به گزارش گروه فرهنگی قدسآنلاین، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی طی سلسله نشستهای خود این بار سراغ انیمیشن «coco» رفته و نشست تخصصی را با حضور کمیل سوهانی پژوهشگر رسانه تحت عنوان «بیمعنایی فلسفه سیاست در جهان کوکو» برگزار کرده است.
کوکو (Coco) یک پویانمایی رایانهای سهبعدی در ژانر موزیکال و فانتزی به کارگردانی لی آنکریچ است. کوکو توسط کمپانی پیکسار ساخته و در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷ توسط استودیو سینمایی والت دیزنی منتشر شد. داستان این انیمیشن با ایدهای از لی آنکریچ و نویسنده آن آدریان مولیناست.اساس داستان این فیلم بر پایه یک مفهوم در فرهنگ مکزیکی به نام روز مردگان است. آدریان مولینا و متیو آلدریخ فیلمنامه این فیلم را بر اساس داستانی از لی آنکریچ، آدریان مولینا، متیو آلدریخ و جیسون کاتز نوشتهاند. موسیقی فیلم توسط مایکل جاکینو آهنگساز آمریکایی که پیش از این نیز با پیکسار همکاری داشته ساخته شدهاست.این فیلم در هفتاد و پنجمین دوره جوایز گلدن گلوب نامزد دو جایزه بهترین پویانمایی و بهترین آهنگ اورجینال شد که توانست جایزه اول را مال خود کند. کوکو در نودمین دوره جوایز اسکار در دو رشته بهترین انیمیشن و بهترین ترانه نامزد دریافت جایزه اسکار بود که موفق شد هر دو جایزه را به خود اختصاص دهد.
■ آشنایی با اثر و خلاصه داستان
کارگردان این اثر «لی آنکریچ» کار قابل توجهی برای این انیمیشن ارائه میدهد. او در ساخت انیمیشن هایی مثل «داستان اسباب بازی ۲»، «کارخانه هیولاها» و یا در «جستوجوی نمو» به عنوان دستیار کارگردان همکاری داشته است. سپس او هدایت کامل را برای ساخت انیمیشن «داستان اسباب بازی ۳» که موفقیتهای بسیاری کسب کرده و تحسین منتقدان را نیز به همراه داشت بر عهده گرفت؛ اما به گفته منتقدان غربی هم در این اثر نتوانسته موفقیت قبلی خود را تکرار کند.
داستان راجع به پسر بچه ۱۲ سالهای به نام «میگل» است که خانوادهاش مخالف جاز و موسیقی هستند و او را از پرداختن به آن منع کردهاند، ولی او آرزو دارد روزی تبدیل به یک نوازنده حرفهای همچون الگوی خود ارنستو د لا کروز شود. سرانجام تصمیم میگیرد دل به دریا بزند و راهی سرزمین مردگان شود.
این مخالفت به چندین نسل قبلتر باز میگردد، هنگامی که زنی به نام «ماما ایملدا» که مادر مادربزرگ میگل بوده است توسط شوهر موسیقیدان خود ترک شد و مجبور شد تا تنها دخترش را به تنهایی بزرگ بکند. «میگل»اما باوجود تمام فشاری که از سوی مادرِ مادربزرگش متوجه او است ترانهای در قلب و آهنگی بر روی لب هایش دارد. او که توسط شعار الگوی خود در زندگی، «ارنستو د لا کروز» یعنی «هر کاری که برای رسیدن به رؤیایت لازم است را انجام بده» تحریک شده، تصمیم میگیرد تا توانایی خودش را در یک مسابقه استعدادیابی ثابت کند، اما راهی که او برای پیدا کردن ساز مورد علاقهاش انتخاب میکند او را به دنیای مردگان کشانده و در آنجا وی نه تنها با یک هنرمند خوش ذات به نام «هکتور» آشنا میشود، بلکه با بسیاری از آشنایان قدیمی خود از جمله «ماما ایملدا» نیز ملاقات میکند. او که یک روح نیست تا طلوع آفتاب فرصت دارد تا به دنیای زندهها برگردد وگرنه تا همیشه در این دنیا گیر خواهد کرد. اما وقتی که «ماما ایملدا» به او این پیشنهاد را میکند که به زندگی عادی برگردد، او با رد کردن این پیشنهاد و توضیح شرایطش میخواهد که با «ارنستو د لا کروز» یعنی الگوی خود ملاقات کند چرا که به نظرش ارتباط خاصی با او دارد.
■ بهرهکشی و مصادره فرهنگی از فرهنگهای دیگر در هالیوود
در این نشست که پس از نمایش فیلم آغاز شد، کمیل سوهانی با اشاره به فضای هالیوود و سیاست عنوان کرد: کادر سیاستگذار و تصمیمگیر اسکار و هالیوود متعلق به بدنه لیبرال ـ دموکرات آمریکا بوده و در برخی موقعیتها ژستهای سیاسی آنها بر جنبههای علمی و هنری آکادمی غلبه میکند. این انیمیشن چه در مرحله تولید، چه در مرحله جایزه گرفتن، شورشی از سمت هالیوود و اسکار علیه سیاستهای مهاجرستیزی ترامپ است.
