای شجاعی را نخوانده باشد. در همین‌جا از ایشان خواهش می‌کنم که راجع به دیگر معصومین نیز قلم بزنند و شاعران را برای سرودن شعر در وصف امامان غریب، ترغیب نمایند.

سید حمیدرضا برقعی، 4 شعر در این جلسه خواند که با استقبال بسیار زیاد مخاطبان همراه بود و بسیاری از حاضران در این جلسه، اشک‌هایشان جاری شد. یکی از این شعرها، در وصف حضرت زینب سلام‌الله علیها سروده شده است که در زیر می‌آید:

نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من

که می آمد صدای ناله های پنج تن از من

از آنجایی که وابسته است جان من به جان تو

جدا کردند سر از تو جدا کردند تن از من

میان معرکه هم زخم هم جان باختن از تو

میان خیمه ها هم سوختن هم ساختن از من

دلم خوش بود با پیراهنت آن هم به غارت رفت

پس از تو رخت بر بسته است شوق زیستن از من

غریبم آنچنان در سرزمین مادری بی تو

که می پرسد نشانی های زینب را وطن از من

ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق

کسی نشنید جز توصیف زیبایی سخن از من

از آن بتخانه ها چیزی نماند آنجا که بر می خاست

طنین تیشهء پیغمبران بت شکن از من

منم حسن ختام باشکوه داستان تو

پس از این اسوه می سازند اساطیر کهن  از من

بخش پایانی، سومین جلسه از «کوتاه با داستان» اختصاص به خواندن داستان کوتاه سید مهدی شجاعی داشت. او داستان خود با نام «دنیا پس از تو نباشد» را خواند که با تشویق حاضران در سالن، همراه بود.

در بخش پایانی این جلسه، حمید افخمی ستوده صحبت کرد و در سخنانی کوتاه به ماجرای آشنایی خود با سید مهدی شجاعی پرداخت و گفت: ماجرای آشنایی من با آقای شجاعی کمی عجیب است چرا که ما اصلا همدیگر را ندیده بودیم اما عاشق هم شده بودیم. فکر می‌کنم حدود سال 1360 بود که توسط یکی از دوستانم و بدون این که ایشان را از نزدیک ببینم، با آقای شجاعی آشنا شدم. خاطرم هست که عازم مکه بودم که دوست ما یک نسخه از دست‌نویس ترجمه آقای شجاعی از دعای عرفه را به من دادند. تقریبا نیمه‌های شب بود که به آقای شجاعی زنگ زدم و گفتم که من هنوز شما را ندیدم اما به واسطه نوشته‌هایتان در کتاب دعای عرفه، عاشقتان شدم. اکنون که ایشان برای تقدیر من را دعوت کرد، بسیار تعجب کردم.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.