میثم مرادی بیناباج/
ما امروز درباره فردوسی با دو مسئله مواجهایم؛ نخست روایتِ فردوسی، دوم روایت از فردوسی! مقصــود از روایــتِ فردوســی، روح حاکم بر اثر ســترگ او یعنی شاهنامه اســت. به باور همه اندیشــمندان و اهل فرهنگ، روح حاکم بر شاهنامه، روح حماسی است.
اساساً مواجهه فردوسی با جهان پیرامونش، مواجههای حماسی است. در شاهنامه شخصیتهای محوری یعنی پهلوانان و شهریاران، همگی دارای شخصیت حماسی اند.
رستم که چهره محوری شاهنامه اســت، نیز یک شخصیت حماســی است. در نظرگاه فردوســی، حوزه حماســه همه ابعاد زندگی انسانی را دربرمیگیرد. بنابر شاهنامه، مفهوم حماسه صرفاً محدود به جنگ نیست، بلکه سبک زندگی و آداب و رسوم پهلوانان نیز رنگ و بوی حماسه دارد.
حتی در لحظه صلح و شکست هم شاهنامه روایتی حماسی دارد و اینهمه ناشی از عنصر جاری «مرگآگاهی» در کرد و کار پهلوانان آن است.
به گفته رهبر معظم انقلاب «روح مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جاری است». این بود روایت شــاهنامه، اما آنچه که امروز از شاهنامه حکیم توس روایت میشود، جایگزین مفهوم ســازش در قالب صلح به جای حماسه اســت.
بر همه روشــن اســت که ارزشهای شاهنامه جز خردورزی، جوانمردی، ایستادگی، دفــاع از مظلــوم و مقابلــه با ظالم نیســت . ارزشهایی که بــا روح و جان ایرانیان عجین شــده و در میدان عملِ دلیران ایران زمین نیز نمود یافته است.
ایرانی که فردوســی از آن سخن میگوید نه یــک جغرافیای تاریخی مــادی، بلکه در واقع جغرافیایی فرهنگــی معنوی؛ یعنی نظامی از ارزشهاســت. بنابراین شــهروند ایران بودن، چیزی فراتر از تعلق به یک آب و خاک و تعلق به یک آرمان اســت و بر این اساس، دلیران ایران هر جا صدای مظلومی را بشــنوند به یاریاش میشتابند و در مقابل ظلم و ظالم میایستند و چنانکه بر اســاس روایت شاهنامه، زمانی به رهبری فریدون فرهمند برای کوبیدن سر ماران مغزخوار ضحاکی تا بیت المقدس به پیش رفتند، در زمان ما نیز برای رهایی ستمدیدگان منطقه از سرتاسر گســتره فرهنگ ایرانی به جنگ داعش و داعشسازان میروند.
اما از آنجا که حماســه در ذات خود رویارویی پهلوان با سه ساحت تقدیر، دشمن و طبیعت اســت، امروز نیز عنوان حماســه بر فعالیت دلیرمردان ایران یعنی جوانان دانشمندی که در فناوری هســتهای، نانوفناوری، سلولهای بنیــادی و صنایع موشــکی و... ایرانی نوین را نویــد داده اند، صدق میکند و همه اینها در مسیر نیل به تمدن نوین اسلامی ایرانی است.
ما حکیم فردوسی را پایهگذار این جمعِ مبارک هویت دینی و ملی میدانیم. برای تحقق این ایران نوین، روحیه حماسی به عنوان یک عامل انگیزشی و پیشبرنده، مورد نیاز اســت و این امر جز بــا بهرهگیری از هنر که بهترین ابزار برای گفتمانسازی و تأثیر در گستره فرهنگ عمومی است، ممکن نیست.
دبیرخانه هنر حماسی که امروز به برکت یاد و نام شهیدان مدافع حرم، بویژه شهید حسن قاسمی دانا افتتاح میشــود، با همین هدف تأسیس شده اســت. دبیرخانه هنر حماسی یک ســاختمان نیســت، بلکه یک گفتمان است. هنر حماسی ایجادگر انگیزش مبتنی بر حکمت معنوی اســت که با شاخصههای خــردورزی، دادخواهی، دشمنســتیزی و جوانمردی شناخته میشــود.
در یک کلام دبیرخانه هنر حماسی گفتمانی برای ایجاد جریان گســترده تولید و توزیع آثار هنری با مضمون حماســی با هدف تصویرســازی از آینده برای نیل به تمدن نوین ایرانی اسلامی، تقویت هویت ملی، تقویت فرهنگ جوانمردی و همبستگی اجتماعی، تقویت روحیه امید و پایداری و ایســتادگی در برابر مشــکلات و نیرنگ دشمنان اســت.
به امید آن روز که کاوه ها بــه رهبری فریدون زمــان، در نبرد پایانی حق و باطل در بیت المقدس، ضحاک اشــغالگر و مارهای خورنــده فکر و فرهنگِ بشــریت را که بر دوش دارد، نابود ســازند.
نظر شما