وی در ادامه افزود: هر کمپانی تولید محصولات فرهنگی یک سری خط مشی و سیاستهای کلی دارد که از مسیر طی شده آنها در زمینه تولید میتوان به آن سیاستهایش پی برد. کمپانیهای تولید انیمیشن در آمریکا هر چند سال یک بار به سه دلیل عمده به سراغ داستانهایی از فرهنگهای دیگر میروند. تنوع، جذابیت و افزایش دامنه فروش سه شاخصه اصلی در این میان است، اما نکته مهم در اینباره چگونگی پرداختن به این داستانهاست. در هالیوود سیاست پرداختن به داستانهای دیگران همواره با نوعی بهرهکشی و مصادره فرهنگی همراه است؛ بدین معنا که این اتفاق با گرفتن اجزا و شخصیتها و جذابیتهای داستانی و پوشاندن لباس هویت و ارزشهای آمریکایی بر تن آنها رخ میدهد.
■ فرار از تولیدی خانوادگی به اقتصاد مصرفی ستاره شدن
این منتقد در تکمیل گفتههای خود اظهار کرد: شعار اصلی این انیمیشن که در تبلیغات پس از تولید فیلم نیز به شکل گستردهای تبلیغ شد جمله seize your moment است، به این معنی که «آن لحظه و رؤیای خود را دریاب». با توجه به این شعار است که قهرمان فیلم سفری از موقعیت هیچ به سمت رؤیای خود را آغاز میکند. این فیلم اساساً در ستایش سفر قهرمان از موقعیت و جایگاهی محقر به یک جایگاه باشکوه انجام میگیرد؛ فرار از پشتبام اقتصاد تولیدی خانوادگی به اقتصاد مصرفی استیج، تَلِنتشو و ستاره شدن. شاید برخی با این استدلال که فیلم مخاطب را به تعهد خانوادگی و پیگیری استعدادهای شخصی دعوت میکند آن را اثری اخلاقی قلمداد کنند، همچنین ممکن است عدهای آن را به دلیل اشاره به جهان پس از مرگ و ارتباط اعمال این جهانی با نتایج آن جهانی فیلمی دینی بدانند؛ اما حقیقت این است که این فیلم بیش از خانواده و استعداد، الگوی ستاره شدن را در ناخودآگاه کودک نهادینه میکند. الگویی که دعوت به کندن از موقعیت هیچ و پیوستن به ستارههای موفق پولدار و مشهور میکند، البته این بار دعوتی در لباس پیگیری استعدادهای شخصی و ستایش موسیقی و خانواده.
سوهانی تأکید کرد: جامعهای که الگوی ستاره شدن در آن نهادینه شود، افرادش به اتمهای جداگانهای تبدیل میشوند که هریک به دنبال موفقیت و بهبود وضعیت فردی خویش هستند. در چنین وضعیتی که اگر کسی به رؤیای خود دست نیافت، تنها به دلیل تنبلی و کاهلی خودش بوده و این اتفاق محصول شرایط غیرانسانی ساختارهای ناعادلانه اقتصادی و اجتماعی نیست. در چنین جامعهای کسی به دنبال اصلاح ساختارهای تولیدکننده نابرابری نخواهد بود و کندن از موقعیت پایین و رفتن به موقعیت موفقیت غایت همه کنشهای اجتماعی میشود. در چنین شرایطی است که امر و کنش سیاسی بیمعنا میشود.
■ پرورش مصرفکنندگان خوب و سربهزیر
وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: از طرفی نقطه آغاز عزیمت از امر مستقر به سمت امر جدید خیال است و در جایی که به رابطه خیال و واقعیت بیندیشیم، سینما و انیمیشن پررنگ میشود. سینما میتواند در مبادی خیال نشسته و واقعیت پس از خیال را شکل دهد. وقتی دورترین سرزمینهای خیال انسان به تسخیر امر مستقر درآید، زایش امر جدید ناممکن شده و بدین ترتیب شاهد بیمعنایی فلسفه سیاسی خواهیم بود.
وی عنوان کرد: در چنین جهانی هیچ اندیشه نوینی که نوید دهنده شیوه متفاوتی از زندگی جمعی انسان باشد، زاده نخواهد شد. این انیمیشن از یک طرف با نهادینه کردن الگوی ستاره شدن کنش سیاسی را بی معنا کرده و از طرف دیگر با به تسخیر درآوردن دورترین سرزمینهای خیال انسان، یعنی جهان پس از مرگ، به نفع نظم مستقر، فلسفه سیاسی را بیمعنا میکند. بدین ترتیب سرمایهداری نهتنها خود را یگانه نظام اقتصادی و سیاسی مرئی در جهان معرفی میکند، بلکه امکان تخیل یک بدیل مناسب را نیز مسدود میکند. کودکانی که با کوکو بزرگ میشوند، شهروندان و مصرفکنندگان خوب و سربهزیری برای جهان سرمایهداری خواهند بود.
انتهای پیام/
نظر شما