قدس آنلاین: چگونگی ارائه خدمات اجتماعی وجه تمایز جامعهها نسبت به یکدیگر است. افزایش کیفیت و ارتقای این خدمات است که میزان رضایت از زندگی را در جامعه افزایش میدهد. انقلاب اسلامی ایران با حمایت میلیونی آحاد مردم به پیروزی رسید که از طبقات و لایههای مختلف شهری تا روستایی بودند. مردمی خسته از نظام یکسویهای که در راستای افزایش منافع سرمایهداران و طبقات برخوردار بود، با انقلاب همراه شدند تا حق مسلم خود را از خدمات اجتماعی که زیربنای خدمات فرهنگی و اقتصادی است دریافت کنند.
دکتر سینا کلهر، مدیر کل مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و جامعهشناس در گفتوگو با ما به مقایسه تفاوتهای ساختاری خدمات اجتماعی پیش و پس از انقلاب اسلامی پرداخته است.
اگر بخواهیم مؤلفههای خدمات اجتماعی را در بیش از ۴۰ سال گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی بررسی کنیم تمرکز بر کدام نکته از نظر شما مهم و در کدام بخشها پیشرفتها نسبت به پیش از انقلاب عینیتر است؟
هنگامی که به دنبال تبیین دستاوردهای انقلاب یا ساختار حاکمیتی جدید هر جامعه هستیم باید به دو نکته مهم که در کدام نقطه و چه محیطی بودهایم و در حال حاضر به کجای این منحنی رسیدهایم توجه کنیم. توجه به این موضوع به لحاظ آماری میتواند مقایسه بین گذشته و اکنون را به دور از حب و بغضها یا سیاسی کاریها به صورت شفاف برای ما آسان کند. دستاوردهای اجتماعی که در قالب خدمات اجتماعی ارائه میشود از جمله موضوعات عینی است که به صورت واقعگرایانه به دور از یکجانبهگری مورد بررسی قرار میگیرد چرا که در لایههای مختلف زندگی اجتماعی مردم بروز و ظهور دارد، بنابراین هر موضوعی را نمیتوان دستاورد اجتماعی نامید و یا از کنار موضوعات کوچک اما تأثیرگذار در روند زندگی اجتماعی افراد نیز نمیتوان به سادگی گذشت. اگر با همین دو زاویه موفقیتها و چالشهای حوزه اجتماعی را پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار دهیم به نقاط روشنی میرسیم که اهمیت آن نه تنها در سطح داخلی بلکه از منظر بینالمللی نیز بسیار برجسته شده است. پوشش بیمهای و تعداد بیمهشدگان در ایران موضوع مهمی است که موجب تمایز ما با بسیاری از کشورهای دنیا شده است بهگونهای که در این بخش جزو کشورهای پیشرو به شمار میرویم. جالب است بدانیم یکی از نقدهایی که بهتازگی به جمهوری اسلامی وارد میشود چرایی گسترش سطح پوشش بیمهای است، چرا که بسیاری از کشورهای پیشرفتهای چون دانمارک و... که در خدمات اجتماعی مطرح هستند چتر پوشش بیمهای مطلوب و ایده آلی مانند ایران ندارند. طرح تحول سلامت با هدف تأمین و حفظ سلامت مردم - به عنوان یکی از عوامل مهم در شاخصههای رشد هر کشوری- نیز به شدت مورد توجه مسئولان قرار دارد، خدمات بهداشتی و سلامتی و درمانی نسبت به دوران پهلوی رشد چشمگیری داشته و اعداد و ارقام رسمی بیانگر تفاوت مبنایی بین دو دوره پیش و پس از انقلاب اسلامی در موضوعات بهداشت و درمان است. به هر حال نظام درمانی و بهداشتی ما نیز از مشکلاتی رنج میبرد که یکی از مهمترین آنها پرداخت از جیب در حوزه خدمات دارو و درمانی بهخصوص در بخش خدمات خصوصی است، اما پیشرفت چشمگیر پزشکی و خدمات درمانی و بیمهای در کشور در مقایسه با ردهبندیهای جهانی، موقعیت ایران را پس از انقلاب درزمینه خدمات اجتماعی درمانی و بهداشتی پیش از انقلاب متفاوت کرده است.
در بخش آموزش پیشرفتها محسوس بوده است، آمار افزایش میزان باسوادی در عموم جامعه بهخصوص افزایش رشد سواد زنان که تحصیلات عالیه دارند نیز از موضوعات بسیار عینی است.
