به گزارش خبرنگار اقتصادی قدس آنلاین؛ روزهای سیاه طلای سیاه در بازارهای جهانی در حال رکوردشکنی است. دیروز قیمت نفت خام در بازار آتی آمریکا برای سررسید ماه مه بیش از ۳۵ درصد کاهش یافت و به مرز ۱۱ دلار بر بشکه رسید. امروز هم اگرچه نفت آمریکا معاملات را مثبت آغاز کرد اما دوباره به زیر صفرر فت و منفی شد. این بزرگترین افت قیمتها در یک روز از زمان تأسیس بازار آتی است. نزدیک شدن به زمان انقضای سررسید قراردادها، خریدار را در نهایت وادار به دریافت نفت به شکل فیزیکی خواهد کرد. بنابراین و با توجه به ضعف شدید تقاضای فیزیکی و پر بودن انبارهای ذخیرهسازی، سقوط آزاد بهای طلای سیاه رقم خورد.
قدس آنلاین با سعید ساویز کارشناس حوزه انرژی گفتوگویی را با نگاه به بحران نفت؛ دلایل ، تبعات و آینده ترتیب داده است که در ادامه میخوانید.
قدس آنلاین: چه بر سر بازار نفت آمده و دلایل اصلی آغاز این بحران کدامند؟
بعد از شیوع ویروس کووید ۱۹ و به تبع آن ،شاهد کاهش تقاضای جهانی برای نفت بودیم. این مکانیزم به قدری فعال است که کاهش عرضه نیز توان مقابله با افت قابل توجه تقاضا را نداشت. در واقع بازار تحت تأثیر دو بازوی کاهش تقاضا که چیزی در حدود ۳۰ میلیون بشکه در روز است و دوم افزایش شاخص ترس (Fear Index) قرار گرفت. مجموع این دو عامل سبب شد تا قیمت به شدت در بازار نفت افت کند. تولیدکنندگان نفت یعنی کشورهای G۲۰ و کشورهایی که کلا دستی بر آتش دارند، دور هم جمع شدند و توافق کردند تا ۱۹ میلیون بشکه از تولیدات روزانه را متوقف کنند اما از آنجایی که این کشورها عزم جزمی برای این کار نداشتند و بازار نیز این موضوع را متوجه شد نتوانست مؤثر واقع شود.
تولیدکنندگان تگزاس با اینکه دور هم نشستند اما نتوانستند الگو و سیستمی را برای عبور از بحران طراحی کنند و از آنجایی که همه اینها شرکت خصوصی با وام و قرض هستند، نتوانستند به توافق مشترکی برسند.
همچنین کشورهایی مثل مکزیک که حاضر نشد بیشتر از ۱۰۰ هزار بشکه تولیدات خود کم کنند و در نتیجه ترامپ مجبور شد تا کاهش ۳۰۰ هزار بشکه دیگر را متقبل شود یا برزیل که اظهار کرد در صورت عدم صرفه و اجبار تولیدات خود را متوقف خواهد کرد، در شرایط فعلی حاضر نیست پای میز مذاکره بنشیند.
کشوری مثل عربستان که با وجودی که میگوید تولیداتش را کاهش میدهد اما همچنان به تولید ادامه میدهد و نفت تولیدی را روی آب میفرستد و تمامی مخازن را مالامال از نفت کرده است. در این بین روسیه هم نشان داده خیلی به تعهداتش پایبند نیست. در عین حال نفت روی آب ونزوئلا و ایران که از بازار حذف شدهاند و اگر بتوانند این نفت را ولو ارزان به فروش میرسانند. همه اینها این علامت و سیگنال را به اقتصاد جهانی فرستاد که با وجود توافق ۱۹ میلیون برای کاهش تولیدات، احتمال عملی شدن این وعده بسیار کمرنگ است.
قدس آنلاین: ماجرا از کجا شروع شد؟ برخی روسیه و برخی دیگر عربستان و آمریکا را متهم میکنند؟
به نظر میرسد این بازی افزایش تولید و کاهش قیمت از سوی روسیه راه افتاد تا نفت شیل را زمین بزند و موفق هم بودند. عدهای از کارشناسان اما میگویند که عربستان و روسیه در این خصوص متحد شدند اما به اعتقاد من این نقشه از سوی روسیه چیده شد و عربستان از روی نادانی وارد این هیجان شده است.
