تحولات منطقه

۲۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۳
کد خبر: ۶۶۰۱۸۶

امروز می شود گفت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مرد گاف ها و اشتباهات بزرگ است، مرد اظهارنظرها و تصمیمات عجیب و بعضا کم اطلاع ازمسائل زیست محیطی.

مرد گاف‌های بزرگ چه کسی است؟
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

قدس آنلاین: زیست محیطی ترین دولت ایران پس از انقلاب قرار بود شق القمر کند، یدبیضایی بیاورد و دم مسیحایی بدمد به پیکر محتضرمحیط زیست ایران، قراربود معجزه کند، یک پاک کن دست بگیرد وغلط های گذشته را پاک کند و با قلم تازه تراشیده اش نسخه های نو برای طبیعت کشور بنویسد. این قرار و مدارهای ۲۲ ماه پیش بود، روز سرکار آمدن دولت دوازدهم که خودش لقب زیست محیطی ترین دولت را به خود داد که بگوید حواسش به همه چیزهست، که توقعات را بالا بِبرَد و نگاه ها را زوم کند روی ساختمان پردیسان. مستاجرِ این بار پردیسان، عیسی کلانتری بود، مردی همیشه سنجاق شده به حوزه کشاورزی، درس خوانده زراعت و همیشه دیده شده درتشکیلات خانه کشاورز. متناقض به نظر می رسید، تناقض میان زیست محیطی ترین دولت این چهل سال و نشاندن یک چهره کشاورزی به زعامت محیط زیست.

کشاورزی و محیط زیست جدال دیرینه ای دارند، دومی باید حفظ شود و اولی نابود می کند، اولی به ظاهر دنبال توسعه است و دومی ازاین همه به ظاهرتوسعه، زخم خورده است .۲۲ ماه پیش نمی شد عیسی کلانتری را قضاوت کرد، نمی شد انگ چربیدن تفکرات کشاورزی به نگاه های محیط زیستی را به او زد، نمی شد همه چیز را برد زیر سوال، نمی شد نوشت که محیط زیست حتی بیشتر از قبل درخطر است، ولی حالا بعد از نزدیک به دو سال می شود، حتی می شود شخص رئیس سازمان را نقد کرد، به حرف هایی که زده خرده گرفت، به تصمیماتش سرتکان داد و ازخیلی عواقب ترسید. امروز می شود گفت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مرد گاف ها و اشتباهات بزرگ است، مرد اظهارنظرها و تصمیمات عجیب و بعضاً کم اطلاع ازمسائل زیست محیطی. این گاف ها و اشتباهات را همه می شنوند، چیز پنهانی نیستند آخر، دوسال است که کلانتری پشت تریبون های مختلف می رود و چیزهای مختلفی می گوید که حاشیه می سازد. این هفته هم او برهمین منوال بوده، هفته های قبل وهفته های قبل ترش هم. این گزارش مروری است برهرآنچه ازچیزهای عجیب وغریب و بعید که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون گفته است وعمل کرده است.

چالش آب و رئیس

فردای روزی که عیسی کلانتری به ساختمان پردیسان و سازمان محیط زیست وارد شد به استاندار سمنان زنگ زد که با طرح انتقال آب خزربه این استان موافق است و این کار مانعی ندارد. این روایت محمد درویش، فعال محیط زیست است که درآن زمان هنوز درسازمان سمت داشت. او می گوید کلانتری در حالی به استاندارچراغ سبز نشان داد که مدتی قبل ازآن دفتر ارزیابی محیط زیست سازمان با این انتقال آب مخالفت کرده بود. این نخستین تصمیم چالشی آقای رئیس بود، مردی که در اولین نشست خبری اش با خبرنگاران گفته بود که بر ۹۵ درصد ازموضوعات زیست محیطی اشراف ندارد ولی در اولین تصمیم می خواست سخت ترین تصمیم را بگیرد و یک سرو گردن بالاتر ازهمه مخالفت های کارشناسانه با طرح انتقال آب خزر قرار بگیرد. شاید علت این بود که کلانتری از همان ابتدا مشکل اصلی کشور را مساله آب می دانست، تفکری که بعداً باعث شکل گیری یک سلسله حاشیه و حرف های عجیب و غریب شد.

