به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، یکی از مشکلاتی که در این سالها تلویزیون با آن دست به گریبان بوده است، بحث تأمین بودجه و اعتبارات مجموعههای نمایشی به ویژه پروژه هایی با درجه کیفی الف و اصطلاحاً فاخر است. اما ظاهراً عدم تامین منابع مالی لازم به شمار زیادی از این تولیدات سرایت کرده و بسیاری از آنها در نیمههای راه یا پیش از آغاز مراحل تولید متوقف ماندند. نمونه این مسئله سال گذشته در مورد سریال «نفوذ» اتفاق افتاد که به دلیل عدم تزریق بودجه به پروژه مدتی متوقف ماند یا فرآیند تولید سریالهای دیگری همچون «هشتگ سرباز»، «۸۷ متر»، «شهید حججی» و ... نیز متوقف شدند یا مسکوت ماندند. این در حالی است که رایزنی ها برای تخصیص اعتبارات به سریال «سلمان فارسی» و «حضرت موسی» از سالهای گذشته در جریان بوده است.
محمدصادق کوشکی از منتقدان سینما در این باره معتقد است پیش از همه نیازمند بررسی این مهم هستیم که اساساً الویت تلویزیون در برنامه سازی چیست و سریال ها در کدام نقطه این جدول قرار می گیرند؛ ضمن این که جدا از این مسئله نوع عملکرد صدا و سیما در پرداخت به الویتهای سریال سازی و موضوعات و محتوای به تولید رسیده جای نقد و بررسی دارد و حتی ایرادات بسیاری نیز به آن وارد است تا جایی که حتی می توانیم بگویم رسانه ملی به درستی به وظایف خود عمل نکرده و نمرده مردودی می گیرد.
رسالت مهم تلویزیون به روایت امام(ره) آموزش است
کوشکی با اشاره به الویتهای تلویزیون در برنامه سازی و تولید مجموعه های نمایشی میگوید: تعبیری که حضرت امام(ره) درباره صدا و سیما دارند یک دانشگاه عمومی است؛ بدین معنا که در واقع رسانه ملی باید در حد یک دانشگاه به مخاطب ۸۰ میلیونی خود آموزش دهد. کارویژه تلویزیون به روایت امام(ره) آموزش است، اما این آموزش از باب پخش سخنرانی، میزگرد و ... نیست. زیرا تلویزیون یک رسانه است و این رسانه هم اقتضائات خودش را دارد. اقتضای تلویزیون مجموعههای نمایشی، فیلم و مستند است اما میبینیم که تلویزیون به این بیماری به شکل جدی دچار شده و درگیر پخش میزگرد و سخنرانی است در حالی که واقعیت این است که تلویزیون به عنوان یک رسانه الزامات خودش را دارد و نیاز این مدیوم فیلم و مجموعههای نمایشی است.
وی در ادامه میگوید: به بیانی دیگر باید دانشگاهی برای همه مردم داشته باشیم و محتوای دانشی که به مردم منتقل میشود باید مبتنی بر ارزشهای مقبول ما باشد. بر همین مبنا اگر بخواهیم براساس دیدگاه های بنیان گذار جمهوری اسلامی، دیدگاه های رهبر معظم انقلاب یا حتی بر اساس قانون اساسی آن را جست وجو کنیم موضوعات و مضامینی باید محقق شود که در راستای تعمیق ارزش های دینی و انقلابی و در نتیجه بهبود کیفی زندگی مردم باشد.
وی در ادامه می افزاید: نگاهی به وضعیت کشور در طول چهار دهه گذشته نشان میدهد که ما هر روز هدف کینه ورزی دشمنان نظام و تحریم ها، هدف بدخواهی، ظلم و ستم بودیم و در مقابل مواضع انقلابی خود را با فراز و نشیب و کم و کاست بیان کردیم. یکی از عرصههایی که در این میان میتواند چرایی مقاومت، ضرورت و لزوم ایستادگی را در برابر نظام سلطه، استکبار و فایده این ایستادگی را توضیح دهد، مباحثی از این دست است که جان مایه و درون مایه ارزشهای انقلابی و دینی ما را تشکیل میدهد و زمانی که این مباحث را به عامه مردم و در دانشگاهی به نام رسانه ملی آموزش می دهیم ناگزیریم بخش عمده ای از این آموزش را در قالب مجموعههای نمایشی مطرح کنیم.
رویکرد آمریکا و انگلیس به منافع ملی در تلویزیون چگونه است؟
این منتقد تأکید میکند: بد نیست به این موضوع مهم بپردازیم که اساساً چارچوبی به نام تلویزیون در جهان چه کارویژه هایی دارد. آمریکایی ها به عنوان بنیانگذار، پرورش دهنده و پدر تلویزیون و برنامههای تلویزیونی محسوب میشود و در ادامه میبینیم که برنامههای تلویزیون سراسری، خصوصی و محلی آنها تابع سیاستها، منافع و امنیت کشوری به نام آمریکاست. به این معنی که آنجا به صورت پیوسته و مرتب مجموعهای از تولیدات نمایشی، سریال، تله فیلم و ... با هدف تعمیق وطن پرستی، تقویت ملی گرایی و اثبات حقانیت آمریکا برای تضیعف و تخریب دشمنان آمریکا ساخته و از تلویزیون پخش میشود. مشابه این اتفاق را در انگلستان، فرانسه و کشور هایی که به نوعی بنیانگذار تلویزیون محسوب میشوند، میتوان دید.
