تحولات لبنان و فلسطین

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۳
کد خبر: 703710

پژوهشگر شهرسازی اسلامی: سبک زندگی مفهومی است که به ابعاد مختلف زندگی انسانی اعم از فردی و اجتماعی مربوط می‌شود و همه حوزه‌های رفتاری را دربر می‌گیرد.

مبنای نظام شهرسازی مدرن لذت و مصرف است

قدس آنلاین: سبک زندگی مفهومی است که به ابعاد مختلف زندگی انسانی اعم از فردی و اجتماعی مربوط می‌شود و همه حوزه‌های رفتاری را دربر می‌گیرد. این واژه سابقه دیرینه‌ای ندارد اما مفهوم و قدمت وجودی آن همواره در فرهنگ‌های مختلف بوده است. سبک زندگی نشان‌دهنده مبانی بینشی جامعه است. فرهنگ یا گفتمان‌های غالب فرهنگی، جهان‌بینی و نظام ارزشی پذیرفته‌شده در هر جامعه محوری‌ترین عامل تعیین‌کننده مؤلفه‌های سبک زندگی است. سبک زندگی را به‌عنوان یک الگوی زیستی می‌توان مشی معمول جامعه قلمداد کرد. به‌ یمن استقرار حکومت دینی و تلاش آگاهانه برای پی‌ریزی تمدن نوین اسلامی، سبک زندگی ایرانی‌ـ‌اسلامی امری آگاهانه و تاحدی برنامه‌ریزی شده است. باتوجه به وجود حکومت دینی و اسلامی در ایران و اعتقاد اکثریت به دین مبین اسلام، نظام مرجع برای الگوسازی باید نظام ارزشی اسلام باشد. باتوجه به اینکه اسلام دین تمدنی بوده و برای زندگی بشر برنامه دارد طبیعتاً نمی‌توان هیچ امری از حیات را خارج از شمول و اطلاق آن تصور کرد.

مدرنیته و تغییر سبک زندگی از حقیقت‌طلبی به احساس‌محوری و کارکردگرایی

سیاست‌گذاران و رهبران تمدن غرب، بر ترویج سبک زندگی غربی تأکید دارند. آن‌ها با ترویج نمادهای متأثر از نگرش خود، فقط به پیشنهاد و ترویج الگو اکتفا نمی‌کنند و درحقیقت ایدئولوژی و بنیان‌های نظری پشت این‌گونه الگوها هستند که به مخاطب انتقال پیدا می‌کنند. یکی از مهم‌ترین مصادیق سبک زندگی، نوع معماری و شهرسازی است. سبک زندگی مدرنیته از حقیقت‌طلبی به احساس‌محوری و کارکردگرایی تغییر کرده و تأثیرش را بر معماری و شهرسازی نیز گذاشته است؛ به‌گونه‌ای که دیگر در شهرها برای اینکه حقیقتاً خدایی وجود دارد، بنای مذهبی ایجاد نمی‌شود. با اذعان به اینکه محیط بر رفتار و سبک زندگی افراد تأثیر می‌گذارد می‌توان این‌گونه برداشت کرد که فضای زیستی ازجمله شهر می‌تواند بر سبک زندگی افراد تأثیر بگذارد. شهر با مؤلفه‌های سبک زندگی ارتباط مستقیمی دارد و درواقع، کالبد و فضای شهر تجلی ارزش‌ها و فرهنگ جامعه است.

