قدس آنلاین: سید عبدالله در آغازین روزهای هفت سالگی، با جمعی از کودکان همبازی خود وارد مکتبخانه شد. او روخوانی قرآن را در آنجا و خواندن و نوشتن کتابهای فارسی و ادبیات مرسوم را نزد پدر فراگرفت. وی در نزدیکترین حوزه علمیه زادگاهش، به آموختن لغت، صرف و نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخی از کتابهای اصولی، فقهی، منطق و فلسفه را نزد استادان حوزه علمیه شیراز و پدر خویش آموخت.
استادان وی اندک بودند. آیتالله شیخ علی ابوالوردی، آیتالله میرزا محمد صادق مجتهد و آیتالله حاج شیخ محمدرضا شامنی استادان او در حوزه علمیه شیراز بودند. او بسیاری از کتابهای درسی حوزه را مطالعه کرد و در ۲۱ سالگی به اجتهاد رسید. بارها استادش، آیتالله شیخ علی ابوالوردی در جمع علما و طلاب، تصریح نمود: «آقا سید عبدالله احتیاج به نجف رفتن ندارد»؛ آیتالله شیرازی از وی اجازه اجتهاد مطلق گرفته بود.
آیتالله حاج سید محمدباقر آیتاللهی که از استوانههای حوزه علمیه شیراز بود، گفته بود: «من اجازه اجتهاد مرحوم حاج شیخ علی ابوالوردی را که در سال ۱۳۳۲ هـ. ق. به آیتالله العظمی شیرازی داده بود، دیدم و خواندم».
حوزه علمیه نجف
آیتالله شیرازی به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه خاندان پهلوی و استعمارگران، عرصه را بر خود تنگ دید و به ناچار در جمادیالاول ۱۳۳۳ هـ. ق. شیراز را به قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه نجف، ترک گفت. وی در مدرسه بزرگ آیتالله آخوند خراسانی حجره گرفت و با تمام وجود، به تحصیل علوم و معارف اهل بیت(ع) پرداخت؛ به طوری که در مدتی کوتاه، طلبه مهاجر شیرازی در میان طلاب حوزه علمیه نجف شهره گشت. او درباره روزهای نخست تحصیل خود در نجف میگوید: «... عشق و علاقه من به تحصیل و رسیدن هر چه سریعتر به مراتب عالیه، در این حد بود. دورانی که در مدرسه بزرگ آخوند بودم، از میان ۶۳نفر طلبه، فقط دو نفرشان درس کفایه میخواندند و بقیه مراحلی از درس خارج را گذرانده بودیم و غالباً یا مجتهد بودند یا قریب الاجتهاد ... بالاخره در مدرسه قزوینی حجره گرفتم ... که بیشتر ساکنانش از مجتهدان مسلم یا در حد اجتهاد بودند...».
استادان در نجف
آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله العظمی شیخ ضیاءالدین عراقی و آیتالله العظمی شیخ محمد حسین نائینی، استادان او در حوزه علمیه نجف بودند. آیتالله شیخ ضیاءالدین عراقی در حضور شاگردانش از آیتالله سید عبدالله شیرازی تعریف کرد و گفت: «من ایشان را برای آینده نزدیک نجف اشرف ذخیره نمودهام و ایشان امید علمی آینده من است».
تشکیل مجمع علمای مبارز مشهد
آیتالله شیرازی حیات دوبارهای به حوزه علمیه خراسان بخشید. شور و شوق زاید الوصفی در میان طلاب وعلما افتاده بود. گردهماییهای بزرگی از سوی طلاب و فضلای خراسان برای مبارزه با کشف حجاب برگزار شد. روحانیت تشکل یافت و میرفت که قیامی بزرگ علیه رژیم شاه اتفاق افتد. پس از نشستهای فراوان، روحانیون تراز اول شهر به اوضاع سردرگم شهر قدری انسجام بخشیدند و سمت و سوی انقلاب تا حدی شفاف و چهره منحوس رژیم پهلوی برملا گشت. دولت از این خیزش، سخت بر آشفته شده بود.
میترسم عادت کنم
او بیشتر پیاده رفت و آمد میکرد. کمتر اتفاق میافتاد که از ماشین سواری استفاده کند. میگفتند: آقا چرا سوار وسیله نقلیه نمیشوید؟ میفرمود: میترسم عادت کنم.
