محمود مصدق/
این تصور که مدارس خصوصی از مدارس دولتی با کیفیتترند و تحصیل در این گونه مدارس شانس دانشآموزان برای ورود به دانشگاههای برتر ایران و موفقیتهای علمی را افزایش میدهد هنوز در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد و شاید برای همین است که عدهای ترجیح میدهند فرزندانشان را راهی مدارس غیردولتی کنند.
اگر این گونه است دلایل افت کیفیت مدارس دولتی چیست و برای ارتقای کیفیت آنها چه باید کرد؟
ظلم آشکار به محرومان
حجتالاسلام علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در پاسخ به قدس میگوید: مدارس دولتی چند دسته هستند که بررسیهای کمیسیون آموزش مجلس نشان میدهد کیفیت برخی از آنها مناسب است و بعضی از آنها هم دارای کیفیت خوبی نیستند. مثلاً کیفیت آموزش در مدارس سمپاد، نمونه دولتی و شاهد مناسب است اما در مدارس عادی دولتی که تقریباً 80 درصد مدارس کشور را در بر میگیرد، مناسب نیست.
وی پایین بودن کیفیت مدارس عادی دولتی را آسیبزا میخواند و میگوید: دلیلش این است که خیلی از خانوادههای محروم معمولاً فرزندانشان را به مدارس دولتی میفرستند و پایین بودن کیفیت این گونه مدارس یک تبعیض و ظلم آشکار و اجحاف در حق این دانشآموزان و خانواده آنهاست.
وی کاهش نظارت بر مدارس عادی دولتی را یکی از عمده ترین دلایل پایین آمدن کیفیت یاد میکند و میگوید: علاوه بر این، موضوع نبود امنیت شغلی برای بخشی از معلمان هم مطرح است. در حال حاضر بعضی از نیروهای خریدخدمت، حقالتدریس آزاد، حقالتدریس بازنشسته و... انگیزه لازم را برای آموزش ندارند که این موضوع به کیفیت مدارس عادی دولتی آسیب زده است. عامل سوم هم به معیشت معلمان برمیگردد؛ یعنی حقوقی که به معلمان پرداخت میشود معیشت خانواده آنها را تأمین نمیکند و این مسئله نیز روی انگیزه آنان و به تبع آن بر کیفیت آموزش در مدارس عادی دولتی تأثیر معناداری داشته است.
وی از کمبود معلم به عنوان عامل دیگر پایین آمدن کیفیت مدارس عادی دولتی نام میبرد و میگوید: نتوانستهایم معلمانی در تراز آموزش و پرورش تربیت کنیم. یعنی دانشگاه فرهنگیان در این زمینه حرکت لاکپشتی داشته است. معلمی فقط یک علم نیست یک فن هم هست و متأسفانه برخی از معلمان این فن را بلد نیستند در حالی که معلمان نسلهای قبل بیشتر با فن معلمی آشنا بودند و با انگیزهتر وارد عرصه معلمی میشدند. عامل دیگر بحث امکانات است. وقتی معلمان و مدیران درگیر تأمین تخته پاککن، ماژیک، کتاب بچهها و پرداخت ایاب و ذهاب مدارس هستند چطور میتوان از معلم و مدرسه انتظار کیفیت آموزش را داشت؟
سلیمی در خصوص راهکارش برای ارتقای کیفیت مدارس دولتی هم میگوید: باید نوع نگاه به آموزش و پرورش تغییر کند چون در حال حاضر آموزش و پرورش در اولویت دولت نیست. به طوری که بودجه آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید به میزان یک درصد کاهش یافته است. در واقع بودجه این وزارتخانه تا پیش از دولت آقای روحانی 3درصد درآمد تولید ناخالص ملی بوده که این رقم حالا به 2درصد رسیده است و این نشان میدهد دولت به آموزش و پرورش بیمهری میکند. با وجود این اگر دولت نگاهش را به آموزش و پرورش تغییر دهد بدون تردید کیفیت مدارس ارتقا مییابد در غیر این صورت امیدی به بهبود و ارتقای کیفیت مدارس عادی نیست.
افزایش بودجه آموزش و پرورش باید مطالبه مردمی شود
دکتر ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نیز اگرچه مدارس دولتی را از مدارس غیردولتی با کیفیتتر میداند اما اذعان میکند که مدارس عادی دولتی از نظر کیفیت نسبت به گذشته وضعیت مناسبی ندارد.
وی با اشاره به اینکه مدارس خاص دولتی از جمله تیزهوشان، شاهد، نمونهدولتی و هیئتامنایی از لحاظ کیفیت در جایگاه نخست قرار دارند، تصریح میکند: اگر بخواهیم مدارس کشور را از نظر پیشرفت نمرات تحصیلی که ملاک آن امتحانات نهایی است رتبهبندی کنیم مدارس خاص دولتی حتی از مدارس غیردولتی هم برتر هستند. جایگاه بعدی به یکسری مدارس غیردولتی خاص اختصاص دارد و مدارس عادی دولتی هم در جایگاه سوم قرار میگیرند و یکسری مدارس غیردولتی هم در جایگاه آخر هستند. با این همه اذعان میکنیم که مدارس عادی دولتی از نظر کیفیت نسبت به گذشته وضعیت مناسبی ندارند و در مقایسه با بعضی از مدارس غیردولتی خاص جایگاه خوبی ندارند.