خیانت پهلوی در تصویب قانون الگوهای معماری برون گرا

 با ورود مدرنیته در زمان پهلوی تغییرات گسترده‌ای در شهرهای ایران به وقوع پیوست که متأثر از تغییرات فرهنگی حاصل از تفکر غربی بود که مهم‌ترین آن کشف حجاب در دوران پهلوی اول است. در اواسط همین دوران قوانینی در حوزه معماری مصوب شد که ساختمان‌های مسکونی مجاور خیابان‌ها با تبعیت از الگوهای برون‌گرا باید دوطبقه بوده و دارای پنجره به سمت معبر باشند؛ به‌این‌ترتیب، به‌ مرور زمان معماری خانه‌های ایرانی که درون‌گرا و آرامش‌محور بود و حریم کافی برای خانواده فراهم می‌کرد، برون‌گرا شد که نتایج آن تضعیف حیا و ترویج عریان‌گرایی بود. هردوی این پدیده‌ها ریشه در سبک زندگی دارد و به‌صورت یک شبکه با هم در ارتباط‌ هستند و بر هم اثرگذاری دارند. الگوهای شهرسازی معاصر که در شهرهای ایران پیاده‌سازی می‌شود برگرفته از مبانی فکری تمدن‌هایی دیگر است که کمترین سنخیتی با مشرب فکری اسلام ندارند. به‌دلیل بی‌توجهی به ارزش‌های اجتماعی‌ـ‌فرهنگی و بی‌اعتقادی به کارایی دین و تقلید از مکاتب شهرسازی غربی مشاهده می‌شود شهرهای ما، به‌ویژه کلانشهرها، با چه بحران‌هایی روبه‌رو هستند. مبنای نظام شهرسازی مدرن لذت و مصرف است. شهر مدرن شهر لذت‌های آنی است؛ شهر غفلت و شهر مرگ وجدان‌هاست.

در سبک زندگی غربی نگرش‌های سودانگارانه و منفعت شخصی بر جامعه حکمفرماست و ارتباط افراد با یکدیگر براساس منفعتی است که کسب می‌کنند. با همین نوع نگاه افراد به یکدیگر، ضرورتی برای تشکیل خانواده وجود ندارد و افراد درحال مسابقه منفعت‌طلبی هستند و لذت، مصرف‌گرایی و شهوت اصالت می‌یابند. این ویژگی‌ها و مؤلفه‌های سبک زندگی غربی در پارادایم‌های شهرسازی نیز تأثیر خود را گذاشته و در نظام شهرسازی ایران نیز ورود پیدا کرده است. در چند دهه اخیر مبنای طرح‌های توسعه شهری در کشور براساس سود و منفعت گروه خاصی بوده و از نتایج آن ایجاد شکاف طبقاتی در مناطق مختلف شهری است که این اختلاف طبقاتی در بافت‌های شهری منجر به رشد پدیده وندالیسم در شهرها شده است. نظام شهرسازی ما تحت‌تأثیر نظام سرمایه‌داری است و با مطرح‌کردن عناوینی زیبا مانند سرزندگی و نشاط شهری سعی دارد شهروندان را با تجاری‌سازی فضاهای شهری و تبلیغات پرزرق و برق تحت‌تأثیر قرار داده، شهروندان نیز خود را با فضا تطبیق دهند. در شهرها شاهد تولید فضاهایی در امتداد خیابان‌ها به‌نام بازار با کریدورهای بصری شفاف هستیم. امروزه بسیاری از کاربری‌های مسکونی طبقه همکف را به کاربری تجاری اختصاص داده‌اند و عملاً کارکرد خیابان که بستری برای جابه‌جایی بود به فضاهایی تجاری تبدیل شده است که آرامش و آسایش را از دیگر ساکنان بافت دریغ می‌کند.

