داستان کشفرود داستانی غمانگیز است که حتی زندگی همان همسایگان ناجورش را درگیر کرده تا جایی که بیم آن میرود ثمره این همسایگی چیزی جز نابودی نباشد.
در طول سالیان متمادی همسایگان نامهربان کشفرود هر آنچه مازاد و بیمصرف بوده را روانه دل کشف کردند. اکنون خون جاری در شریان رود سیاه است و مرگبار.
از زباله گرفته تا پساب و فاضلاب صنعتی از دور و نزدیک شهری چند میلیونی، راهی کشفرود شد تا مشهد حق همسایگی را بهجا نیاورده و آلودگی را میهمان کشفرود کند!
جالب است که هر چه میگذرد نه گوش مردم بدهکار است و رعایت میکنند، نه مسئولی فکری اساسی برمیدارد! چند سال پیش معاونت پیگیری و احقاق حقوق عامه دادگستری حرکتهای خوبی انجام داد و جریان آبیاری مزارع سبزی و صیفی را تا حدود زیادی ساماندهی نمود اما این جریان آنقدر ریشه داشته و دارد که به این سادگی از بین نرود!
کافی است برای اثبات این ادعا با کشف همراه شوی و مسیر را بپیمایی. نتیجه، فاجعهآمیزتر از آن چیزی است که فکرش را میکردی. زباله و فاضلابهایی که تصفیه شده یا نشده به کشفرود ریخته میشود و رواناب شریان رود را کاملاً کدر و تیره کرده است، پایین دست اما اتفاقاتی میافتد که پایانی مرگبار را تداعی میکند!
برداشت فاضلابی که قطعاً خطرناک و کشنده است برای آبیاری مزارع! گوجه فرنگی، بادمجان و خربزه قسمتی از سوغات به عمل آمده از این فاضلاب خطرناک است.
ظلمی که در حق مصرفکنندگان محصولات میرود
مرد روستایی همسایه کشفرود گلایهمند از این ظلمی است که در مزارع حاشیه این رود در حق مصرفکننده همین صیفیجات و دیگر محصولات کشاورزی میرود. او حتی خود و خانوادهاش را با اینکه از چگونگی تولید و آبیاری این محصولات آگاه است، مصون از ماجرا نمیداند.
مزارعی که در حاشیه کشفرود هستند بیشترشان با آب آلوده این رود آبیاری شده و عمل میآیند. محصول پس از جمعآوری راهی شهر میشود و مردم بدون اطلاع از نحوه آبیاری، آن را مصرف میکنند، اما بعدها چه بر سر آنها خواهد آمد، خدا عالم است.
او میافزاید: ما هم که بیشتر مواقع از مشهد خرید میکنیم از همین دست مصرفکنندگانیم! گرچه میدانیم شاید این همان محصولی باشد که در حاشیه کشفرود تولید شده، اما چارهای نداریم؛ روی آنها نوشته نشده آلوده است تا بتوان تشخیص داد!
بیتفاوتی ادامهدار مسئولان
تعجب بیشتر از این است که این مرد روستایی شاید به اندازه چند کلاس ابتدایی بیشتر نخوانده، این گونه خطرات ناشی از عملآوری محصول با آب آلوده کشفرود را درک میکند، اما مسئولان ما حتی ککشان هم نمی گزد و همچنان بیتفاوتند. سودجوها هم که داستانشان متفاوت است؛ آنها موتورهای دیزل فراوانی در حاشیه کشفرود دارند که روزانه چندین هزار متر مکعب آب آلوده خطرناک را از دل کشف میکشند تا محصولی را آبیاری کنند که میوهاش بیماری و تلفات است!
آلودگی که مسری است!
دو جوانی که در مزرعه یونجه با هم مشغول کار هستند دغدغهای از جنس همان مرد روستایی دارند. آنها با اینکه محصولشان را از آب چاه آبیاری میکنند، اما باز هم این نگرانی را دارند که همسایگان مزرعه آنها که آب آلوده کشفرود را با پمپ و موتورهای دیزلی برداشت میکنند و به خورد زمینهایشان میدهند زمین و آب چاه کشاورزی آنها را هم در آینده آلوده کند و محصول آنها نیز از سلامت به در رود. دغدغه آنها البته بجا و کارشناسی شده است.
آب مایع است و با خود همه چیز را به هر جایی میبرد. نفوذ آن به داخل زمین در صورت آلوده بودن آلودگی را با خود به عمق میبرد. زمین که هیچ، آبی را که در سفرههای زیرزمینی موجود است نیز آلوده میکند، آلودگی که در موضوع خاک میتواند حتی تا چند صد سال باقی بماند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان، آبیاری محصولات کشاورزی با فاضلاب و آبهای آلوده میتواند به مرور زمان سبب تغییرات ژنتیکی محصول شود و این تغییرات اثرات مخرب و بیماریزایی برای مصرفکنندگان این محصولات داشته باشد!
بجاست در پایان گزارش به جمله پیرمرد چوپان که در عین سادگی همه آنچه را نگارش شد در خود دارد، اشاره شود و آن اینکه گوسفندان از آب آلوده کشفرود نمی خورند، چون میدانند اگر بخورند مرگشان حتمی است!
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما