به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، تولید آثار سینمایی جدی درباره ایران، یکی از موضوعات اساسی سینمای آمریکا و غرب است، آنها علاقه دارند درباره تاریخ ما فیلم بسازند، اما با دیدگاه و ایدئولوژی غربی. گاه مسئله آزادی زنان و حجاب را به چالش میکشند و گاه مسائل سیاست داخلی و خارجی کشورمان را دستمایه تولید آثارشان قرار میدهند، اما بیشتر تمرکزشان بر روی تخریب چهره انقلاب اسلامی در نگاه جهانیان است. چنین شرایطی ایجاب میکند تا جامعه فرهنگی و هنری ما به این آثار بیتوجه نباشد. امسال در بخش اسلام هراسی و ایران ستیزی در سینمای غرب جشنواره مقاومت قرار است که سه فیلم ضدایرانی نمایش داده و نقد شود.
سید محمد حسینی مدیر بخش اسلام هراسی و ایران ستیزی در سینمای غرب جشنواره مقاومت در این باره به خبرنگار قدس آنلاین میگوید: خاکریزهای مقاومت در سینماجلوتر آمده و فضای معرفی ایران به جهان نیز بخشی از سینمای مقاومت است. در این بخش از جشنواره مقاومت تلاش کردیم فیلمهای تکراری را انتخاب نکنیم و سعی کردیم از بین فیلمهای تازه تولید شده بهترینها را انتخاب کنیم که باکیفیت باشند.
وی افزود: آثار ضد ایرانی به لحاظ سینمایی کیفیت پایینی دارند و ارزش سینمایی ندارد به همین دلیل تلاش کردیم سه فیلم مناسب برای نمایش در جشنواره انتخاب کنیم. «قاتل آمریکایی» اثری است که درباره فضای انرژی هستهای است البته با اقبال مخاطب روبهرو نشده اما موضوع آن با مسائل روز تطبیق دارد. «زیر سایهها» ساخته بابک انوری درباره بمباران ایران است که در زیرلایههایش سنتهای ضد زن را در جامعه سنتی ایران نمایش میدهد و فیلم «شش روز» که موضوع مهمی دارد برای این بخش انتخاب شدهاند.
فیلمهایی برای عقده گشایی
مدیر بخش اسلام هراسی و ایران ستیزی در سینمای غرب جشنواره مقاومت درباره اینکه معیارهای انتخاب این فیلمها چه بوده است، توضیح میدهد: اول اینکه فیلمهای جدیدی باشند و ازتولیدات سال ۲۰۱۷-۲۰۱۸ باشند، نکته دیگر اینکه از کیفیت ساخت قابل قبولی برخوردار باشند.
حسینی میگوید: فیلمهای ضدایرانی از نظر ساختار سینمایی ضعیف هستند و به نوعی پروپاگاندایی عصبی به شمار میروند که اصلاً سینما نیست، برخی فیلمها فرصتی برای عقدهگشایی است، به همین دلیل پیدا کردن فیلمهایی که کیفی باشند و جذابیتهای سینمایی داشته باشند برای ما اهمیت داشت.
او ادامه میدهد: تلاش کردیم تا تنوع و مسائلی که در سبد فیلمهای ضدایرانی مطرح میشود، در این سه فیلم وجود داشته باشد همچون دیپلماسی خارجی ایران (مسائل انرژی هستهای)، موضوع زنان، سیاست داخلی ایران و مسئله انقلاب اسلامی که فیلم «شش روز» فضای مخاطرات اوایل انقلاب را مطرح میکند و درباره تسخیر سفارت ایران در لندن توسط گروهک تروریستی الشهید در سال ۱۹۸۰ است. در این حادثه عباس لواسانی، دیپلمات ایرانی به شهادت میرسد. شگفت آور اینکه تاکنون فیلمی ایرانی دراین باره ساخته نشده است درحالی که بر همگان روشن است که دخالت نظام سلطنتی و دولت انگستان، باعث این حمله بود، اتفاقی که کاملاً با حمایت و هدایت سران غربی رخ داد. البته مرتضی علی عباس میرزایی، کارگردان فیلم «انزوا» فیلمنامهای در این باره نوشته اما برای ساخت، حمایت نشده است.
