قدسآنلاین_ کرونا دارای فرصتهای متعددی است، اولین فرصتی که باید به آن اشاره کنیم توسعه فرهنگ استفاده از فضای اینترنت برای داد و ستد و تعاملات کسب و کار است. محدود شدن مردم در تعاملات اجتماعی و ارتباطات جمعی واقعی، این فرصت را برای کسب و کارهای اینترنتی فراهم کرد تا بتوانند تا از این محدودیت به نحو مطلوبی بهره برده و در جهت رشد و توسعه کسب و کارهای اینترنتی به توفیقاتی دست یابند.
نیاز مردم و اجتناب اجباری آنها موجب شد فرهنگ استفاده از فضاهای کسب و کار اینترنتی رشد و توسعه پیدا کند. این گام مفید برای توسعه این فرهنگ میتواند در دوران پساکرونا پیگیری و حتی نهادینهتر شود.
فرصت دیگری که در پساکرونا در اختیار ماست، فرصت تجدید نظر در ساختار اداری کشور و تبدیل برخی از مشاغل به مشاغل غیر حضوری و توسعه دولت الکترونیک است. پایین بودن نرخ کار مفید در ادارات و سازمانهای اداری و معیوب بودن نظام دیوانسالاری کشور بر کسی پوشیده نیست. ضعفها در این حوزه بسیار زیاد و غیرقابل شمارش است. کرونا در این حوزه چند موضوع را نشان داد که یکی از مهمترین آنها امکان اداره برخی از نهادها و سازمانهای دولتی با حتی یک سوم منابع انسانی موجود است.
دیگر این که برخی از فعالیتها که نیازمند حضور نیست میتواند به صورت دورکاری و یا ترکیبی از دورکاری و حضور صورت گیرد. پساکرونا میتواند فرصت خوبی باشد تا این نظام موجود مورد بازنگری و باز تعریف قرار گیرد. در اینجا لازم است به شعار دهههای اخیر در همه دولتها برای توسعه دولت الکترونیک اشاره کنیم که پساکرونا، فرصت خوبی برای تحقق آن است.
فرصت سوم توسعه داد و ستد الکترونیک و حذف تقریبی پول از نظام داد وستد و اقتصاد خرد کشور بود. من به شخصه مشاهد کردم سالمندانی که از دیگران برای استفاده از فضای اینترنت برای داد و ستد اینترنتی پول و یا خرید کمک میگرفتند یا سعی در آموختن آن داشتند. به واسطه سیاستها و اقدامات اتخاذ شده در مبارزه با ویروس کرونا و اجتناب خودانگیخته مردم و مشتریان بخشهای عمومی، نوعی احراز عمومی از مراجعات حضوری و داد و ستدهای فیزیکی پول و منابع مالی به وجود آمد. این میزان از آمادگی دفعی برای توسعه بانکداری الکترونیک در جامعه وجود نداشته است. شرایط به وجود آمده میتواند به عنوان مبدأیی مناسب برای حفظ و توسعه این رویکرد قرار گرفته و هر روز به دامنه حذف پول و سایر سندهای مالی از چرخه بانکداری و نظایر آن مثل بیمهها و بازار سرمایه و ... اضافه شود.
فرصت چهارمی که در دوران پساکرونا در اختیار ماست، فرصت توسعه و نهادینه کردن توسعه آموزشهای مجازی (مستقل یا مکمل) آن است. به وضوح دیدیم که در شرایط کرونا و تعطیلی نظام آموزشی رسمی کشور، یک بار به صورت جدی آموزش مجازی از سطوع ابتدایی تا بالاترین مقاطع تحصیلی در انواع خود مورد توجه قرار گرفت. اگر حتی مراحل تکاملی هم تجربه نشده باشد و یا حتی به دلیل آماده نبودن برخی از زیرساختها و ملزومات آن، به شکلی مطلوب انجام نشده باشد، ورود به این حوزه حتی در سطوح اولیه آن یک موفقیت بزرگ برای نظام آموزش کشور است. اگر این فرصت مغتنم شمرده شده و با برنامهریزی و اقدامات مناسب تکمیل و توسعه کمی وکیفی داده شود، نتایج مهمی را برای حوزه آموزش و تحصیلات در کشور در پی خواهد داشت.
فرصت پنجم توسعه مسئولیتپذیری اجتماعی و امکان نهادینه شدن موضوع در فرهنگ عمومی جامعه است؛ موضوع کرونا یکی از موارد کم نظیر بود که جلوههای درخشانی از مسئولیتپذیری اجتماعی را نمایان کرد. چه کسانی که در این حوزه وظیفه داشتند و چه آنها که به حسب قانونی و اداری وظیفهای متوجه آنها نبود. منشأ آن هر چه باشد، درد مشترک و یا نه برخاسته از روحیه تعاون و معاضدت اجتماعی ایرانی، ترس، اضطراب یا هر چیز دیگر، این موج مسئولیتپذیری اجتماعی که پدید آمد، میتواند یک فرصت اجتماعی باشد که با انسجامبخشی، تقویت، تمرین و یا حتی ساختارمند شدن نهادینه شده و در همه عرصههای مورد نیاز به کارآید. در پساکرونا باید به این مهم فکر کنیم.