در واقع نفت شیل نفتی است که در نه در اوپک و نه در اوپک پلاس بوده. بدون قانون خاصی تولید میشده و هر روز سایه آن بر نفتهای سنتی یا کنورشنال بلندتر میشد. ما تحلیلهایی داریم که میگفتند سال ۲۰۲۳ پیک تولید نفت خواهد بود. یعنی در سال ۲۰۲۳ بر قله بیشترین میزان تولید نفت در تاریخ خواهیم ایستاد و بعد از آن انرژیهای نو و تجدیدپذیر بخشی از تأمین انرژی خانگی را بر عهده میگیرند و دیگر تقاضا برای نفت سیر صعودی نخواهد داشت و متوقف میشود. بر اساس تحلیلهای جدید اما شیوع ویروس کرونا این پیک را به سال ۲۰۱۹ انداخت. یعنی سالی که گذراندیم. یعنی بازار برخواهد گشت اما نه به گذشته.
در این شرایط اگر من هم به عنوان یک استراتژیست تولیدکنندگان بزرگ تحلیل انجام میدادم میگفتم شما مجبورید از شر یک مهمان ناخوانده سرکشی مانند نفت شیل خلاص شوید. این نقشه یک جراحی است. طبیعتاً هر جراحی درد و دوره نقاهت و بستری دارد. ما باید نگاه سیاسی به این داستان داشته باشیم. شاید در حال حاضر بسیاری متضرر شوند اما در پایان ماجرا دیگر نفت شیلی وجود نخواهد داشت. این در آینده مدیریت بازار شرایط را بهتر و مرتبتر خواهد کرد.
قدس آنلاین: جایگاه ایران در بحران کنونی کجاست؟ تبعات این بحران برای نفت ایران چگونه خواهد بود؟
ایران ضرر چندانی را متحمل نشد چرا که نفت چندانی نمیفروخت. با این حال بودجه کشور روی یک قیمت مشخص از فروش نفت بسته شده است. ایران همواره یکی از پایههای اصلی اوپک بوده و جداکردن این کشور و ونزوئلا از تولید نفت یک حرکت ظالمانه بوده و اصلاً پایه و اساسی نداشته است. در اصل ترامپ دنبال یک بهانه بود تا جایی خالی برای نفت خود پیدا کند. در حال حاضر نیز اتفاق رخ داده بیش از دیگران خود آمریکا را هدف قرار داده و متضرر کرده است.
ترامپ بیشترین رای را از ایالتهای نفتی دریافت کرده بود. پس اگر جنگی نباشد و نفتی فروش نرود، ترامپ طرفدارانش را از دست میدهد. انتخابات آمریکا نیز نزدیک است. درواقع ایران وقتی ضرر کرد که تحریم شد و از صادرات محروم شد. نتیجتا درست است که ما خیلی وقت است که در بازار نفت ضرر میکنیم اما این شوک ما را هدف قرار نداد.
قدس آنلاین: باتوجه به شرایط فعلی چه اتفاقی باید رخ بدهد تا شرایط به حالت قبل باز گردد یا از شرایط بحرانی خارج شود؟
اگر نمودار عرضه و تقاضا را رسم کنیم، نقطه سربه سر نفت جایی بین ۱۷ تا ۲۱ دلار است. چرا الان منفی شده؟ چون در بازار آمریکا همه مخازن روزمینی و تانکرها پر بود. عربستان مدتها بود که این بازار را اشباع کرده بود و با اینکار بزرگترین ضربه را به نفت آمریکا زد. از طرفی نیز ۵۰ تا ۶۰ میلیون بکه نفت ونزوئلا تولید شده و روی آب مانده زیر گوش آمریکا است و حتماً بسیاری از تجار و قاچاقچیان به دنبال خرید این نفت با قیمت بسیار پایینتر هستند. در عین حال امروز موعد سررسید تحویل نفت آمریکا است. یعنی اگر مخازن پر است و دلال نتواند خریداری برای نفت خود پیدا کند، هزینه انباری سنگینی به دارنده این نفت تحمیل میشود. از این رو ترجیح میدهد برای جلوگیری از ضرر بیشتر، به یک ضرر کمتر راضی باشد و نفت خود را ارزانتر بفروشد. در موعد بعدی سررسید نفت اما دیگر اینگونه نیست و بازار کم کم به سمت عادی شدن خواهد رفت.با این وجود من فکر میکنم تا زمانی نفتهای روی آب که بازار را اشباع کردهاند تمام نشوند نفت به نقطه سر به سر یعنی ۱۷ تا ۲۱ دلار برنمیگردد.
قدس آنلاین: چه بازه زمانی برای خارج شدن نفت از بحران کنونی میتوان متصور بود؟
بازه زمانی خروج از بحران کنونی نفت به وضعیت شیوع ویروس کرونا وابسته است. اینکه چه زمانی دنیا از شر این ویروس خلاص شود. همانطورکه ما باید با این ویروس بسازیم بازار نفت نیز باید سازگار شود. اصلی ترین عامل کاهش کاهش تقاضا و بالا بودن شاخص ترس است و اگر بخواهیم انگشت اتهام را برای آغاز این بحران به سمتی بگیریم باید علت را در کاهش تقاضا دانست.
انتهای پیام/
نظر شما