محمد تربتزاده/
«گاندو» برخلاف اسمش، نه یک مستند حیات وحش با شکل و شمایل راز بقا، بلکه یک سریال پلیسی با شکل و شمایل «هوم لند» و دیگر سریالهای معروف پلیسی و جاسوسی دنیا است که این روزها بدجوری در دل مخاطبانشان جا باز کردهاند. لابد دلیل اینکه «جواد افشار» پس از ساخت سریالهایی مثل «کیمیا» و «آنام» سراغ ساخت یک مجموعه پلیسی با ته مایه سیاسی و امنیتی رفته، همین موفقیتهای اخیر سریالهای معروف جاسوسی در سطح دنیا بوده است. ساخته جدید افشار که این روزها در فضای مجازی غوغا کرده است، داستان تمساحهای پوزه کوتاهی را روایت میکند که به قول «پیام دهکردی» -یکی از بازیگران این مجموعه- نه آمریکاییاند و نه اسرائیلی، بلکه از دل همین مرز و بوم بیرون آمدهاند. تمساحهایی که ما «آقازاده»، «جاسوس» و «مفسد سیاسی و اقتصادی» صدایشان میزنیم، اما به مراتب از گاندوهای واقعی یا همان تمساحهای پوزه کوتاه خطرناکترند!
عبور از خط قرمزها
گاندو در نخستین سکانس و از همان دقایق نخست وارد حاشیه شد. اولین سکانس هواپیمایی حامل یک آقازاده کله گنده را نشان میداد که در حال خروج از مرزهای ایران بود. نکته جنجالی این سکانس اما نه آقازاده کله گنده، بلکه زنان بیحجابی بودند که به محض دیدن نیروهای امنیتی در هواپیما، شال و روسری روی سرشان میکشیدند! سایت «خبرآنلاین» بلافاصله گزارشی در ارتباط با حجاب بازیگران در سکانس نخست قسمت اول این سریال تهیه کرد. گزارش خبرآنلاین در فضای مجازی منتشر شد و عوامل سریال را حسابی زیر فشار رسانهها و فضای مجازی قرار داد. اگرچه کارگردان بعداً اعلام کرد برای اینکه تصاویری واقعیتر و قابل باور برای مخاطب بسازد، در این سکانس از بازیگران خارجی استفاده کرده و زنان حاضر در هواپیما همه خارجی بودهاند، اما خیلیها همچنان نخستین سکانس گاندو را تابو شکنی در ارتباط با مسئله حجاب میدانند که از خط قرمزهای سفت و سخت صداوسیما به حساب میآید و خیلی وقتها کارگردانان را مجبور میکند در چارچوب خط قرمزها حرکت کنند ولو اینکه تصاویری غیرواقعی و غیرقابل باور به خورد مخاطب بدهند.
گلایه ارتش از «گاندو»
دومین حاشیه گاندو هم در همان قسمت نخست رقم خورد! جایی که دو جنگنده سپاه هواپیمای حامل آقازاده را مجبور به فرود در تبریز کردند. با توجه به شکل و شمایل نشاندن هواپیما توسط جنگندههای سپاه، نخستین چیزی که در ذهن مخاطب تداعی میشد ماجرای نشاندن هواپیمای حامل «عبدالمالک ریگی» توسط جنگندههای ارتش بود. برای همین تشابهها بود که برخی از مقامات بلندپایه ارتش از کارگردان گاندو گلایه کردند که بهتر بود از جنگندههای ارتش برای این سکانس استفاده میشد. جواد افشار اما در پاسخ به انتقاد ارتش اعلام کرد نشاندن هواپیما تنها محدود به دستگیری ریگی نبوده و از این ترفند چندبار هم توسط جنگندههای سپاه برای دستگیری مجرمان استفاده شده است. علاوه بر این افشار گفت خودش هم ترجیح میداده از جنگندههای ارتش استفاده کند، اما مسئولان ارتش زیاد با او همکاری نکردهاند و اختصاص جنگنده برای فیلمبرداری را در بروکراسی عریض و طویلی انداختهاند که حوصله عوامل فیلم را سر برده بود. البته یکی از مقامات ارتش که نامی از او در سایت خبری برده نشده هم بلافاصله در پاسخ به افشار گفت: «کارگردان محترم این مجموعه ابتدا به گروه فیلم و سریال ارتش مراجعه کردند و به آنها گفته شده که شما سناریوی خود را باید به ما بدهید که ما بر آن اساس به شما کمک کنیم، ولی متأسفانه پس از آن دیگر کسی مراجعه نکرد. یعنی نه سناریو آوردند و نه دیگر هواپیمایی را از ما خواستند».
تریج قبای مسئولان!
سروصدای اخیر گاندو در فضای مجازی اما ارتباط زیادی با این دو ماجرا ندارد. چیزی که نام گاندو را در فضای مجازی سر زبانها انداخته، چند قسمت جنجالی از این سریال در هفته گذشته است. این قسمتهای پر سر و صدا از جایی که به سراغ نشان دادن روابط جیسون رضاییان با مقامات دولتی و نفوذ او در ساختار دولتی کشورمان رفتند، وارد مرحله جدیدی از حاشیه شده و در فضای مجازی جنجال ساز شدند.