او درباره فیلم «زیر سایه ها» هم توضیح میدهد: نسلی از فیلمسازان که در خارج از کشور زندگی میکنند و اغلب اپوزیسیون هستند، آثار ضعیفی دارند و سعی میکنند که شرایط داخل ایران را بحرانی نشان دهند، فیلم زیر سایهها در زمره این فیلمهاست. این فیلم در ژانر وحشت، جامعه سنتی ایران را نقد میکند و به وضعیت زنان در اوایل انقلاب میپردازد.
آرش سینمای ایران گم شده است!
به گفته حسینی فیلمهای «شش روز»، «قاتل آمریکایی» و «زیرسایهها» پس از نمایش به ترتیب توسط حسن عباسی، مجید شاه حسینی و سعید مستغاثی در روزهای ۶، ۷ و ۸ آذرماه در سینما فلسطین، پخش و نقد میشوند.
مدیر بخش اسلام هراسی و ایران ستیزی در سینمای غرب جشنواره مقاومت امیدوار است؛ نمایش فیلمهای ضد ایرانی و نقد آنها، تلنگری به سینماگران ایران و کسانی باشد که میگویند سینما ابزار هژمونیک نیست، در حالی که این فیلمها نشان میدهد که هست.
به باور وی، تعداد فیلمهای ضد ایرانی که با ظرافت و دقت، به سیاستهای داخلی و خارجی ایران اسلامی کنایه میزنند، کم نیست و برخی از آنها فیلمهایی جدی هم هستند که نمونه آن فیلم کشتی گیر است.
او معتقد است: سینمای ما سراغ موضوعاتی میرود که خنثی است، در مورد سینمای جدی و اجتماعی هم نگاه اغلب سینماگران ما، سیاهنماست در حالی که سینماگر ما بایستی حواسشان را جمع کند و نسبت به کشورش غیرت داشته باشد، به نظر میرسد که آرش سینمای ایران گم شده است.
حسینی با بیان اینکه روایت تاریخی، شکل سنتی خودش را از دست داده و با وجود سینما، تاریخ را نمینویسند بلکه میسازند، خاطرنشان میکند: وقتی درباره مسائل امروز فیلم میسازیم برای پنجاه سال آینده تاریخ میسازیم، چرا جوانان ما اطلاعات تاریخی شان درباره تسخیر لانه جاسوسی را باید از فیلم ضد ایرانی آرگو دریافت کنند؟ ما باید حرف خودمان را در دنیا بزنیم چون شرایط کنونی ما مثل چند سال یا چند دهه پیش نیست، ما امروز حضور منطقهای داریم و کتمان نمیکنیم که در کشورهای منطقه حضور جدی داشته و به مردم آن منطقه کمک میکنیم ولی فیلمساز ما جرئت نمیکند که درباره داعش که تربیت یافته آمریکاست، فیلم بسازد. سینماگران درباره مدافعان حرم سکوت معناداری دارند.
تئوری پس مانده هنر برای هنر
سعید مستغاثی، منتقد سینما درباره تأثیر این بخش از جشنواره مقاومت بر روی فیلمسازان کشورمان برای ساخت فیلمهای اثرگذار و مدافع منافع کشور به خبرنگار قدس آنلاین میگوید: این میتواند مؤثر باشد بویژه برای افردی که به تئوری پسمانده «هنر برای هنر» معتقدند در حالی که درغرب هم چنین نیست. اگر فیلمهای روز آمریکا را ببینید در اغلب فیلمها میتوان بسط سبک زندگی غربی و ایدئولوژی غربی را دید.
به باور او، سینماگران ما شعار میهن پرستی را میدهند و با وجود اینکه سنگ هنر برای هنر را به سینه میزنند، اما سهواً در راستای ایدئولوژی غربی حرکت میکنند چون تحت تأثیر القائات تفکرات غربی قرار گرفتهاند و فکر میکنند که این کارشان، هنر برای هنر است، ضمن اینکه اغلب این فیلمها هم سینما نیست. برخی از فیلمهای ضدایرانی توسط اپوزیسیونهایی ساخته میشود که غرضورزیهای شخصی بر وجهه هنری فیلم میچربد.
