عباسهشی، اقتصاددان و استاد دانشگاه/
تأمین بودجه همه کشورهای دنیا به خصوص کشورهای توسعهیافته از درآمدهای مالیاتی است در حالی که ما همچنان وابسته به درآمدهای نفتی هستیم. تحریمهای نفتی که مانع درآمدزایی ما از این بخش شده فرصت مناسبی برای بسترسازی مالیاتی توسط دولت در اقتصاد است.
اصلیترین مؤلفهای که دولت باید در دستور کار خود قرار دهد، تمرکز بر فراریان مالیاتی است. دولت تاکنون تمرکز مالیاتی خود را بر حقوقبگیران و صاحبان کسب و کارهای شرکتهای شناخته شده قرار داده، در حالی که بسیاری از فعالان اقتصادی از پرداخت مالیات فرار میکنند. در همه جای دنیا سیستم بانکی متصل به نظام مالیاتی است تا کسب وکارها و درآمدهای مختلف مورد ارزیابی و حسابرسیهای مالیاتی قرار بگیرند، اما در ایران عزم راسخی برای تحقق این مهم وجود ندارد و آنچه به عنوان مالیات اخذ میشود یا از حقوقهاست یا تراکنشهای خُرد. دریافت مالیات نیازمند عزم راسخ است. متأسفانه دریافت مالیات در همه دولتها نادیده گرفته شده و در میان دولتهای هشتم ،نهم، دهم و یازدهم این بیمیلی تصاعدی بوده است. به نظر میرسد دولت دهم و یازدهم در مسئله دریافت مالیات و شفافیت مالیاتی به گونهای مردم را سر کار گذاشته است، چرا که همه راههای فرار مالیاتی را روی سودجویانی که منافع آنها با شفافیتزایی در تضاد است را بازگذاشتهاند.
بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی مشمول معافیتهای خودسرانه دولتی شده است. قطعاً اگر رهبرانقلاب بر دریافت مالیات بر ارزشافزوده تأکید نمیکردند، دولت به این موضوع هم وقعی نمیگذاشت. بیشک دریافت مالیات منوط به اطلاعات مالی و تراکنش بانکی است. درآمدهای نفتی و برخورداری دولتها از این درآمد مانع هر اقدام جدی در اخذ مالیات شده است. برداشتن فشار مالیاتی از روی دوش اقشار ضعیف جامعه و دریافت مالیات از پایههای جدید مالیاتی موضوع مهمی است که اگر دولت یا دولت بعدی همت خود را بر اجرای صحیحی که معمول همهدنیاست قرار دهد، قطعاً با دریافت مالیات، اقتصاد راه خود را پیدا میکند و مردمیشدن اقتصاد زمینههای قابلتوجهی را برای مشارکت و سرمایهگذاری مردم در بخشهای مختلف اقتصادی فراهم میکند.
نظر شما