به گزارش قدس آنلاین اگر از این منظر به مقوله زیارت بپردازیم، زیارت باید در تراز جامعه مهدوی و در راستای تمدنسازی قرار بگیرد و نقش خود را در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه خود به درستی ایفا کند. با این نگاه، زیارت صرفاً مسئلهای فردی و نظری نیست، بلکه مقولهای است که نقش مهمی در ساخت جامعه و تمدن اسلامی دارد. در همین زمینه با دکتر هادی غیاثی کارشناس فرهنگ و ارتباطات گفت و گویی کردیم که در ادامه می خوانید.
زیارت در نگاه راهبردی و تمدنیاش چه نسبتی با سایر اجزای یک تمدن برقرار میکند؟
زیارت پدیدهای است که خود ابعاد مختلفی دارد؛ حتی برخی زیارت را مینیاتوری از تمدن تعریف کردهاند. یعنی مجموعهای که دارای یک صیرورت تاریخی است و در آن نظامهای متنوع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد؛ اگرچه خود من این نگاه را خیلی نمیپسندم. اما برای پاسخ دقیق به این پرسش ابتدا باید تعریف دقیقی از تمدن داشته باشیم. اگرچه در این زمینه هم تعریفهای متعددی وجود دارد اما من در پژوهشهایم به این تعریف رسیدهام که تمدن یک پدیدهای اجتماعی و دالی است که به بزرگترین واحد اجتماعی دلالت میکند.
البته در نگاه اسلامی و عقلانیت وحیانی، پدیدههای اجتماعی تعاریف متفاوتی از پدیدههای اجتماعی غربی میگیرند. اما به صورت کلی هر تمدن دارای سه مؤلفه عقلانیت، روابط بینالاذهانی و واقعیت ملکوتی است.
با همین مؤلفهها اگر بخواهیم به مقوله زیارت بپردازیم، زیارت چگونه تعریف میشود؟
زیارت یک پدیده بومی است که متعلق به تمدن خودمان است و باید به عنوان یک دستاورد ایرانی اسلامی به آن نگاه کنیم.
مگر ادیان دیگر زیارت ندارند؟!
بله. دارند اما زیارتی که ما داریم با زیارت آنها متفاوت است. یک مشکلی که در علوم اجتماعی هست مسئله اشتراک لفظی میان موضوعات است. یعنی میان زیارت و گردشگری که در غرب رایج است با زیارت و گردشگری اسلامی و شیعی فاصله زیادی است اما برخی هر دو را به یک مفهوم به کار میبرند که اشتباه است.
زیارت در فرهنگ شیعی چه ویژگیهایی دارد؟ یعنی وجه ممیز آن از زیارت در فرهنگهای دیگر چیست؟
نخستین ویژگی مشارکت مردمی است که اگرچه امروزه انحراف پیدا کرده اما در گذشته وضعیت مطلوبی داشته است. امروز این مشارکت مردمی تنها در زیارت پیاده اربعین به خوبی دیده میشود. زیارتی که در خلال پیادهروی مردمی در آن تعاملات فرهنگی زیادی میان مردم صورت میگیرد و نمونههای غربی هیچ شباهتی به آن ندارد.
ویژگی دوم مفهوم جامعه میهمان و جامعه میزبان در زیارت است. به طوری که در زیارت پیاده اربعین، فرد عراقی نه تنها خود که تمامی اعضای خانواده خود را برای خدمت به تمامی اعضای خانواده میهمان بسیج میکند و تمامی نیازهای خانواده زائر را تأمین میکند. از طرفی نفس این تجمع گسترده برای یک مفهوم مقدس و دینی، خودش برای منطقه و جهان اسلام امنیتساز است و پیام قدرت نرم زیارت را میدهد.
بر پایه تعاریف شما از زیارت میتوان این گونه نتیجه گرفت که جایگاه زیارت در تمدنسازی جایگاهی پیشاتمدنی است. درست است؟
بله دقیقاً. یعنی زیارت قرار است به عنوان یک الگو، شیوه زیست مؤمنانه را به مسلمانان آموزش دهد تا در سایر امور بتوان از آن الگوبرداری کرد.
نکته پایانی؟
ما باید بیشتر از این به دستاوردهای تمدنی خودمان توجه کنیم و آنها را به درستی بشناسیم. از همسانانگاری میان فضای فرهنگی خودمان با فضای فرهنگ غرب بپرهیزیم و سعی کنیم از زاویه جهانبینی خودمان مفاهیم خودمان را تحلیل کنیم.
بسیاری از مفاهیم فرهنگ ما قابل ترجمه نیستند و همان طور که گفتم صرفاً با یکسری مفاهیم غربی اشتراک لفظی دارند. اما این مسئله کمتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است. متأسفانه نگاه ما به مقوله زیارت بیشتر از زاویه نگاه مفاهیم غربی است و به همین خاطر است که از واژههایی چون گردشگری زیارت و... استفاده میکنیم؛ چراکه آن طرف یک گردشگری زیارت دارند و ما فکر میکنیم میتوان با استناد به آن توریسم، این طرف هم یک گردشگری مذهبی راه بیندازیم. ریشه بحث همان تحلیل مفاهیم بومی فرهنگی با مفاهیم غربی است که باید به آن توجه کنیم.
نظر شما