کوشکی یادآور میشود: تا اینجای بحث به روایت داخلی و خارجی مطلب اشاره کردیم. سوال اینجاست که آیا سیمای جمهوری اسلامی در مقام دانشگاه عمومی برای انتقال ارزش های اسلامی و دینی در طول چهل سال گذشته موفق بوده است؟ با کمال تاسف باید بگویم که نمره مردودی گرفته است. یعنی محتوای عموم سریال ها و مجموعه های نمایشی که در تلویزیون ساخته و پخش شده عموماً سطحی و بی ارزش و عمدتاً مباحثی مانند مهاجرت به خارج از کشور بوده است. یعنی اگر سریالهای ۲۰ سال اخیر تحلیل محتوا شوند به نتایج وحشتناکی می رسیم. اگر ما مفهومی به نام مهاجرت به غرب را تحلیل محتوا کنیم آن را به عنوان یکی از فراوانترین مفاهیم در سریالهای تلویزیونی می یابیم. بدین معنا که سیمای جمهوری اسلامی این مفاهیم را با بسامد فراوان در ذهن مخاطبش جا می اندازد که برای فرار از بدبختی باید از ایران رفت. در حالی که تولیداتی در راستای ترویج ارزش های اسلامی و انقلابی شاید به ۱۰ درصد هم نرسد که آن هم سریال هایی با ماهیت ضعیف و بدون ارزشها و قابلیتهای هنری هستند.
تولیدات ارزشی ما بسیار محدود و انگشت شمار است
این منتقد می گوید: ما درباره مباحثی همچون شهادت، مبارزه، مقاومت، فلسطین و مباحث منطقه ای مقاومت چیزی نداریم یا اگر هم تولیدی باشد بسیار محدود و انگشت شمار است و آنهایی هم که هستند کارهای بسیار ضعیف و بدون کیفیت هستند. شاید استثنائاتی در این میان مانند «مختارنامه» یا سریال «امام علی(ع)» باشند که در تراز انقلاب اسلامی ساخته شده که البته آن هم به دلیل نگاه و نگرش سازنده اثر است.
وی تاکید می کند: حال این یک مطالبه جدی است که صدا و سیما برای انتقال مفاهیم دینی، انقلابی و ارزشی در خلال آثار نمایشی هنری به مردم باید تبدیل به دانشگاه عمومی شود. یعنی کارهایی در تراز «مختارنامه» که نتوان به سادگی به آنها ایراداتی را وارد کرد و آنها را زیر سؤال برد، تولید کند و بتواند مخاطب را در سیطره خود بگیرد و به موازات آن مفاهیم مورد نظر را در قالب آثار هنری ارزشمند به مخاطبش منتقل کند، این یک مطالبه جدی است که باید به آن توجه کرد.
کوشکی می گوید: به نظرم این یک نقطه سیاه در کارنامه رسانه ملی است که در طول ۶ سالی که درگیر بحران سوریه بودیم و بهترین فرزندان این ملت به شهادت رسیدند، رسانه ملی یک مجموعه نمایشی متوسط هم درباره مدافعان حرم نساخته است و این لکه ننگی بر دامان مدیران سازمان صدا و سیما است و باید از این اتفاق استغفار کنند.
وی می افزاید: ما در این کشور فرزندانی را داریم که سالهاست به صورت گمنام مشغول محرومیت زدایی و کارهای جهادی در روستا و خدمت رسانی بی ادعا به مردم هستند؛ رسانه ملی در این زمینه باید بگوید چند مجموعه نمایشی خوب ساخته که نگاه این نسل را معرفی کند. رسانه ملی باید بگوید که در مورد لزوم مقاومت و جهان سلطه و استکبار چند کار خوب ساخته است. در مورد دشمنیهای آمریکا و انگلیس با ملت ایران و آسیب هایی که آنها به کشور ما زدند چند سریال ساخته تا مردم با خباثت و ظلم این کشورها آشنا شوند که در طول تاریخ معاصر چه بلایی بر سر ما آوردند.
چرا سراغ حاتمی کیا و راعیها نمیرویم؟
این منتقد تصریح می کند: متأسفانه در این زمینه دست سازمان خالی است و اگر کارهای محدودی مانند «تفنگ سرپر»، «مختارنامه»، «امام علی(ع)»، «مردان آنجلس» و ... ساخته شده قطعاً با حجم وسیعی از سریالهایی که با موضوعات سطحی و مبتذلی تولید شده، قابل قیاس نیستند و شاید تعدادشان به ۵ درصد هم نرسد. این مطالبه جدی ماست که صدا و سیما روندش را تغییر دهد. شاید مدیران صدا و سیما بگویند که بودجه ندارند در حالی که میتوانند بودجه ۵ سریال سخیف را به یک سریال ارزشمند اختصاص دهد. چرا سلمان فارسی آقای میرباقری تا به حال ساخته نشده است؟ چرا درباره شهدای مدافع حرم کاری تولید نشده است؟ آیا نمی شد از آقای حاتمی کیا خواهش کرد در مورد مدافعین حرم یک سریال خوب بسازد، آیا نمیشد از آقای راعی خواهش کرد درباره ظلم انگلیسی ها به مردم ایران یک سریال خوب بسازد؟ نمی شد از کارگردانان جوان و متدین خواست که مجموعههای نمایشی در مورد گروههای جهادی بسازند. اینها همان عرصههایی است که در مورد آن هیچ بهانهای پذیرفته نیست و سازمان باید روند غلط و ناپسند خودش را در این مورد تغییر دهد.
/انتهای پیام
نظر شما