وی با تأکید بر اینکه سینماگران ما بایستی با رعایت استانداردهای سینمایی، فیلم بسازند، خاطرنشان میکند: برای شناساندن ریشههای فرهنگی، یک اثر باید با استانداردهای سینمایی همخوان باشد یعنی قصه داشته باشد و دارای ساختار باشد وگرنه سینما نیست.
او درباره فیلم «زیر سایهها» میگوید: این فیلم نگاه شخصی فیلمسازی است که هیچ وقت در ایران نبوده و براساس شنیدههایش، فیلم ساخته است. فیلمساز در ژانر وحشت، تصویر کج و معوجی از جامعه ایران در زمان جنگ نشان میدهد. این فیلم کف استاندارد را رعایت کرده و در جاهایی تأثیرگذار است.
به گفته این منتقد سینمایی، فیلم «زیر سایهها» توسط کارگردان جوان متولد شده در ایران و بزرگ شده در لندن ساخته شده به همین دلیل روایتش، عینی نیست، اما دلیل اینکه این فیلم در جشنوارههای خارجی دیده شده، چیست؟ بسیاری از جشنوارههای خارجی، مسائل هنری را در نظر نمیگیرند، مثلاً جشنواره اسکار با هدف تقویت صنعت سینمای آمریکا و بسط ایدئولوژی آمریکایی فعالیت میکند و هنر در آن جایی ندارد. آنچه برایشان مهم است بسط ایدئولوژی آمریکایی و صنعت سینمای آمریکاست چون اسپانسرهایشان کمپانیهای آمریکایی هستند که حفظ منافع آنها اهمیت دارد تا هنر.
سیاست حذفی اغلب جشنوارههای خارجی
بسیاری از این فیلمها که در جشنوارههای خارجی برگزیده میشوند الزاماً وجهه هنری ندارند و هر فیلمی که ایدئولوژی آمریکایی و غربی را به چالش بکشد و نقد کند را حذف میکنند. مستغاثی با بیان این مطلب میگوید: فیلم محمد رسول الله ساخته مجید مجیدی، از نظر استانداردهای سینمایی نمره ۸ را در IMDb گرفته و در بسیاری از محافل سینمایی غرب دیده شده، ولی در هیچ جشنوارهای پذیرفته نشده است. مشخص است که چیزی فراتر از هنر و سینما در آنها مد نظر است.
به گفته او، فیلمهای دفاع مقدس ما از استانداردهای سینمایی بالایی برخوردارند، ولی در میان فیلمهای راه یافته،اما در میان فیلمهای برگزیده حدود ۹۰۰ جشنواره سینمایی دنیا، نامی از آنها نیست در حالی که ضعیفترین فیلمهایی که با ایدئولوژی و اهداف آن جشنوارهها سازگارند، جایزه میگیرند. فیلم هایی که تصویر سیاهی از ایران نشان میدهند چون در جهت ایدئولوژی غرب هستند، دیده میشوند. ایدئولوژی غرب معارض با ایدئولوژی انقلاب است و هرچیزی که معارض با آن باشد، مقبول آنهاست، در واقع هر چیزی که انقلاب و ایران را خراب کند در جهت اهداف آنهاست.
این منتقد سینمایی معتقد است: فیلمهایی که با اهداف مغرضانه ایران ستیزی و اسلام هراسی و با نگاهی هنرمندانه و با ساختار درست سینمایی ساخته میشوند، برای افکار بینالمللی خطرناکتر هستند.
مستغاثی میافزاید: شاید این فیلمها روی تماشاگر ایرانی تأثیر نداشته باشد چون تصاویر غلو شدهای دارند، ولی بر روی تماشاگر خارجی که تصویری عینی از ایران ندارد، تأثیرگذار است و متأسفانه سینماگران ما که دم از وطن پرستی و ایران دوستی میزنند، دفاع کوچکی از منافع کشورمان ندارند، چون فکر میکنند که این دفاع، ایدئولوژیک و ضد هنر است.
انتهای پیام/
نظر شما