آیا توضیح دیگری که نشاندهنده تفاوت شاخصهای خدمات آموزشی پیش و پس از انقلاب باشد دارید؟
در بخش آموزش از حیث پوششی که در سطح عمومی و گسترش رشتهها و تنوع دانشگاهها اتفاق افتاده نسبت به پیش از انقلاب به وضعیتی رسیدهایم که حتی تنوع دانشگاهها امروز به بحرانی برای نظام آموزش عالی کشور تبدیل شده است. در آمایش دانشگاهی مشخص شد هیچ کشوری به لحاظ تعداد و تنوع دانشگاه شبیه ایران نیست. خدمات آموزش عمومی که ذیل خدمات اجتماعی به آحاد جامعه داده میشود در ایران منحصر به فرد است و تفاوت بین دوران پهلوی و انقلاب اسلامی را به شدت مشهود میکند. پیشرفتهای علمی کشور نیز نتیجه رشد آموزشی کشور است، موضوعی که نه از سوی مسئولان ما بلکه معیارها و آمارهای بینالمللی تأییدکننده آن هستند. ۱۴ رشته، بار علمی کشور را به دوش میکشند، بنابراین در راستای افزایش خدمات اجتماعی تمام توان خود را باید معطوف به رشد سایر رشتهها و ارتقای هر چه بهتر آنها برای خدمت به جامعه کنیم. از نظر عدالت فرهنگی دسترسی به فرهنگسراها و کتابخانههای عمومی نیز نسبت به قبل انقلاب بسیار آسانتر شده است. یکی از چالشهای موجود در موضوع کتابخانهها، افزایش گسترده کتابخانههای عمومی کشور است، هر چند خدمات افزایش یافته اما استقبال چندانی از سوی مخاطب دیده نمیشود که این موضوع نیازمند بررسی بیشتری است. تعداد کتابخانههای عمومی در کشور از ۳۷۳ به ۳هزار و ۵۴۵ باب در کل کشور افزایش یافته است.
در سایر موارد اعم از تربیت بدنی یا رسانهای آیا امتیازی نسبت به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی داریم که قابل ذکر باشد؟
در حوزه تربیت بدنی و خدمات رایگان رسانهای نیز نسبت به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی نسبت به بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان وضعیت متفاوتی داریم. مثلاً پخش یا تماشای فوتبال خارجی از رسانه ملی که برای هموطنان ما امری عادی است در بسیاری از کشورهای دنیا رایگان نیست و عمومیتی در پخش آن از طریق شبکههای دولتی وجود ندارد. در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی هم از لحاظ تنوع و سلامت گردشگری به موفقیتهای قابل توجهی نائل شدهایم که از نظر عدد و ارقام تفاوت محسوسی با دوران پهلوی دارد و نوع نگرش خارجیها به ایران را تغییر داده است.
آیا پس از پیروزی انقلاب اسلامی نهادهای تازه تأسیسی برای خدماتدهی اجتماعی دایر شد یا ماهیت عملکردی سازمانهای اجتماعی دوران قبل تغییر و فعالیتها با روش جدید دنبال شد؟
بخش عمده جدیترین نهادهای خدمات اجتماعی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با همت مردم و فرمان امام خمینی(ره) تأسیس شد نهادهای حمایتی اجتماعی چون «کمیته امداد حضرت امام(ره)» و «جهاد سازندگی» بود که به عنوان دو نهاد اصلی در کنار بنیاد مستضعفان و ستاد اجرای فرمان امام موظف به خدماترسانی به اقشار محروم و ضعیف جامعه شدند. افزایش نهادهای حمایتی با رویکرد حمایتهای اجتماعی و معیشتی تا اشتغالزایی نیز با شکلگیری بنیادهایی چون بنیاد برکت، احسان، کرامت و ... دریچه تازهای را به خدمات اجتماعی گشود. عمدهترین هدف و رویکرد نهادهای تأسیس شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی تمرکز بر محرومیت و فقرزدایی بوده است که بیشترین خدمات اجتماعی دریافت شده توسط محرومان جامعه از این نهادها بوده است.
آیا با تأسیس این نهادها توانستهایم فاصله طبقاتی را کاهش دهیم و شعار اصلی انقلاب اسلامی که تحقق عدالت اجتماعی بود را به منصه ظهور برسانیم؟
عدالت در مفاهیم مختلفی معنا میشود. اگر عدالت را از حیث برخورداری عموم مردم جامعه از منابع عمومی عنوان کنیم متأسفانه فاصلههای موجود نشاندهنده عدم تحقق هدف غایی مورد نظر انقلاب اسلامی است و وضعیت ما در این بخش همچنان مطلوب نیست. اما تأسیس نهادهای حمایتی و حمایتهای دائمی آنها از محرومان جامعه که در موارد متعددی از جمله اشتغالزایی تا کمکهای تحصیلی به خانوادههای بیبضاعت یا کم بضاعت دنبال شده، رضایتبخش است. به هر حال موضوع تبیین عدالت اجتماعی موضوع ریشهداری در تاریخ ماست، چرا که فشارهای برخی طبقات برای برخورداری بیشتر همیشه به شکاف طبقاتی جامعه دامن زده و انقلاب اسلامی با تمام تلاش خود در این حوزه همچنان با مسائل و چالشهایی روبهرو است؛ اما در این بخش با دسترسی گروههای کمبرخوردار جامعه توسط حمایتهای اجتماعی و اقتصادی نهادهای نامبرده بهصورت حمایتهای یارانهای و مستمریهایی که به صورت دائمی دریافت میکنند، گامهای خوبی برداشته شده است. ارقام و اعداد مشخصی که به این منظور مهم اختصاص داده شده خوب است هر چند برای تأمین معیشت کافی نیست اما نظام اسلامی سعی کرده حمایتهای مختلفی در شکل یارانههای غیرمستقیم در قالب خدمات درمانی و بیمهای و کمک به کارآفرینی برای مددجویان و اقشار کم برخوردار جامعه ترتیب دهد؛ با اینکه فاصله طبقاتی موجود و شکافهای درآمدی ما را از عدالت اجتماعی دور کرده است اما نوع نگاه به حمایت از اقشار کم درآمد خاص است. انتظار میرود مسئولان تمرکز خود را بر توزیع هر چه بیشتر و برخورداری همه اقشار جامعه از منابع عمومی به صورت عادلانه قرار دهند.
نظر شما