خنجر از پشت به یوزپلنگ

یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) یکی از قربانیان تفکرات خاص عیسی کلانتری است. جمعیت یوزها در کشورمان کمتر از ۳۰ فرد است و طرح حفاظت ازآنها به رنجوری هرچه تمام تر پیش می رود. با این حال به چشم کلانتری یوزها در اولویت نیستند بلکه این آب است که مساله اصلی کشور است. او در نحستین نشست خبری اش با خبرنگاران حتی آمار داده بود که بالای ۷۰ درصد مشکلات مربوط به آب است و سپس قیاسی نامانوس کرده بود که مساله آب را که اصلی است نباید با مساله ای جزیی همچون چند یوزپلنگ کمرنگ کرد. کلانتری اما درحالی خود را مدافع تمام قد آب نشان می داد که همه می دانند سد های شفارود و لاسک، طرح انتقال آب از سرشاخه های کارون به مرکز کشور و انتقال آب رود ارس به مرند -زادگاهش- که هرکدام به نوبه خود علیه مدیریت علمی منابع آب است، با موافقت شخص او همراه است. محمد درویش حتی به ما گفت کلانتری سودای انتقال آب دریاچه وان ترکیه به دریاچه ارومیه را هم در سر دارد، کاری که معاون او درسازمان نیز هم ازآن بی خبر بود و هم به آن معترض؛ بماند که این انتقال هیچ پشتوانه مطالعاتی نیز ندارد.

سرشاخ با قوچ ها

قوچ ها و میش ها مظلوم واقع شدند وقتی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست پشت تریبون رفت و از صدور پروانه شکار دفاع کرد. کلانتری گفت قوچ پیرچندین برابر قوچ جوان آب می‌خورد و با توجه به بی‌آبی زیستگاه‌ها، شکار قوچ پیر باعث می‌شود به دیگر قوچ‌ها آب بیشتری برسد. همچنین گفت قوچ هشت‌ساله مانع انتقال ژن برتر بین گله می‌شود و با شکار آن، قوچ‌های جوان با ژن بهتر فرصت جفتگیری خواهند داشت. قوچ ها این حرف ها را نشنیدند که پشتشان بلرزد ولی اهل فن که درجریان قرار گرفتند، هم مبهوت شدند و هم نگران، نگران تفکرات اینچنینی که بازهم بر مدار آب می چرخد ولی هیچ ثمری برای آب ندارد و فقط به ضررحیات وحش و البته نفع شکارچیان تمام می شود.

بفرمایید تنوع زیستی

آنهایی که تعجب کردند، اشتباه کردند چون هرکه ازصبغه افکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باخبر بود می توانست بفهمد که واگذاری کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت جهادکشاورزی نیز متاعی است از این کاروان. وظایف جهادکشاورزی کاملاً روشن است و اصولاً دستگاهی است بهره بردار درحالی که کنوانسیون تنوع زیستی تاکیدش بر کنترل بهره برداری و حفظ گونه هاست. با وجود این تصمیم شوک آور اما در بر همان پاشنه ای چرخید که آقای رئیس می خواست و بعدش نیز دفاعی تمام عیار نثار کرد و راه انتقادها را بست. او درحاشیه گردهمایی محیط‌بانان گفت که این کنوانسیون در ۳۰ سال گذشته در وزارت امورخارجه بوده و کسی سوال نمی‌کرد که چرا دراین وزارتخانه است، درحالی که هیچ رسیدگی‌ای به آن نیز وجود نداشت. اما حالا همه اعتراض می کنند که باید گفت اینها تبلیغاتی است که برخی سران محیط‌زیستی که قبلاً در سازمان محیط زیست بوده‌اند و حالا رفته‌اند به آن دامن می‌زنند.