بنا بر بریده کوتاهی با عنوان «آنچه خواهید دید» که روز چهارشنبه هفته گذشته پخش شده بود، مخاطبان انتظار داشتند در قسمتِ پنجشنبه شب، به حضور جیسون در نشستهای مقامات کشوری از ریاست جمهوری گرفته تا وزارتخانهها و ارتباط اطرافیان مسئولان با جیسون و... پرداخته شود، اما چند دقیقه پیش از پخش سریال، مسئولان شبکه سه اعلام کردند این سریال پخش نخواهد شد! در قسمتهای آینده هم خبری از حوادث جنجالی قسمتهای قبلی نبود و سانسور طوری گریبانگیر گاندو شده بود که علاوه بر مخاطبان، صدای اعتراض چهرههای شاخص سیاسی هم در فضای مجازی بلند شد. کار به جایی رسید که سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دهم، در توییتی ادعا کرد سریال گاندو در شبکه سه با دخالت مستقیم دولت سانسور شده است. حسینی در توییتر نوشته بود: «فشار بر صداوسیما تا چیزی پخش نکند که به تریج قبای دولت بربخورد از برنامههای سیاسی، به سریال گاندو رسیده و اشاره به ارتباط یک جاسوس با خواهرزاده روحانی مشمول حذف و تغییر شد». البته حسامالدین آشنا هم در پاسخ به حسینی در توییتر نوشت: «اگر چنین چیزی صحت دارد، صداوسیما آن را اعلام کند و اگر صحت ندارد رسماً آن را تکذیب کند».
ساده نباشیم
احتمالاً میدانید که جیسون رضاییان، همان خبرنگار ایرانی-آمریکایی «واشنگتن پست» است که 31 تیر سال 93، به اتهام جاسوسی دستگیر و در حدود یک سال و نیم بعد یعنی در ۲۶ دی ۹۴ آزاد شد. البته شخصیت منتصب به جیسون رضاییان در این سریال «مایکل هاشمیان» نام دارد و نقش او را «پیام دهکردی» بازی میکند و به گفته خودش 25 کیلوگرم برای ایفای نقش در این سریال اضافه کرده و ابعاد فنی بازیاش هم حسابی مورد تحسین واقع شده است.
حاشیهها اما به ابعاد فنی بازی بازیگران کاری ندارند و دست میگذارند روی شخصیتپردازی جیسون رضاییان. شبکههای آن طرفی و حتی برخی از منتقدان و رسانههای داخلی میگویند تصویری که از جیسون در این سریال ارائه میشود، زمین تا آسمان با جیسون رضاییان واقعی تفاوت دارد و این سریال در بخشهایی دست به سیاهنمایی علیه این خبرنگار میزند. پیام دهکردی اما درباره این ادعا میگوید: «خیلیها هستند که در این مملکت اعمالی مشابه جیسون رضاییان انجام داده و میدهند، اما عامدانه این پرسش را مطرح میکنند که جیسون رضاییان خائن نبوده و جمهوری اسلامی این کاراکترها را میسازد که در واقع یک آدمی را خائن به تصویر کشد و این آدم (جیسون رضاییان) تحت فشارِ شرایط دشوار گفته من جاسوس بودم و این برچسب را به او زدند، ولی پرسش من این است چگونه امکان دارد دولت آمریکا برای آزادی آدمی که یک شهروند ایرانی-آمریکایی و تبعه آمریکاست، صدها میلیون دلار خرج کند؟ یا کدام شهروندی را پیدا میکنید وزیر خارجه آمریکا در رثای او صحبت کند یا رئیس جمهور آمریکا به مناسبت آزادیاش، ضیافت برگزار کند؟ آنقدر ساده نباشیم! برخیها دوست دارند این طور واقعیتها را ببینند و دوست دارند بگویند این یک واقعیت خلق شده است که مثلاً امثال جیسون رضاییان تحتِفشار، مبالغه کردهاند».
«گاندو»ی محبوب
فقط یکی از این موارد حاشیهساز کافی است تا نام یک سریال سر زبانها بیفتد. حالا حسابش را بکنید تجمیع این حواشی به علاوه نخستین حضور «رابعه اسکویی» در قاب تلویزیون پس از پشیمانیاش از حضور در شبکههای آن طرف آبی و کشف حجاب و توییتهای راه و بیراه سیاستمدارها و چهرههای شاخص هنری و سیاسی، تا چه اندازه میتواند سریال گاندو را وارد حاشیه کند. حاشیههایی که البته زیاد هم برای عوامل فیلم و کارگردان بد نشد و گاندو را تبدیل به یکی از پرمخاطبترین سریالهای سالهای اخیر تلویزیون کرد. در اینکه گاندو قربانی سانسور شده است، شکی نیست، اما این سانسورها بیش از اینکه به ضرر گاندو باشد، به نفعش تمام شده است. حتی کارگردان گاندو هم این موضوع را قبول دارد و میگوید: «با وجود تغییراتی که در قسمتهای اخیر اتفاق افتاد، به نظر من هنوز زود است که درباره آن مفصل حرف بزنیم، چون هنوز اتفاق جدی نیفتاده است و میتوانیم با وجود همین ماجراها جلو برویم، اما اگر در ادامه با شدت و جدیت بیشتری این مسائل ادامه پیدا کنند و فشارهای موجود بیشتر از آنچه که معقول است وارد شود، طبیعتاً بازخوردهای خوبی بدست نمیآید».
گاندو حسابی در دل مخاطبان جا باز کرده است به شکلی که پروسه ساخت فصل دوم آن هم از همین حالا کلید خورده است. با این وجود اما نمیشود انکار کرد که به جز جذابیتهایی که سریالهای پلیسی و جاسوسی برای مخاطب دارند؛ رو راستی گاندو با مخاطب، عبورش از خط قرمزها، تلاش برای جلب اعتماد مردم به نهادهای امنیتی و شکستن دوقطبی «مردم» و «نظام» هم در محبوبیت گاندو بی تأثیر نبوده است. البته خدا کند سانسورها بیشتر از این ادامه پیدا نکند وگرنه روند محبوبیت و تأثیرگذاری گاندو متوقف شده و ذوق مخاطب برای تماشای فصل دوم آن کور میشود.
نظر شما