وی سپس به عوامل عمده افت کیفیت مدارس عادی دولتی میپردازد و میگوید: مهمترین آنها عامل نیروی انسانی یا همان معلمان و کادر اجرایی مدارس است. در حال حاضر آموزش و پرورش با کمبود 108 تا 130 هزار معلم مواجه است که برای جبران این میزان نیرو از حقالتدریسیها و معلمان در شیفت بعدازظهر استفاده میکند که معلمان حقالتدریسی انگیزه لازم را ندارند و از سوی دیگر معلمانی که شیفت صبح کار میکنند انرژی کافی را برای کار در عصر ندارند بنابراین نتیجه کار چنین کلاسهایی چیزی جز افت کیفیت نیست.
وی با اشاره به اینکه وضعیت معیشت معلمان هم روی کیفیت مدارس عادی سایه انداخته است، میافزاید: از سوی دیگر آموزش ضمن خدمت معلمان هم پولی شده است بنابراین نه معلمان آن را جدی میگیرند و نه مؤسسههایی که اقدام به آموزش معلمان میکنند به آن اهمیت میدهند.
سحرخیز سپس به بحث امکانات آموزشی میپردازد و میگوید: فضای آموزشی مدارس عادی ما در حال حاضر با فقر آموزشی روبهرو است. یعنی آزمایشگاهها و کارگاههای آموزشی این گونه مدارس مجهز نیستند. دلیلش هم این است که تاکنون اعتبارات به سختی پاسخگوی هزینههای اجتنابناپذیر مدارس است در این صورت پولی برای تجهیز کارگاهها و آزمایشگاهها، ورزش دانشآموزان، برپایی اردوها و یا به عبارت بهتر برای کیفیتبخشی مدارس نمیماند و به همین خاطر ما دیگر در المپیادهای علمی و ورزشی دانشآموزان درخششهای دهه 80 و اوایل 90 را نداریم.
وی بالا بودن تراکم کلاسها را یکی دیگر از عوامل مؤثر در افت کیفیت مدارس دولتی میخواند و میگوید: بر اساس شاخص شورای عالی آموزش و پرورش تراکم مطلوب کلاسهای درس بین 19 تا 20 دانشآموز است و بیش از 26 دانشآموز خط قرمز است، اما دکتر حکیمزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش به تازگی اعلام کرده 60درصد کلاسهای مقطع ابتدایی خارج از نرم استانداری شورای عالی آموزش و پرورش است. یعنی 60درصد کلاسهای دوره ابتدایی بالای 26 دانشآموز و بعضی از کلاسها 40 دانشآموز دارند.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش اشتباه بودن روشهای تدریس در ایران را عامل دیگر پایین آمدن کیفیت مدارس عادی دولتی ارزیابی میکند و میگوید: هنوز روشهای تدریس ما کتابمحور است؛ باید روشهای نوین جایگزین شود. البته برای این منظور باید تعداد دانشآموزان کلاس به حد مناسب برسد چون در کلاسهای 40 نفره نمیتوان روشهای نوین آموزشی را به کار گرفت.
سحرخیز با اشاره به اینکه استفاده از فناوریهای نوین و هوشمند آموزشی در مدارس عادی جدی گرفته نشده است، میگوید: در این مورد فقط شعار داده میشود.
وی همچنین به بودجه آموزش و پرورش اشاره میکند و میگوید: دلیل عمده مشکلات که به کیفیت مدارس عادی دولتی آسیب زده است به کمبود اعتبارات آموزش و پرورش برمیگردد. دولت و مجلس ظاهراً به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان بیش از آن چیزی که ارائه میشود بودجه به وزارت آموزش و پرورش اختصاص داد در حالی که به نظر میرسد این گونه نیست. با نگاهی به کشورهای منطقه درمییابیم که ایران کمترین بودجه را به آموزش و پرورش اختصاص داده است. یعنی 2درصد درآمد تولید ناخالص ملی به این موضوع اختصاص یافته که اصلاً منصفانه و قابل توجیه نیست. ضمن اینکه چرا دولت برای جاهای دیگر بودجه دارد تا هزینه کند اما برای آموزش و پرورش ندارد. یعنی به نظر میرسد کمبود بودجه بهانهای شده تا دولت از اجرای اصل 30 قانون اساسی که آموزش را برای همه دانشآموزان رایگان دانسته است، فرار کند.
وی با تأکید بر اینکه با اختصاص 2درصد درآمد تولید ناخالص ملی به آموزش و پرورش وضعیت مدارس عادی دولتی از لحاظ کیفیت هر سال بدتر از سال قبل خواهد شد، میگوید: مگر اینکه افزایش بودجه آموزش و پرورش جزو مطالبات مردم شود. چون افزایش بودجه آموزش و پرورش هنوز به گفتمان مردمی تبدیل نشده است. در واقع همه باید به این نتیجه برسیم که آموزش و پرورش موضوع بسیار مهمی است چون تربیت نیروی انسانی این جامعه را به عهده دارد و اگر امروز در این حوزه هزینه نکنیم فردا باید برای درمان و بازپروری افرادی که دچار آسیب شدهاند چندین میلیون تومان در زندانها هزینه کنیم.
نظر شما