تحولات لبنان و فلسطین

 آنچه دونالد ترامپ در قامت ریاست جمهوری آمریــکا در ســخنرانی اخیر خــود در مجمع عمومی ســازمان ملل متحد در خصوص ایران مطرح کرد، اندکی با سخنرانی‌ها و مواضع قبلی متفاوت بود و شاید بتوان مهمترین بخش این تفاوت را در عدم طرح برخورد نظامی دو طرف یا تهدید جنگ عنوان کــرد؛ امری که از چند جهت قابل بررسی و ارزیابی است.

 آنچه دونالد ترامپ در قامت ریاست جمهوری آمریــکا در ســخنرانی اخیر خــود در مجمع عمومی ســازمان ملل متحد در خصوص ایران مطرح کرد، اندکی با سخنرانی‌ها و مواضع قبلی متفاوت بود و شاید بتوان مهمترین بخش این تفاوت را در عدم طرح برخورد نظامی دو طرف یا تهدید جنگ عنوان کــرد؛ امری که از چند جهت قابل بررسی و ارزیابی است.

 برخلاف خیلی از رئیســان‌جمهور آمریکا که کاملاً ایدئولوژیک به روابط بین ایران و آمریکا نگاه میکردنــد، ترامپ دیدی کاملاً تجاری به این مبحث دارد؛ چراکه وی اصالتاً تاجر اســت و در تمام طول عمرش هم مناسبات تجاری در تصمیماتش مؤثر بوده است.

 در کتابــی هم کــه در ســال 2016 با عنوان »آمریکای زمینگیر» نوشــته و کل مواضع خود را آنجا بیان کــرده؛ هر چه از حوزه فرهنگی و آمــوزش گرفته تا سیاســی و نظامی رویکرد تجاری یک اولویت برایش محســوب میشود.

 شاید به همین دلیل وقتی حرف‌ها و رفتارهای ترامپ بررســی میشــود، کاملاً رفتار و منش کاسبان و بازاریان در ذهن تداعی میشود.

 آنچه در ادبیات بازاریان و کاسبان خیلی متداول است، اینکه بازاریان و تجار برای اینکه بتوانند سود خود را هر چه بیشــتر افزایش دهند در تعامــلات خود به نحوی مناســبات را تنظیم می‌کنند تا به نرخ ســود حداکثری برســند؛ بنابراین در تنظیم صحبت‌ها و ادبیات تا جایی بحــث را پیــش می‌برند کــه درعین حال که نمی‌خواهند آن رابطه تجاری قطع شود، سود حداکثری را نیز داشته باشند.

 به همین دلیل ادبیات ترامپ یک ادبیات کاملاً مستثنا و متفاوت از سایر رئیسان‌جمهور آمریکا محسوب میشود؛ چراکه رویکردش در تنظیم روابط بین‌الملل بیشتر از جنبه سیاسی، جنبه اقتصادی دارد.

 در خصــوص ایران هم همین امر پابرجاســت. ترامپ از ابتدا با برجام مخالف بــود؛ چراکه میگفت ما به انــدازه کافی از آن بهره اقتصادی نخواهیم برد، بنابراین خروجش از برجام هم بیشــتر از جنبه سیاسی تحلیل اقتصادی داشت. بیشترین متضرران این بحث و خروج یکجانبه آمریکا از برجام هم اروپایی‌ها هستند و شاید دلیل اصلی اینهمه اصرارشان برای مذاکره مجدد ایران با آمریکا هم به همین دلیل بوده اســت؛ چراکه از کنــار این مذاکره منفعت اقتصــادی می‌بردنــد و اکنون هم به واســطه اینکه ما وارد مذاکره نمی‌شویم آنها هم دچار یک ضرر اقتصادی بزرگ خواهند شد.

 بنابراین ادبیات جنگی در ادبیات بازاری ترامپ خیلی مطرح نیست، مگر اینکه جنبه اقتصادی داشته باشد و بتواند اسلحه‌های خود را بفروشد؛ ماننــد تعاملی که اکنون با عربســتان در این خصــوص دارد.

میبینید که ادبیات نظامی در تعامل با ایران در دوره‌های اخیر به کم‌رنگترین حالت ممکن رسیده است و اینطور نیست که همه گزینه‌ها روی میز است!

در واقع این بحث دیگر مطرح نیست و همه گزینه‌ها همروی میز نیست، بلکه بحث بر سر حداکثر سود است، به همین دلیل آنها هم به دنبال مذاکره هستند و با فشارهای مختلف از جمله تحریم می‌خواهند ایران را مجدد به میز مذاکره برگردانند.

 نکته مهم دیگر اینکه قدرت و اعتبار آمریکا بر اساس نوشته‌های ترامپ در کتاب فوق‌الذکر در حال کاهش است و عنوان می‌کند ما آن قدرت و عظمــت خود را در جهان از دســت دادیم و من درصدد این هستم که این قدرت و اعتبار را باردیگر بدست بیاورم و به همین دلیل است که شما می‌بینید عمدتاً ترامپ ابزارهای اقتصادی را فعال کرده مثلاً اگر با چین دارد تعامل میکند تعرفه کالا را بالا می‌برد یــا مالیات را افزایش میدهد و اخراج مهاجــران غیرقانونی را برای ایجاد شغل در دستور کار دارد و... ترامپ به دنبال بازگرداندن عظمت آمریکاست و معتقد است باید وجه ابرقدرتی خود در جهان را به واسطه ابزارهای اقتصادی دوباره کسب کنند! و همین امر، کاهش اعتبار و عظمت آمریکا در جهان را ثابت میکند.

 از طرفی پیشــرفت‌های نظامی و فنی ایران در این بخش که جلوه‌های آن را در این یک سال به وضوح شــاهد بودیم که پهپاد نمونه‌ای از آن بود؛ تأثیر فوق‌العادهای در کاهش اعتبار آمریکا در جهان داشــته و چون وجه اعتباری آمریکا به خصوص از جنبه نظامی و ســلاح‌هایش در جهان هم کاهش داشته، مجبور هستند بحث مذاکره را پیگیری کنند تا منافع اقتصادی‌شان را از آن طریــق جلــب کنند و بــه عبارتی از رویارویی نظامی با ایــران به دلیل عدم برآورد دقیق پیشرفت فناوری در ایران هراس دارند و نمی‌توانند این ریسک را قبول کنند و از طرفی هم نمی‌توانند به لحــاظ اقتصادی (که خیلی برایشان اهمیت دارد) هزینه‌های این رویارویی را تخمین بزنند؛ بنابراین ترامپ ادبیات جنگی و تهدیــد را به کلی از ادبیات دیپلماتیک خود حذف کرده است. ترامپ راهکار و راهبردش در برابــر ایران را به جای اینکه یک موضع نظامی باشد به یک موضع اقتصادی تغییر داده است و این همان دلیلی است که رهبری اینقدر در این سال‌ها گفتمان جنگ اقتصادی را تقویت کرده‌اند؛ چراکه آمریکا دارد از ابزارهای اقتصادی علیه ایران استفاده می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.