سطحیام، پس هستم!
امکان ندارد گذرتان به کتابفروشی افتاده باشد اما «ملت عشق» را در ویترین ندیده باشید! این رمان که نوشته یک نویسنده ترک به نام «الیف شافاک» است، توسط «ارسلان فصیحی» ترجمه شده و انتشارات «ققنوس» چاپ آن را بر عهده دارد. ملت عشق در سال 97 حدود 34 بار تجدید چاپ شده است و در مجموع حدود 140 هزار نسخه از این کتاب به چاپ رسیده که آمار قابل توجهی است. ملت عشق دو ماجرای متفاوت در دو برهه تاریخ را روایت میکند. یک روایت، داستان زنی یهودی به نام «اللا» در زمان معاصر است و دیگری روایت زندگی شمس و مولانا در قرن هفتم هجری.
روایت عارفانه زندگی شمس و مولانا با وجود اینکه هیچ مبنای تاریخی و عرفانی ندارد تا حدودی جذاب و گیراست، اما روایت زندگی «اللا» که درگیر کلیشههای زنانه و خیانتهای همسرش شده، در حد و اندازههای رمانهای زرد و اینترنتی دهه 80 اعصاب خردکن است. خانم شافاک سعی میکند به تصوف و رابطه عرفانی میان شمس و مولانا جلوه عینی و داستانی ببخشد تا برای عامه مردم قابل لمس باشد، اما در این مسیر دچار انحراف میشود. الیف شافاک برای جذابیت بخشیدن به روایت زندگی شمس و مولانا، روابط این دو عارف را تا سطحیترین جای ممکن پایین میآورد. شافاک جایگاه تصوف را به صورت اغراقآمیزی بالا میبرد و زیر پوستی تصوف را جایگزین تشیع و تسنن معرفی میکند اما در آخر تصویری عوامانه و سطحی از تصوف ارائه میدهد! به نظر میرسد «ملت عشق» چاپ نجومیاش را مدیون سطحی بودنش است. کتابی که خواننده عام را به لطف روایت کلیشهای «اللا» پای کتاب نگه میدارد و خواننده خاصش را هم از طریق روایت عارفانه زندگی شمس و مولانا حفظ میکند. این نکته را هم در نظر داشته باشید که خیلی از متخصصان، این کتاب را یک شبیخون فرهنگی و مذهبی میدانند؛ پس حواستان جمع باشد که زیاد تحت تأثیر آن قرار نگیرید!
عاشقانههای یک شهید
«یادت باشد» رمانی از خاطرات همسر شهید مدافع حرم «حمید سیاهکالیمرادی» به قلم «رسول ملاحسنی» است که توسط انتشارات «شهید کاظمی» به چاپ رسیده است.
این کتاب نخستین بار در سال 97 به چاپ رسید و در مدت کوتاهی 36 نوبت تجدید چاپ شد تا در عرض یک سال به چاپ 90 هزار نسخهای برسد!
معمولاً کتابهایی که در فُرم زندگینامه و خاطرهنگاری، ماجرای زندگی شهدا و قهرمانهای ملی و مذهبی را روایت میکنند، تِم مذهبی، تاریخی یا جنگی دارند.
این دست کتابها با وجود محتوای با ارزششان خیلی وقتها به ورطه شعارزدگی میافتند و در مواردی کلیشهای میشوند و مخاطب را با حرفهای تکراری به ستوه میآورند.
«یادت باشد» اما بدون شک یکی از بهترین و متفاوتترین کتابهایی است که در حوزه تاریخ شفاهی به چاپ رسیده است. این کتاب ماجرای عشق دو جوان دهه هفتادی را روایت میکند و در نهایت با شهادت شهید سیاهکالی به پایان میرسد.
«یادت باشد» مثل برخی از کتابهای حوزه تاریخ شفاهی، حرف هایش را مستقیم و کلیشهای به خورد خواننده نمیدهد و از شخصیتهایش قهرمان و اسطوره فرازمینی نمیسازد. شخصیتهای «یادت باشد» آدمهایی از جنس مردماند، برای همین راحت به دل مخاطب مینشینند.
انتقاد از کتابهایی که با مفاهیم مقدسی مثل شهادت پیوند خوردهاند کار دشواری است، اما باید اعتراف کرد این کتاب میتوانست بهتر از این حرفها باشد! رسول ملاحسنی هم به این موضوع معترف است و میگوید عجله دستاندرکاران کتاب موجب انتشار پیش از موعد این کتاب شده است. عجلهای که در صفحه آرایی و چاپ کتاب هم دیده میشود. اگر «یادت باشد» زودتر از موعد منتشر نمیشد، ملاحسنی میتوانست با تجدید نظر، زیاده گوییهای داستانش را حذف کند و با ویراستاری حرفهای، اثری ماندگارتر و خواندنیتر از خودش به جا بگذارد.
زرد و آبکی!
اگرچه کتابهای به درد بخوری مثل «چقدر خوبیم ما» نوشته ابراهیم رها، «جزء از کل» نوشته استیو تولتز و ترجمه پیمان خاکسار و «دختر شینا» نوشته بهناز ضرابیزاده هم در لیست کتابهای پر تیراژ سال 97 دیده میشوند اما بخش عمده کتابهای این لیست را –پس از حذف کتابهای کمک درسی و کنکوری- کتابهای زرد و تجاری تشکیل می-دهند. کتاب هایی که به لطف تبلیغات گسترده –و تنها برای پر کردن جیب ناشر- در شمارگان نجومی به چاپ میرسند، اما حداقلیترین استانداردهای لازم برای کتاب بودن را هم ندارند! شاید چاپ کتابهای زرد در تیراژ نجومی از نظر خیلیها ایرادی نداشته و تنها نتیجهاش پر شدن جیب ناشرها باشد. اما کوچکترین آسیب این کتاب ها، اشباع بازار و جلوگیری از عرض اندام کتابهای به درد بخور است. گذشته از این، انتشار گسترده این کتابها سلیقه خواننده را به سطحیترین جایگاه ممکن تنزل میدهد و این کج سلیقگی ادبی در دراز مدت آثار جبران ناپذیری بر بازار نشر و ادبیات و در ابعاد بزرگتر جامعه میگذارد.
ساده و خواندنی
رمان «خاطرات سفیر» نوشته «نیلوفر شادمهری» با 32 نوبت تجدید چاپ و شمارگان 80 هزار نسخهای در جایگاه سوم کتابهای پرتیراژ کشور در سال 97 قرار میگیرد. این کتاب که توسط انتشارات «سوره مهر» منتشر شده، خاطرات نویسنده را به عنوان یک دختر مسلمان ایرانی در یک خوابگاه دانشجویی در فرانسه روایت میکند. خانم نویسنده خودش را سفیر و نماینده ایران و در ابعاد بزرگتر سفیر مسلمانان در قلب اروپا معرفی میکند و از چالشهای زندگی یک مسلمان در اروپا میگوید. نیلوفر شادمهری قلمی روان و ساده دارد و تلاش میکند تضادهای فرهنگی و مذهبی مسلمانان با جامعه غرب را با زبانی ساده بیان کند. اتفاقاً همین نرم نویسی است که خواننده را مجاب میکند با اشتیاق تا صفحه آخر کتاب پیش برود.
نظر شما