دکتر نوید مسجدی، متخصص جراحی عمومی/
پیش از پاســخ به این پرسش باید گفت: ما در کشور منطقه محروم نداریم بلکه آنچه شاهد آن هســتیم، منطقه مظلوم است. به این معنا که شهرستانهایی با عنوان «محروم»، اغلب جزو ثروتمندترین مناطق ایران و در واقع تأمین کننده بودجه کشور هستند اما دستخوش بیعدالتی در توزیع امکانات شدهاند.
دقیقاً از همین روســت که برای پاسخ به این پرسش باید از همین منظر به این پدیده نگاه کرد. در واقع میتوان پرسید کدام قشر از یک مرکز استان به منطقه مظلوم میروند که پزشــکان بروند؟ باید پرســید چرا اهالی این مناطق در طول سالها و دهه های گذشته به شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند و حتی پدیدههای حاشیهنشینی گسترده پیش آمده است؟
واقعیت آن اســت که این مناطق و شهرستانها از کوچکترین امکانات ثانویه، تفریحی، ورزشــی و... بیبهرهاند. تنوع مکانها و امکانات برای پرورش کودکان و نوجوانان وجود ندارد، حتی کمترین وسایل تفریحی و رفاهی خارج از خانه برای جوانان و خانوادهها در نظر گرفته نشده است.
به عنوان نمونه در یکی از این استانها تنها مکانی که برای اوقات فراغت جوانان و خانوادهها در نظر گرفته شده، تنها یک سینمای نیمه فعال است. این در حالی است که این مناطق با مسائل جدیتر و امکانات اولیه زندگی حتی آب سالمی که در گرمای ۵۰ درجه قطع نشود، درگیرند.
بنابراین پاســخ من به این پرسش که «چرا پزشکان پس از اتمام دوره تعهدشان، به مناطق مظلوم باز نمیگردند؟» این است که چون به لطف بیعدالتی گسترده، هیچکس به مناطق محروم (که در واقع به لطف برخی از مسئولان کشور باید گفت مظلوم) نمیرود و هر کس بتواند از این مناطق مهاجرت میکند، پزشکان نیز از آنجایی که به لحاظ درآمد و امکان کاریابی، بالاتر از سطح متوسط جامعه هستند، پس از دوره تعهد به آن مناطق باز نمیگردند.
شــاید دلایل دیگری نیز بتوان برای جامعه پزشــکی در نظــر گرفت. اغلب این پزشکان، بومی آن مناطق نیستند و ترجیحاً پس از دوره طرح خود به دیار خانواده خود بازمیگردند. پزشکان جزو نخبگان جامعه طبقهبندی میشوند، گروهی که ســالها تلاش میکنند تا پزشک شــوند.
از طرفی دیگر به روز و همگام بودن با شیوههای درمان نوین دنیا برای مردم حیاتی و این جزو ذات جویندگی پزشکان اســت. درمانها و ابزار درمانی که در مناطق مظلوم وجود دارد، منطبق با درمان چند دهه پیش است که هم مردم آسیب میبینند و هم پزشکان دچار خمودگی و بیانگیزگی در کار میشوند.
بدترین نکته در این مسئله این است که امیدی هم به به روزرسانی و بهبود در این وضعیت نمیبینند. مســئله دیگر برخورد عوامل مدیریتی مناطق با پزشکان است که همراه با تنش و مشــکلآفرینی است.
مدیرانی که نه سواد، نه تجربه و نه هیچ شرط لازم برای مدیریت ندارند و از آنجا که خلا مدیر در این مناطق وجود دارد، مشغول به کارند و باید تحمل شــوند.
در خصوص مدیران و خاطرات از آنها، صفحهها میشود نوشــت. مدیرانی که امکاناتی را که خیران برای آن مناطق فراهم کردند، چپاول کرده یا هدر دادهاند. به هر حال در پاســخ به یک پدیده اجتماعی مربوط به یک قشر خاص، باید کل جامعه را دید و سپس با انصاف و به دور از عصبیت و کینه توزیها، علت را جست نه آنکه با چشمان بسته فقط انگشت اتهام به سویی بگیریم. حیف که ما مردم ایران هیچکدام این گونه نیستیم. باشد که باشیم.
نظر شما