در روزهای اخیر تحولات مهمی در صحنه سیاسی افغانستان رخ داده است. اعلام توقف مذاکرات میان آمریکا و طالبان یکی از همین تحولات به شمار میآید. به نظر نمیرسد که این توقف ارتباط چندانی با انفجار اخیر در نزدیکی پایگاه آمریکاییها در بگرام داشته باشد؛ چرا که به عقیده بسیاری از آگاهان سیاسی دو طرف به توافقات نهایی دست یافته اند و تنها مسئله زمان انتشار آن باقی مانده است. اما در سوی دیگر میدان و در کشمکش اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری نیز وقایع مهمی شکل گرفته است. در ابتدا کمیسیون انتخابات افغانستان تصمیم گرفت بنا بر توصیه آمریکا با صرف نظر کردن از تکمیل روند باز شماری آرا در هفت ناحیه انتخاباتی که مخالفان مانع انجام آن شده بودند، نتایج ابتدایی را در آخر هفته گذشته اعلام کند. همزمان با تعویق اعلام نتایج مقدماتی، عبدالله عبدالله نامزد اصلی معترضان در یک عقبنشینی آشکار از طرفداران خود خواست به افراد کمیسیون انتخابات اجازه دهند تا بازشماری آرا در استانهای مورد اختلاف انجام گیرد. با توجه به گفتوگوهای چند روز گذشته میان عبدالله عبدالله و پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، روشن است که توصیههای کاخ سفید در این زمینه نقش مهمی را ایفا کرده است. بدین ترتیب به نظر میرسد که آمریکاییها در تلاش هستند تا هدایت و کنترل چالش انتخاباتی در افغانستان را در اختیار گیرند و با به تعویق انداختن مذاکرات صلح، برای پیشبرد همزمان هر دو فرایند برنامهریزی کنند. در چنین شرایطی اعلام نتایج انتخابات و چگونگی آن میتواند نقش بسزایی در این برنامه ریزی ایفا کند.
در حال حاضر سه گزینه برای نتایج انتخابات ریاست جمهوری افغانستان محتمل است. نخست اعلام پیروزی عبدالله عبدالله از سوی کمیسیون انتخابات؛ که با توجه به شواهد موجود از جمله اصرار عبدالله عبدالله بر احتمال تقلب و جلوگیری وی از اعلام نتایج مقدماتی، بسیار بعید به نظر میرسد. اما حالت دوم و اعلام پیروزی اشرف غنی نیز نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه کشور را به سوی بحران و هرج و مرج سوق خواهد داد. سومین گزینه اعلام کشیده شدن انتخابات به دور دوم خواهد بود که نسبت به گزینههای دیگر محتمل تر است و همانطور که اشاره خواهیم کرد کمک بهتری برای واشنگتن در جهت ادغام دو فرایند مذاکرات صلح با طالبان و انتخابات محسوب میشود.
در همین راستا با توجه به اینکه نادیده گرفتن کل فرایند انتخابات ملاحظاتی را در مورد بیهودگی مخارج و جنجالها و حواشی چند ماهه آن به وجود میآورد و از سوی دیگر برگزاری دور دوم انتخابات هم با توجه به شرایط سیاسی و امنیتی کنونی افغانستان بسیار دشوار وشاید ناممکن باشد؛ این بهترین فرصت خواهد بود که برنامه ریزی ها به سوی تشکیل یک دولت موقت سوق پیدا کند که در آن طرفهای برتر انتخابات (احتمالاً تیم ها و حامیان انتخاباتی اشرف غنی و عبدالله عبدالله) از یکسو و طالبان از سوی دیگر حضور داشته باشند. با این گزینه طالبان به خواسته خود که مشارکت برابر در کنار سایر احزاب و گروهها به عنوان بخش مهمی از حکومت (نه گروهی مذاکره کننده در برابر آن) است، خواهند رسید. عبدالله عبدالله نیز پیش از این اعلام کرده بود حاضر است به خاطر پایان دادن به جنگ در افغانستان حتی درست یک روز پیش و یا پس از انتخابات ریاست جمهوری، منافع خود را در این رابطه قربانی کند. در عین حال به طور قطع او این گزینه را به انتخاب دوباره اشرف غنی به ریاست جمهوری ترجیح میدهد.
اما در مورد اشرف غنی میتوان گفت که او باید به همین موضوع که در ساختار حکومتی باقی مانده و حذف نشده، خرسند باشد. اشرف غنی نسبت به سایر افراد و سیاستمداران افغانستان عقبه سیاسی قدرتمندی ندارد. او هم اکنون نیز اتکای زیادی به حمایت نیروهای نظامی و ارتش افغانستان دارد. با این حال او نماینده پشتونها محسوب میشود و با توجه به قرار داشتن آنها در رأس هرم قدرت در چند قرن اخیر، احتمالاً آمریکایی ها نیز در چارچوب یک دولت موقت و به عنوان یک عنصر قابل کنترل و متعادل کننده در برابر طالبان، از او حمایت میکنند. نتیجه تمامی فعل و انفعالات این خواهد بود که دولت موقتی شکل میگیرد که در ظاهر از دل انتخابات ریاست جمهوری بیرون آمده است، اما در عمل میتواند هیچگونه ارتباطی با این انتخابات نداشته باشد. بدین ترتیب همان مسیری طی شده است که پیش از برگزاری انتخابات مورد تأکید واشنگتن و برخی جریانهای سیاسی داخلی مانند حامد کرزی قرار داشت؛ یعنی اولویت داشتن صلح بر انتخابات ریاست جمهوری.
نظر شما