هر ساله به مناسبت این روز تاریخی، مراسمهای خاصی در کشورهای مختلف برگزار میشود و از بعضی عکاسان پیشکسوت یاد و تقدیر میشود.
بر همین اساس گفتگویی انجام دادیم با «محمد اسلامی» یکی از عکاسان پیشکسوت خراسانی ساکن مشهد که دعوت ما را برای حضور در تحریریه قدس آنلاین پذیرفت.
محمد اسلامی پیش از آنکه خودش را زاده یکم اولین ماه سال ۱۳۲۸ معرفی کند، از خودش به عنوان اتفاقی مهم در خانواده اسلامی یاد میکند و میگوید: وقتی من به دنیا آمدم همه نظم و سیاق خانوادهمان برای برنامههای تدارک دیده شده سال تحویل به هم ریخت و خواب همه را به هم زد، چرا که من نیمه شب متولد شدم و در آن حال و هوای نیمه شب سال تحویل ۱۳۲۸ افراد خانواده مجبور شدند از خواب بیدار شوند و مادرم را با مکافات به بیمارستان ببرند و تا یکی دو روزی درگیر بیمارستان باشند.
* و بعد از تولد، تا تحصیل و کار چگونه گذشت و چه اتفاقات دیگری پیش آمد؟
- من با تمام شیطنتهایم به تدریج بزرگ شدم و از همان دوران دبستان و به اصرار و اجبار پدرم در مغازه عکاسی استاد «محمد خوشرو» که مغازهاش مقابل اداره آموزش و پرورش مشهد بود، مشغول کار شدم. شروع کارم با کارهای خیلی ساده بود و حتی شاید اصلاً قرار هم نبود که عکاسی را یاد بگیرم، اما خودم یواشکی فوت و فن عکاسی را با نگاه کردن به کارهای استاد فرا میگرفتم.
بعد از مدتی یک شاگرد دیگری، هم سن و سال خودم هم آمد مغازه که «پادو» بود و کارهای متفرقه انجام میداد. جمعهها که استاد به مغازه نمیآمد با این پادو میرفتیم و دوتایی از خودمان عکس میگرفتیم و کلی خراب کاری میکردیم.
به تدریج خودم یک دوربین عکاسی «لوبتیل۲» خریدم و گاهی برای خودم و آشناها عکس میگرفتم تا اینکه حدود سال ۱۳۴۵ یکی از روزنامههای آن زمان مشهد آگهی زده بود که عکاس میخواهند و من رفتم امتحان دادم و قبولم کردند.
* پس شروع عکاسی خبری شما از همین زمان شروع شد.
- بله دقیقاً از همین دهه چهل بود که وارد حرفه عکاسی خبری شدم.
* و حتماً با همان دوربین آنالوگ لوبتیل ۲ و فیلم ۱۲۰ که دوازده تایی بود و اصلاً مناسب این کار خبری نبود؟
- بله دقیقاً همینطور است. اما خب آن زمان هم تقریباً تنها دوربین مناسب، همین نوع بود و چاره دیگری نبود هر چند پس از مدتی یک دستگاه دوربین «رولی فلکس» برای کارم خریدند.
* و اولین آفیش خبری که شما را فرستادند؟
- متأسفانه اولین خبری که من را فرستادند تا عکاسی کنم، مرگ یک جوانی بود که جنازهاش در سردخانه بود و من باید میرفتم سردخانه بیمارستان و از جنازهاش عکس میگرفتم.
یادم هست در تمام مدتی که در آن تاریکی اتاق سردخانه و نور کم یک لامپ بودم مدام فکر میکردم آن جنازه چشمهایش را باز کرده و مرا نگاه میکند و خیلی برای من سخت و ترسناک بود...
آفیش خبری و بعدی من مربوط به زلزله گناباد بود که سال ۱۳۴۷ اتفاق افتاد و فکر میکنم حدود ۱۵ هزار نفر کشته شدند ما ساعت ۳ صبح راه افتادیم و هشت صبح رسیدیم به محل زلزله و شروع کردم عکاسی کردن و برگشتم مشهد و عکسها را چاپ کردم و دادم روزنامه و پاسی از شب گذشته بود که آماده چاپ در روزنامه شد و دوباره نزدیک صبح راه افتادم به سمت گناباد تا دوباره از منطقه عکاسی کنم و عکسها را برسانم مشهد تا برای روزنامه روز بعد آماده شود و این کار تا یک هفته ادامه داشت...
