قدس آنلاین: در گفتوگوی امروز با یکی از شاعران و پژوهشگران شعر خراسان به رابطه شعر سپید و شعر آیینی خراسان پرداختیم.
دکترهادی منوری بیش از دو دهه است که شعر میگوید و فعالیت ادبی میکند. او اگرچه فارغ التحصیل مقطع دکتری رشته داروسازی است اما به هماناندازه که در طب سررشته دارد در زمینه شاعری ، نویسندگی و پژوهشهای ادبی هم فعالیت میکند.
حاصل فعالیتهای ادبیاش بیش از ١۵کتاب چاپ شده است. در کارهای اجرایی حوزه ادبیات و شعر هم بسیار فعال است. جشنوارههای علمدار، شعر فجر، ریاست شورای شعر، شعر رضوی، کتاب سال رضوی و… گوشهای از فعالیتهای این شاعر است. مجموعه شعر آزاد «پاییز در راهرو» عنوان آخرین اثر منتشر شده از این شاعر است.
کوچههای بی تقویم، اولین فصل زمین، پاره خطی تا ماه، دوباره شیعه شدم (سفرنامه)، امام چه مهربونه، کوچههای علمدار بخشی از آثار منتشر شده این شاعر است.
* رابطه شعر سپید و شعر مذهبی چگونه است و چقدر سپیدسراها به سرودن شعر مذهبی تمایل نشان دادهاند؟
* جایگاه شعر سپید را آن طور که لازم است نتوانستهایم در شعر مذهبی جا بیندازیم چون تاریخچه شعر سپید نشان میدهد شاعرانی که افکار روشنفکرانهای داشتهاند به سرودن این نوع شعر تمایل داشتهاند. حتی قبل ترها شاعران مذهبی با شعر سپید میانه ای نداشتند و مذهبیها با شعر سپید رابطه خوبی برقرار نکردند. به خاطر همین باور غلط، بسیاری فکر میکردند شعر سپید، شعر روشنفکری است و با مذهب ارتباطی ندارد اما ما شاهد این بودیم قبل از انقلاب آدمهای مذهبی شروع کردند به شعر سپید گفتن از علی موسوی گرمارودی گرفته تا شاعران بعد او و این قصه ادامه پیدا میکند تا بعد انقلاب . «خط خون» علی موسوی گرمارودی شعر عاشورایی است که در حال و هوای شعر نیمایی گفته شده است و بعد او طاهره صفارزاده از چهرههایی است که شعر مذهبی در قالب غیر کلاسیک سرود. زمان انقلاب هم عدهای از شاعران انقلابی مثل سیدحسن حسینی، قیصر امین پور و سلمان هراتی وارد فضای شعر سپید شدند و توانستند کارهای خوبی ارایه دهند مثلا کتاب «گنجشک و جبرئیل» سید حسن حسینی نمونه ای از شعر سپید اشعار عاشورایی است .بعد از این عدهای از شاعران جوان وارد سرودن شعر سپید با محتوای مذهبی شدند با همه اینها هنوز هم شعر سپید در حلقه شاعران مذهبی جایگاه خودش را ندارد.
* میتوان یکی از دلایلی که شعر سپید مذهبی نتوانسته جایگاه خودش را پیدا کند، مجلسی نبودن این شعر عنوان کرد یعنی خواندن این شعر در محافل مذهبی، هیاتها و مراسمها گل نمیکند و برای همین بسیاری از شاعران شعر سپید مذهبی را در محافل نمیخوانند.
** شعر به دو گونه در هیأتهای مذهبی حضور دارد یا توسط شاعر خوانده میشود که در این حالت مهم نیست شعر ریتم داشته باشد یا نه. شاعر مثل سخنران شعرش را میخواند اما اگر قرار باشد شعر تبدیل به نوحه شود، باید ریتم و ضرباهنگ داشته باشد که البته با گذشت زمان تجربههای جدید آزموده میشود همانطور که در سالهای قبل کسی فکر نمیکرد میتوان روی شعر نو هم موسیقی گذاشت و زمانی که برای اولین بار شعر سهراب در دستگاه خوانده شد برای همه تازگی داشت ولی امروز میبینیم بسیاری از شعرهای نو سپید در تصنیف و ترانه و دستگاههای موسیقی اجرا میشود. اگر چه سخت و جدید، اما شدنی است. وقتی شاعر سپید سرا در هیاتها حاضر شود و شعر بخواند و با مداح و روضه خوان ارتباط برقرار کند حتماً میتواند راهش را به سمت هم باز کند همچنان که در تصنیفها آمد.