فرصت دیگر کرونایی، افزایش سهم اعتقاد به معنویت و توجه به منبع آن در اشکال مختلف است. اساسا در هنگام رنج و ابتلا توجه انسان به منبع معنویت خود بیشتر و عمیقتر میشود. در موضوع کرونا نیز این مساله محرز بود. عطش شدیدی که به امور معنوی در جامعه پیدا شد؛ ناشی از هر علت و عاملی باشد، درخور توجه و سرمایهگذاری است. پساکرونا فرصت مهمی است که متولیان امر معنویت در جامعه، این مفهوم را در ابعاد اعتقادی، اخلاقی، رفتاری و مناسکی آن رواج داده و عمیقتر نمایند. در این موضوع مسئولیت مهمی متوجه روحانیان و رسانهها و دستگاههای تبلیغ و نشر معنویت دینی است.
فرصت هفتمی که کرونا در اختیار ما گذاشت، پررنگ شدن نقش پدر در خانواده بود. در سایه زندگی مدرن و شتاب آن و گرفتاریهای روبه تزاید مردها در بیرون منزل، به نحو فاجعهآمیزی نقش آنها در خانه کمرنگ و بیفروغ شده بود. در شرایط پیش آمده در اثر فراگیری ویروس کرونا، حضور مردان در خانواده افزایش یافت. روشن است که این حضور به همراه تدابیری برای تنوع زندگی، آرامش بیشتر، خستگی و فشار روحی کمتر بوده است و باعث شده مرد نقش بزرگتر و مهمتری عهدهدار شود، گذشته از این نقش، نفس این حضور نیز به تحکیم بنیانهای خانواده کمک کرده است و باعث بروز فرصت همگرایی، هماندیشی و همکاری شده است. بدون شک، این فضا قابلیت استمرار و تکرار دارد. فرصت ایجاد شده در سایه این ویروس مخرب را نباید برای تثبیت و تحکیم این نقش و استمرار آن و بازتنظیم این رابطه از دست بدهیم. پدران و رسانهها در این باره مخاطب من هستند و میتوانند اقدامات مهمی را صورت دهند.
هشتمین فرصتی که کرونا در اختیار ما گذاشته تثبیت این ذهنیت است که جامعه نیازمند تقویت نهادهای مدنی و عام المنفعه و سازمانهای مردم نهاد در زمینه بهداشت، درمان، محیط زیست و امثال آن هست؛ یکی از ویژگیهای کرونا دامنه شیوع آن و دیگری سرعت شیوع آن بود و از طرفی ضعفهای سیستم بهداشت و سلامت و درمان دولتی و نبود برنامه راهبردی برای مواجهه با این موقعیتها، نشان داد که در چنین شرایطی تنها دولتها نخواهند توانست به نتایج دلخواه دست یابند. از طرفی نوع بیماری که همه سطوح جامعه را درگیر خود کرده بود، موجب شد نوعی وفاق عمومی و حرکت جمعی و همگرایی و همافزایی بین مردم، نهادهای اجتماعی و حاکمیت شکل گرفته و دستاوردهای خوبی به همراه داشت. در پساکرونا این نمونه از همگرایی نیازمند مطالعه، پایش و پیرایش نقاط ضعف و مدیریت و بهینهسازی و نهادینه کردن است.
فرصت کرونایی دیگر، اقبال به سمت مطالعه و کتابخوانی است. کرونا و فرصتهای بینظیر افراد در منزل و در نبود فعالیتها و تفریحات متنوع روزمره، و از طرفی رایگان شدن حجم زیادی از کتابها و منابع الکترونیک، میل و اقبال خوبی به کتاب و کتابخوانی ایجاد کرد. درصد قابل توجهی از این میل و اقبال میتواند با تمهیداتی دایمی و مستمر شود. نهادهای فرهنگی متولی میتوانند برای این فرصت برنامهریزی بیشتر و دقیقتری داشته باشند ضمن آن که حلاوت و شیرینی این دوران در ذهن و کام علاقمندان کتاب که به دلایل متعدد از این موضوع غفلت میکردند، تازه و ملموس است.
دهمین مورد، فرصت بازنگری در سیاستها، اقدامات و رویه ها و بازآرایی فرهنگی و اجتماعی در حوزه عمومی جامعه است. مسئلهای که در فرهنگ عمومی کشور وجود دارد، عدم تبعیت از دستورالعملها، سرباززدن از مشارکت اجتماعی، عدم مسئولیتپذیری اجتماعی، عدم ترجیح منافع عمومی بر منافع فردی، جدی نگرفتن خطرات و تهدیدها، نبود همافزایی و همنوایی در در پارهای از مسائل توسط برخی افراد بوده و هست.
کرونا و تلاش رسانهها و عموم مردم نشان داد که میتوان برخی از این ناهنجاریهای رفتاری را کم کرد. این موضوع فرصت مغتنمی است برای برنامهریزیهای کلان و اقدامات موثر برای تحول و اصلاح این نابهنجاری در حوزه فرهنگ عمومی جامعه؛ موضوعی که از دیرباز دغدغه اهل فرهنگ نیز بوده است و به یقین رسانهها تکلیف و رسالت مهمی بر عهده خواهند داشت در این موضوع.
مورد دیگر از فرصتهای کرونایی در حوزه اجتماعی، افزایش توجه مردم به بهداشت، سلامت، محیط زیست، تغذیه، درمان و مسائلی از این دست است. اجتناب از رویدادها و تجربههای بد، افراد زیادی را در پساکرونا رها نخواهد کرد. گرچه رویکرد افراطی به آن از زمره ترسها و اضطرابهای منفی قلمداد میشود اما توجه معقول و منطقی به آن و به بهداشت و سلامت، حفظ محیط زیست، حساسیت به بهداشت اجتماعی، سلامت عمومی و تغذیه و نظایر آن فرصتی است که باید برای منطقی، بهینه و تعادل آن همت گماشت و آن را مدیریت کرد.
نظر شما