*پس امروزه فن آوری و تکنولوژی در خصوص عکاسی خبری گام بزرگی برای عکاسان خبری برداشته است.
- بله، امروزه اگر در یک گوشه جهان اتفاقی بیفتد چند لحظه بعد عکس و خبرش به تمام رسانههای جهان و مردم اطلاع رسانی میشود و این سرعت اطلاعرسانی خیلی از کارهای خبری و رسانه را آسان کرده است.
آن زمان حدود سال ۱۳۵۰، عکس رادیویی راه افتاد بدین معنا که بعضی رسانههای خارجی مثل آسوشیتدپرس یا خبرگزاری فرانسه و... از طریق امواج میتوانستند یک عکس را مخابره و ارسال کنند که تازه فقط تصویری شبیه عکس واقعی ارسال میشد و اصلاً کیفیت خوبی نداشت و فقط رسانههایی میتوانستند دریافت کنند که دستگاه مخصوص و گیرنده را دارا باشند.
*همین جا وارد مقوله دوربینهای امروزی و عکاسی دیجتال بشویم و از اهمیت این ابزار در دنیای امروز بشنویم.
- امروزه بشر باید همگام با این فن آوری و تکنولوژی حرکت کند و این برای رسانههای ما و جهان هم شامل میشود. امروزه دیگر سرعت در رسانه و اطلاعرسانی مهمترین اصل و رکن محسوب میشود. امروزه دیگر نمیتوان با دوربین آنالوگ برای رسانه عکاسی کرد، نمیتوان وقت برای چاپ عکس و اتلاف زمان برای چاپ عکس و آماده شدن عکس گذاشت.
*برای شما چطور این تکنولوژی و همگام شدن با جهان رقم میخورد؟
- همانطور که اطلاع داری من دیگر، درگیر کار رسانه نیستم و صرفا همین کارهای حرفهای مجلس و آتلیه را انجام میدهم و البته بدیهی است برای من و شما که سالها با دوربین آنالوگ زندگی و کار کردهایم نمیتوانیم حلاوت و لذت آنالوگ و فیلم و چاپ و... را فراموش کنیم من هنوز هم دوربین عکاسی آنالوگ «هَسِل بِلَد» خودم را که همان سالها با فروش ماشین و خیلی از لوازم خانهام خریدم، موقع خواب پیش خودم میگذارم و هیچوقت نمیتوانم خاطرات آن سالها را فراموش کنم و با تمام اینها نمیتوانم از تکنولوژی نیز دور شوم و بر همین اساس است که دوربینهای به روز جدید دیجیتال، نیز ابزاری لازم برای ادامه کارم شده است.
*شنیدهام شما مجموعه منحصر به فردی از فیلم و عکسهای دوران انقلاب دارید که جایی منتشر نشده است.
- بله دقایقی فیلم و مجموعهای از عکسهای دوران انقلاب در مشهد و تهران دارم که تاکنون جایی منتشر نشده است و آمادگی دارم تا در اختیار سازمان و دستگاه معتبری قرار بگیرد که اهمیت و ارزش این آثار را بدانند و مراقبت نمایند، و این برای من خیلی اهمیت دارد.
* و توصیهها و صحبتهای پایانی شما؟
- به عکاسان و مخصوصاً نسل جدیدی که وارد حرفه عکاسی میشوند توصیه میکنم هیچگاه تصور نکنند حرفهای شدهاند و همیشه و همچنان تلاش کنند یاد بگیرند و عکس ببینند و به یاد داشته باشند امروزه دوربینهای دیجیتال میتواند فریبنده باشد و حس و حال عکاس بودن بدهد، اما واقعیت این نیست و خیلی رمز و رازهای عکاسی بر اساس تجربه به دست میآید و مخصوصاً عکاسی آتلیه و پرتره که پیچیدگیها و ظرافتهای خاص خودش را دارد.
انتهای پیام/
نظر شما