قدس آنلاین: سریال نوروزی «پایتخت» پس از پخش آخرین قسمت از فصل ششم خود حواشی زیادی نسبت به شباهت بخشی از آن به فیلم «همسفر» داشت که با واکنش رئیس سازمان صدا و سیما روبهرو شد. علی عسگری در نامهای خواستار بررسی موضوع شد و گفت: باید معلوم شود این اقدام حاصل اشتباه و بیتوجهی بوده است یا فتنهانگیزی ستون پنجم فرهنگی دشمن. او ضمن برخورد مناسب، خواستار برنامهریزیهای لازم جهت پیشگیری از تکرار چنین مواردی شده است.
علاوه بر حواشی پیش آمده برای این سریال درباره کیفیت قصه وساختار «پایتخت ۶» با جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون گفتوگو کردیم. به باور او سریال پایتخت با هدف تبلیغ و ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی و توجه محوری به خانوادههای ایرانی تولید شد که سازندگان آن تا فصل سوم سریال کمابیش به این اهداف وفادار بودند، ولی از زمانی که پای پول و سلیقه اسپانسرها به تلویزیون باز شد، این سریال دچار دگرگونی معنایی و محتوایی شد و از اهداف خانواده محور خود فاصله گرفت.
آذین با اشاره به واکنشهای مثبت و منفی نسبت به «پایتخت ۶» میگوید: فصل ششم این سریال به دلیل ضعفهای زیاد فیلمنامه و کارگردانی، تکرار برخی شوخیهای کلیشهای، موقعیتهای ضعیف طنز و ترویج برخی رفتارها و حرفهای غیرمتعارف نتوانست در جایگاه خوبی قرار بگیرد. البته عوامل تولید سریال درباره واکنشهای منفی نسبت به ضعیف بودن این فصل اعلام کردند به دلیل شیوع کرونا نمی توانند ادامه سریال را بسازند و ساخت بخشهای پایانی و فاینال این فصل از سریال را به آینده موکول کردند.
* عمر «پایتخت» به پایان رسیده است
این منتقد درباره اینکه شباهت بخشی از سریال پایتخت به یک فیلم قبل از انقلاب، تعمدی و برای خندان مخاطب به هر قیمتی بوده است؟ میگوید: همانطور که در فصل ششم سریال شاهد ماجراهای پراکنده ای همچون راننده شدن نقی، گوینده شدن هما، قاچاقچی شدن ارسطو، درخشش عجیب بهتاش در فوتبال، بازگشت بهبود و ماجراهای عجیب و غریب دیگری هستیم که قصههایی پراکندهای را در ساختاری بیربط کنار هم قرار داده است، حواشی دیگری هم برای آن پیش آمده است؛ چون سازندگان آن از صحنهها و دیالوگهایی استفاده کردند که یادآور برخی فیلم و سریالهای پیش از انقلاب است و در فرهنگ امروز سینمایی ما جایگاه مطلوبی ندارد.
وی با بیان اینکه فصل ششم «پایتخت» مغایر با سبک زندگی ایرانی - اسلامی ساخته شده، خاطرنشان میکند: اگر قرار است که در یک فیلم و سریال جنبههای منفی یک شخصیت یا اتفاقی نمایش داده شود، نیازمند فرهنگسازی مناسب و احترام به فهم و شعور مخاطب است؛ مثلاً در این سریال شاهد برخوردهای بد و منفی بهتاش با اعضای خانواده بهویژه پدرش بودیم و با توجه به اینکه این شخصیت دچار اعوجاج شخصیتی بود، اما بدآموزیهای آن سبب میشود تا حرمتها در خانوادههای ایرانی خدشه دار شود، ضمن اینکه این شخصیتها مورد توجه برخی اقشار بهویژه جوانان هستند که احتمال انحراف اخلاقی این قشر از مخاطبان را ممکن میکند. علاوه بر این شاهد بگو و مگوهای خانوادگی در میان اعضای خانواده تقی معمولی هم بودیم که همسو با فرهنگ جامعه ما نیست.
