قدس آنلاین: یکی از مهمترین مناسباتی که در دوران همهگیری کرونا با چالشهای جدیدی مواجه شد، بحث علم و به خصوص رویکردهای پوزیتیویستی علم بود؛ اینکه علم امروز با همه توانایی ظاهریاش نتوانسته نسخه عدالت و انساندوستی را بر بشر امروز عرضه کند. به همین مناسبت با دکتر مجید کافی، مدیر گروه جامعهشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در این مورد گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
جناب دکتر کافی! در علم امروزی چه ویژگیها و پارادایمهایی وجود دارد که منجر به سعادت بشر امروزی نشده است؟
آنهایی که علم را تولید کردهاند نمیگویند این علم سعادت ما را تأمین نکرده و حتی پوزیتیویستها معتقدند برای جامعه رشد به همراه داشته است، ولی این رشد و توسعه از نظر ما کامل نیست. بهتر است در درجه اول تعریفی از علم بدهیم. علم از سه منظر قابل تعریف است، اول از منظر آیات و روایات در دین اسلام که در منابع اسلامی دارای دو معناست: معنای عرفی و معنای عرفانی. زمانی که شما رابطه علم و سعادت را مطرح میکنید قطعاً مقصودتان این علم امروزه در دانشگاه و مجالس آکادمیک نیست. اگر در روایات گفته میشود «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» مسلماً اینجا صحبت از شیمی یا فیزیک نیست؛ منظور علم و نورانیتی است که خدا اگر اراده کند در دل هر کسی قرار میدهد. معنای دیگری هم از علم در آیات و روایات هست که من آن را علم عرفی میدانم که برای گذران زندگی و امرار معاش است و لزوماً بصیرت و نورانیت نیست. اگر شما از منظر نورانیت به آنها نگاه کنید ممکن است حجاب نیز باشند. روایاتی نیز داریم مبنی برای اینکه علم را به کار ببرید. روایات سفر به چین برای علم، به معنای همین علم کاربردی و عرفی است. جالب است که در زمان ظهور اسلام، چین دارای دو علم بزرگ کاغذسازی و کشتیسازی بود. هرچند بعضاً سفر به چین به معنای راه دور نیز تفسیر شده است. حال سؤال این است که آیا این علم میتواند ما را سعادتمند کند یا خیر؟ این محل بحث ماست. این معنای علم عرفی در روایات با آن چیزی که در مراکز علمی ما مطرح است خیلی نزدیک است. یعنی علم عرفی در روایات و آیات، نزدیک به همین علم کاربردی و دانشگاهی امروزه ماست. منظر دوم علم منطقی است که این علم را به تصور و تصدیق یاد میکنند. مسلماً وقتی میگوییم علم باعث سعادت میشود منظورمان علم در نگاه منطق نیست. منظر آخر در مورد علم، در فلسفه علم مطرح است. از منظر فلسفه، رشته علمی با روش تجربی را ساینس میگویند. معمولاً وقتی انسانها سؤال میکنند آیا علم باعث سعادت شده، منظورشان همان دیسیپلین و ساینس است. همان علمی که مثل فیزیک و شیمی روش و انضباط درونی دارد. این علم به معنای عرفی در روایات نزدیکتر است. در معنای عرفی گفته شده شما علم را برای کاربرد و بهزیستی آن یاد میگیرید. رویکرد دین به یادگیری چنین علومی واجب کفایی است. در این روایات منظورشان سعادت این جهانی است که ما از آن به توسعه و پیشرفت یاد میکنیم. پس علم عرفی باید دنبال پیشرفت این جهانی باشد ولی علم عرفانی دنبال سعادت اخروی و آن جهانی است.
این علومی که در کشورهای مختلف وجود دارد تأمینکننده سعادت این جهانی هست یا نیست؟
تأمین کننده سعادت این جهانی بوده ولی آن جهانی نیست و این واقعیتی است که دارد اتفاق میافتد. نهایت چیزی که ما داریم این است که علوم دنیوی یا عرفی شما نباید برای کسب علم اخروی مانع ایجاد کند، ولی اینکه توقع داشته باشید علم معاش برای شما سعادت اخروی بیاورد این دیگر به شخصیت آدمها بستگی دارد. کسی فیزیک میخواند و از آن فیزیک به وجود خدا پی میبرد و کسی نیز همان علم را میخواند و به این میرسد که این تحولات در عالم بهواسطه انرژی ماده است، نه وجود خالق. اینها به شخصیت فرد بستگی دارد و ربطی به خود علم ندارد. اینجا این علم مانعی برای کسب علم عرفانی برای این شخص ایجاد میکند. اینکه گفته میشود علوم این روزه همهاش بد است و سعادت ایجاد نمیکند اشتباه است. اما در بحث مبانی و بنیادهای این علوم باورهایی است که شاید با باورهای دین ما در تضاد است که شاید بهتر باشد ما آنها را اصلاح کنیم.