در میان علمای معاصر، در تواضع یگانه بود، با همه یکسان برخورد میکرد. ارباب رجوع را با چهره باز استقبال مینمود و میان کوچک و بزرگ، عوام و خواص، فقیر و ثروتمند فرقی نمیگذاشت. غذای اندرونی و خدمه یکسان بود. او بیشتر همراه خادمان، شاگردان و میهمانان، در میهمانخانه غذا را صرف میکرد. از افراد متملق و چاپلوس کراهت داشت. دوست نداشت خدمه جلو آقا دست به سینه بایستند. بارها گوشزد کرد که همانند فراعنه، با مردم و نزدیکان و خدمه خویش رفتار نکنید. او بیشتر اوقات تنها برای تدریس میآمد. عبایش را به سر میکشید و متواضعانه از کوچه پسکوچههای شهر عبور میکرد.
حتی برای یک بار هم نمازِ شب او ترک نشد. وی در تعقیبات نمازش، بیشتر دعای ابوحمزه ثمالی را میخواند. از ۱۳ سالگی روزه ماه مبارک رمضان را آغاز کرد و تا دو سال قبل از رحلتش ادامه داد. پزشکان معالج اصرار داشتند که نباید آقا روزه بگیرد، ولی ایشان میگفت: در طول هشتاد سال و اندی، یک روز بدون دلیل روزهام را افطار نکردهام. میگفت: دوست دارم در این اواخر عمر، با زبان روزهدار خدا را ملاقات نمایم.
همانند یک طلبه معمولی زندگی میکرد و تا آخر عمرش اجازه نداد در اتاقش سادهترین فرش پهن گردد. دوستانش به او پیشنهاد کردند: آقا، دو تکه فرش لازم است در حجره پهن شود. جواب داده بود: «میخواهید در این آخر عمر وضع زندگی مرا تغییر دهید و آن را اعیانی نمایید؟ سبحان الله ... ابداً اجازه نمیدهم».
در جوار حضرت
سرانجام این عالم وارسته و ستاره پرفروغ خراسان که وجودش در یک قرن اخیر مایه خیر و برکت بود، در ۹۶ سالگی، در سحرگاه اول محرم ۱۴۰۵ هـ. ق مصادف با پنجم مهرماه ۱۳۶۳ به لقاءالله پیوست و در جوار بارگاه امام رضا(ع) پس از تشییع باشکوهی به خاک سپرده شد.
ملجأ و پناهگاه انقلابیون در مشهد بود
حجت الاسلام فضل از اعضای جلسه استفتای آیتالله شیرازی با اشاره به فعالیت سیاسی مرحوم آیتالله شیرازی، میگوید: در زمان انقلاب منزل ایشان پایگاه مخالفت با شاه و رژیم بود و ملجأ و پناه انقلابیون در مشهد بودند. ایشان پس از حضور در مشهد، زعیم مردم خراسان و حوزه علمیه مشهد مقدس شدند.
آن مرحوم به شدت با تجمل و تشریفات مخالف بودند و با وجود مرجعیت و زعامت، در ساده ترین شکل ممکن زندگی میکردند.
این استاد سطح عالی حوزه با اشاره به جایگاه رفیع علمی آیتالله شیرازی و فعالیتهای این عالم بزرگ شیعه در حوزههای علمیه، گفت: مرحوم آیتالله شیرازی از شاگردان خاص شخصیت ممتاز عالم شیعه مرحوم آقا ضیاء عراقی و مرجع جهان تشیع مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی بودند و خود نیز شاگردان بسیاری را تربیت کرده و آثار علمی و اجتماعی زیادی از خود به یادگار گذاشتند.
وی افزود: این بزرگ مرجع جهان تشیع در سرزمینهای مختلف اسلامی مقلد داشتند و وقتی رساله ایشان در نجف چاپ شد، فضلای بلاد کشورهای مختلف مانند ایران، لبنان، پاکستان و هندوستان رساله ایشان را به این کشورها بردند و در زمان فوت این عالم بزرگ نیز جمعیت فراوانی از مشهد و دیگر شهرها و استانها و نیز دیگر کشورها در مراسم تشییع شرکت داشتند.
انتهای پیام/
نظر شما