* این نوع شعر خوانی مورد اقبال حاضران در مجلس قرار میگیرد. منظورم شعر سپید است؟
*ببینید نباید منکر این مساله شد که شعر سپید در خراسان با استانهای دیگر تفاوت دارد آن غلبه تفکر عدهای شاعر بود. شعر خراسان در قدیم تحت تأثیر هیمنه افرادی بود که به شعر سپید اجازه بروز و ظهور نمیدادند. سایه این افراد آن قدر بر سر شعر خراسان سنگین بود که زیر این سایه شعر سپید نمیتوانست رشد کند. در آن فضا حتی اگر شاعرانی شعرسپید میسراییدند در جلسات و محافلی که شاعران پیشکسوت و با هیمنه حضور داشتند، جرات خواندن شعر سپید آن هم در قالب مذهبی را نداشتند اما الان این شرایط تغییر کرده و آن فضا شکسته شده است. اگر چه که هنوز هم آن سایه سنگین وجود دارد اما امروزه آن فضای سنگین تلطیف شده است. میبینیم خیلی از جوان ترها شعر سپید مذهبی میگویند در جلسات میخوانند و منتشر هم میکنند. به هر حال انجام هیچ کاری ، نشدنی نیست مثلا حاج ماشاءالله وحیدی در هیاتهای سینه زنی سوره یاسین را خواند. پس هر اتفاق نویی میتواند انجام شود به شرط آنکه نوحه خوان سواد و اراده این مسأله را داشته باشد و بدون حب و بغض از این نوع شعر استفاده کند.
* آیا شاعران در جلسات و هیأتهای مذهبی شعر سپید میخوانند؟
* بله اصلاً شعرخوانی شاعران در هیأتها و مجالس روضه خوانی و سینه زنی از مشهد شروع شد و شاعران دیگر شهرها به دنبال این اتفاق در مشهد از آن استقبال کردند. 19 سال است که هیات آل طاها و آل یاسین در شبهای شام غریبان شب شعر برگزار میکند و شاعران آن جا شعر میخوانند. خود من قریب به 20 سال است که به این مجالس میروم و شعر میخوانم و قبل از من هم شاعرانی بودهاند که میرفتهاند و در این هیات شب شعر برگزار میکردند. بسیاری از شاعران خراسانی آن جا شعر خواندهاند استاد شفق، استاد غلامحسین شکوهی، محمد حسین جعفریان، بهزاد پورحاجیان، جواد گنجعلی و تقریبا همه شاعران مشهدی. در این شب شعر هم شعر سپید خوانده میشود و هم شعر کلاسیک.
* با توجه به صحبتهایی که کردید، شرایط شعر سپید مذهبی خراسان را چگونه ارزیابی میکنید؟
* اولاً من با بومیکردن شعر صددرصد مخالفم. شعر درخت زیتون نیست که آن را بومی کنیم. شعر جغرافیا نمیشناسد نباید آن را در جغرافیایی خاص منحصر کنیم اما اگر بخواهیم فضای شعر سپید خرسان را ترسیم کنیم باید بگوییم در مشهد شاعری مثل مهدی اخوان ثالث را داشته ایم که نقش بسیار پررنگی در شعر خراسان و شعر ایران داشته است مخصوصا شعر نیمایی. او در مشهد بوده و در مشهد نفس میکشیده پس با این سابقه میشود گفت شعر غیر کلاسیک خراسان شعری ریشه دار، معنادار و پرمحتوا است . اما این مساله هنوز ایده آل نیست و خیلی راه است تا شعر سپید مذهبی ایده آل، سروده شود. با فراهم کردم زیر ساختها میتوان به این ایده آل رسید. منظورم لوازم و اسباب و عللی است که باعث میشود شعر آیینی خوب سروده شود و شد کند و نهایتا ماندگار شود و دست به دست شود.
* چه اسباب و عللی لازم است شعر سپید مذهبی خراسان به این جایگاه برسد؟
* خراسان و رسانههای خراسان شاعران خراسان را قبول ندارد . در ماه محرم با وجود اینکه بهترین شاعران آیینی سرا در خراسان هستند اما شهرداری مشهد همه شعرهای یک شاعر غیر خراسانی را روی بنر سطح شهر میزند .این بیگانه پرستی و ناخودباوری باعث میشود شاعران مذهبی و خراسان مکانی برای ارایه آثار خود نداشته باشند. مساله بعدی این است که شعر سپید مذهبی باید به مساجد و هیاتها برود. این شعر باید با سینه زنی و هیات گره بخورد و آمیخته شود. در مساجد و هیاتها علاوه بر اینکه شعر کلاسیک خوانده میشود شعر غیر کلاسیک هم خوانده شود. باید نفس شاعر را به نفس سینه زنان و زنجیر زنان گره زد. شاعر باید در هیاتها حضور داشته باشد ، پای علم بیاید و بایستد. اگر قرار باشد شاعر از این فضا دور شود و در فضای مذهبی نفس نکشد توقع سرودن شعر مذهبی از این شاعر دور از واقعیت هست؛ آن هم سرودن شعری که همه پامنبریها از آن خوششان بیاید.
انتهای پیام/
نظر شما