نگاه مطلقگرایی که به علم به عنوان کلید سعادت و راه حل مشکلات وجود دارد درست است؟
دین است که حرف از اطلاق میزند و سعادت نهایی انسان را تأمین میکند. علم یک امر بشری است و بر اساس آزمون و خطا پیش میرود. یک جاهایی را میبینید که اشتباه رفتهاید. مثلاً هیئت بطلمیوس خیلی خطا داشت که پس از آن هیئت کوپرنیک جانشین آن شد. علم در شأن اطلاق نیست بلکه با آزمایش و تکرار به نتیجهای میرسد و از آن استفاده میکند. اما اینکه این علم با این خطا سعادت کامل انسان را تأمین کند اشتباه است چرا که این علم حتی نیازهای این جهانی را نیز ۱۰۰ درصد تأمین نمیکند.
اساساً هدف از علم در پارادایمهای مختلف چیست؟
در پارادایم پوزیتیویسم هدف علم؛ شناخت، پیشبینی و کنترل است، بنابراین پوزیتیویستها میگویند علم توصیهای نیست، یعنی حتی اگر این علم شما مطابق با واقع نباشد، صرفاً دارد برای شما پیشبینی و کنترل میکند و همین که در این کاربرد مفید باشد کفایت میکند. پارادایم دیگر تفسیریها هستند که میگویند علم را برای بهتر فهمیدن میخواهیم. دوباره کاری به جنبه توصیهای علم ندارند. در پارادایم اسلامی من گفتهام علم باید خوب واقعیت را اعم از اجتماعی، انسانی و طبیعی بشناسد و پس از شناخت بتواند توصیه کند؛ اینکه انسانها چکار کنند یا چه کار نکنند. من از آیات استفاده کردهام که هدف از علم باید اصلاح باشد. نزدیک به ۱۰۰ آیه در قرآن داریم که از این هدف اصلاحی سخن به میان میآورد. جالب اینجاست که این اصلاح را بیشتر با تقوا همراه میکند. من میگویم اگر ما مسلمانان بخواهیم دست به اصلاح بزنیم، اسلام در اینجا صحبت از اصلاح فردی و جمعی یا خانوادگی یا جهانی نکرده بلکه همه را شامل میشود. اگر مسلمانان تصمیم به اصلاح بگیرند آیا بدون علم میسر است؟ پس ما مسلمانان مکلف به اصلاحیم و برای اصلاح نیازمند علم هستیم. پس این علم ما هم اصلاح انسان و جان میکند و هم دست به اصلاح طبیعت میزند.
بایدها و نبایدها از چه راهی بدست میآیند؟
اینها نتیجه بحث علمی است، اگر نتیجه آیات و روایات باشد که ما کار علمی نکردهایم. مثلاً در نگاه جامعه شناسی شما به این نتیجه رسیدید که فقر یکی از عوامل افزایش اعتیاد در جامعه است. فقر را که نمیتوان ریشه کن کرد، با توصیه و قانون میتوانیم با وجود فقر در جامعه، از رشد اعتیاد جلوگیری کنیم. این همان هنجاری کردن علم است.
تفاوت «اصلاح» در نگاه اسلامی و انتقادی چیست؟
انتقادیها میگویند هر چیزی که در این دنیا هست، پنهانکاری و فریب بر آن حاکم است. مثال میزنند این رابطهای که بین زن و مرد در جامعه وجود دارد بر اساس فریبی است که اتفاق افتاده و چون مردان صاحب ثروت و قدرت بودهاند به نقش زنان بیتوجهی شده است. انتقادیها میخواهند این فریب را افشا کنند بنابراین بیشتر به دنبال تغییر وضعیت موجود هستند؛ اما در رویکرد اسلامی، با پارادایم اصلاح جان و جهان هم میتوان وضعیت خوب را دید، هم تقویت کرد و هم اگر وضعیت نامطلوبی را دیدید تلاش کنید آن را اصلاح کنید؛ پس متفاوت از نگاه انتقادی است. پارادایم پوزیتیویسم هدفش تبیین است، هرمنوتیک دنبال تفهیم و انتقادی به دنبال تغییر است؛ اما نگاه اسلامی به دنبال اصلاح است. حال این اصلاح هم نیازمند تبیین، هم فهم و در جاهایی نیز تغییر است، ولی در همه جا دنبال اصلاح است.
نظر شما