عیسی کلانتری حرف غریب تری نیز زد و گفت که چون بانک ژن دراختیار وزارت جهاد کشاورزی است، مسئولیت کنوانسیون تنوع زیستی نیز به آن سپرده شده است درحالی که عده ای پرسیدند خب مگر نمی شد بانک ژن در اختیار سازمان محیط زیست قرار بگیرد نه کنوانسیون.

دست به دامان نانو تیتانیوم

رئیسی که با همه وجود و تمام توان، مدافع محصولات تراریخته است و این محصول را نه برای انسان و نه برای محیط زیست خطرناک نمی داند همان کسی است که نانو تیتانیوم را که همه کارشناسان می گویند به حال تالاب و دریاچه مضر است، بی ضرر معرفی می کند.

رئیس سازمان گفته است مشکل تالاب انزلی، تجمع رسوبات آلی و معدنی است که با وجود سرعت رسوب گذاری بالا احتمال خشک شدن کامل تالاب در آینده نزدیک وجود دارد. این جملات در واقع دفاعی از سرازیر کردن ۶۰ هزار لیتر نانو تیتانیوم دراین تالاب بود که بجز کارشناسانی که مخالف آنند، رئیس اداره محیط زیست بندر انزلی را نیز که یکی ازمخالفان جدی ساخت سد لاسک در بالادست تالاب انزلی و تخلیه نانو تیتانیوم‌ها دراین تالاب انزلی بود تا پای برکناری کشاند.

مدیریت بادی

عیسی کلانتری با اینکه سنگ آب را زیاد به سینه می زند ولی همان کسی است که در دیدار اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر گفت که برای مشکل رودخانه ها باید به خدا شکایت کرد. او همان کسی است که دراظهارنظری کنگ اعلام کرد که تالاب هورالعظیم را عمداً آتش می زنند تا پول برق ندهند وهمان کسی است که درمواجهه با آلودگی هوای تهران در روزهایی که این آلودگی خفه کننده و ویرانگر شده بود، خطاب به افکارعمومی اعلام کرد باید دعا کنیم که باد بیاید و آلودگی ها را ببرد. این ساده انگاری، اردیبهشت امسال وقتی که ملخ ها به کشورمان هجوم آوردند نیز درکلمات کلانتری متبلور بود آن وقت که در دو جمله بدیهی و مسلم در واکنش به هجوم ملخ ها گفت اگرمبارزه نکنیم درختان را از بین می برند و به پوشش گیاهی آسیب می زنند.

پتروشیمی پسماند دارد؟

بعد ازبازداشت مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان سمنان به اتهام ارتشا و اختلاس، عیسی کلانتری، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان گلستان را به‌عنوان سرپرست این اداره کل در استان سمنان منصوب کرد. سپس مراتب را به سیدشهاب‌الدین چاوشی، استاندار سابق سمنان رونوشت کرد که چند ماهی می‌شود به دلیل بازنشستگی از دولت جدا شده است. این یکی از تازه ترین گاف های او بود. ولی تازه تر از این، موضع گیری اخیرکلانتری درباره پسماندهای پتروشیمی است، موضوعی که برمی گردد به گزارش تسنیم از انتقال شبهه ناک ۱۷ هزارتن پسماند پتروشیمی به استان‌های گیلان و قزوین و پس از آن واکنش‌های گسترده نمایندگان مجلس و حتی استاندارگیلان که هیاتی را برای بررسی جزئیات مدیریت این پسماندهای کلره به منطقه اعزام کرد.

موضوع رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دراین ماجرا ابتدا انکار انتقال پسماندهای پتروشیمی خوزستان به گیلان و قزوین بود ولی وقتی مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان، انتقال این پسماندها به لوشان را تأیید و درباره جزئیات بازیافت آنها توضیحاتی ارائه کرد، کلانتری نیز واکنش نشان داد، البته واکنشی از جنس همه واکنش های غریبش. او که ابتدا گفته بود این پسماندهای پتروشیمی متعلق به گیلان و قزوین است و از جای دیگری منتقل نشده، بعداً گفت که اصلاً پتروشیمی پسماند ندارد. این جمله تازه ترین حیرانی اهالی متخصص محیط زیست است.

منبع: گزارشگران سبز

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.