آذین میافزاید: اگر قرار است پایتخت همچنان به عنوان یک کیسه درآمد برای عوامل سازنده آن محسوب شود، لازم است که سازندگانش نگاه درستی به واقعیتهای جامعه و احترام به فرهنگ و باورهای مردم کشور داشته باشند.
این منتقد میگوید: از دیدگاه من عمر «پایتخت» به پایان رسیده است و از فصل سوم به بعد، هیچ حرف تازهای ندارد و صرفاً با ماجرا و حادثه سازی، سریال سرپا مانده است. آنچه که سازندگان سریال و مدیران کج سلیقه سیما را به ادامه تولید پایتخت واداشته، درآمدی است که از سوی اسپانسرها عاید مدیران تلویزیون و سازندگان آن میشود.
* کشکولی از شوخیهای سطحی و بیربط
آذین درباره فقدان خشایار الوند و آسیبی که به فیلمنامه اثر زده است، عنوان میکند: فیلمنامه نویسان کاربلد و حرفه ای زیادی هستند که میتوان از توانایی آنها بهره برد، اصلاً پذیرفتنی نیست که به دلیل فقدان زنده یاد خشایار الوند، فیلمنامه اثر اینقدر ضعیف باشد.
به گفته او سریال «پایتخت» کشکولی از شوخیهای سطحی و بیربط بود که هیچ ارتباطی با مناسبات اجتماعی ما ندارد و شاید لبخند آنی بر چهره برخی مخاطبان بنشاند، اما جای طنز و انتقادهای سالم اجتماعی در این سریال خالی است.
او تأکید میکند: فصل ششم سریال، داستان یکدست و فیلمنامه قوی نداشت و صرفاً با کنار هم قرار دادن چند حادثه و ماجرا، این فصل ساخته شد و برای اینکه مخاطب را به هر قیمتی بخنداند از برخی صحنههای فیلمهای داخلی قبل از انقلاب و خارجی کپی برداری کرد که ارتباطی به داستان نداشت.
به باور آذین اگر سازندگان این سریال میخواهند به ساختن این سریال با مضامین خانوادگی و اجتماعی با رویکرد طنز و انتقادی بپردازند، باید بازبینی جدی در ساختار و فیلمنامه داشته باشند.
رضا درستکار دیگر منتقد سینما و تلویزیون اما نظر دیگری دارد. او با بیان اینکه پایتخت ۶ فراتر از مرزهای تلویزیون بوده و جزو سریالهای درخشان است، میگوید: آنقدر وضع برنامهها و سریالهای تلویزیون ما بد است که باور کردنش خیلی سخت است یک کار خوب هم از داخل آن در بیاید.
وی درباره حواشی قسمت آخر سریال معتقد است: نباید سخت گرفت، بهنظرم پایتخت ۶ در محدوده تنگ و بسته تلویزیون منقبض و آشتیناپذیر ما، کاری کرده است کارستان، به طوریکه نزدیک شدنش به رگ فرهنگ و گردن مردم، آنهم تا این حد اندازه و درست، جزو محالات بوده است.
درستکار اضافه میکند: همینکه سطح مجموعههای طنز و کمدی ما از جریان مهران مدیری (که واقعاً عقب است) تا این حد جدا شده و فرسنگها فراتر رفته، کار معرکه ای است؛ چون داریم از خروجی یک تلویزیون پرمدعا و کمبازده حرف میزنیم که ۹۰ درصد برنامههایش را نمیتوان دید.
او یادآور میشود: پایتخت ۶ با فیلمنامه نداشتهاش و با تکیه بر موقعیتهای نمایشی و طنزهای زنده و جاندار کلامی توانست خلأ بزرگ فقدان فیلمنامه را پر کند و لازم است که از سازندگان آن قدردانی شود؛ چون نگذاشتند مردم در این روزهای منحوس کرونایی از دیدن یک مجموعه خوب محروم شوند.
نظر شما