پناه بردن انسان مضطرب به فضای شهری به‌واسطه توسعه عمودی

از دیگر الگوبرداری‌های ناقص از غرب این است که به بهانه کمبود زمین، توسعه عمودی بر توسعه افقی ترجیح داده شد و سرانه ابعاد کاربری مسکونی کاهش پیدا کرد. با این نوع تفکر دیگر خانه محلی برای آرامش نیست و به خوابگاه تبدیل می‌شود. افراد خانواده از یکدیگر فاصله می‌گیرند و برای فرار از این قفسی که ساخته شده است به فضای شهری پناه می‌آورند. ازآنجاکه فضاهای شهری، محیطی باز بوده و حس گمشدگی به فرد می‌دهد، بستر مناسبی برای برقراری ارتباط با افراد مختلف با نگرش‌های متفاوت هستند و در بستر همین فضاهای گمشده قبح‌شکنی‌ها و اقداماتی صورت می‌گیرد که با ارزش‌های جامعه اسلامی‌ـ‌ایرانی همخوانی ندارد. یکی از عواملی که غرب سعی در تحریف آن دارد توجه به مرگ است. مرگ بن‌بست نظام تمدنی غرب است و چون هاضمه این نوع تفکر با مرگ هماهنگی ندارد، در طرح‌های توسعه شهری قبرستان‌ها در مکانی خارج از محدوده شهر ساخته می‌شود. در شهرسازی معاصر ما نیز گورستان‌ها در خارج از محدوده شهری مکان‌یابی می‌شود که با ارزش‌های جامعه اسلامی همخوانی ندارد. همان‌طور که بیان شد، شهرسازی یکی از مصادیق سبک زندگی است. مهم‌ترین اقدام در تغییر روش و متدهای شهرسازی معاصر ایران، که امروزه کمترین شباهتی با ارزش‌های اسلامی‌ـ‌ایرانی ندارد، الگوسازی برای نظام شهرسازی اسلامی است و به نظر می‌رسد نگرش سیستمی و شبکه‌ای به شهرسازی می‌تواند کمک شایانی در روند و اصلاح وضع موجود داشته باشد.

لکه‌گذاری تمام مناطق شهری بر اساس شاخص عدالت

نقطه هدف در شهرسازی اسلامی امنیت جسمی، فکری و روحی با تحقق عدالت کالبدی و فضایی شهری به‌عنوان هدف میانی است و تلاش برای رسیدن به هدف نهایی که احساس حضور خداست. راهبرد شهرسازی اسلامی طبق مفهوم آیه «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ...» به این معناست که اگر اهل هر شهر و سرزمینی به دستورات الهی در شهر عمل کنند و کالبد و فضای شهری را براساس ضوابط دین بنا کنند خداوند نعمت‌های زمینی و آسمانی خود را بر همه آن‌ها می‌فرستد که بر اثر آن در جامعه عدالت اجتماعی برقرار می‌شود و درصورت عمل‌نکردن به ضوابط و ارزش‌های دین، خداوند امنیت و عدالت را از آن‌ها می‌گیرد. کاربری‌ها و فضای مناسب در تمام مناطق شهر باید براساس عدالت لکه‌گذاری شود، این‌طور نباشد محله‌ای به‌علت تمرکز افراد شاخص سیاسی و اقتصادی فضای بهتری از مناطق دیگر داشته و از امکانات و خدمات بهتری بهره‌مند باشند.

اولویت داشتن مکان‌یابی مذهبی در ساخت شهر اسلامی

نقطه شروع در شهرسازی اسلامی مکان‌یابی و تمرکز بر نقاط با ارزش معنوی است که کانون پیشرفت شهر هستند. مطابق آیه «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ...» رونق و سرزندگی کاربری مساجد مدّنظر است که علاوه‌بر ضرورت اثبات وجود کاربری مسجد که مکانی برای تسلیم تام شدن بدون اثری از شیئی دیگر است، به دلالت التزام در شهرسازی اسلامی تمام فضاها و کالبدهای شهری باید به‌گونه‌ای طراحی و مکان‌یابی شوند که در جهت رونق و عمران مساجد و اماکن مذهبی شهر باشند و مکان‌یابی کاربری‌های مذهبی باید به‌گونه‌ای باشد که موجب رونق و سرزندگی مساجد شود. در مکان‌یابی شهر و اجزای کالبدی فضای آن، باید نقاط باارزش معنوی در مرکزیت و بهترین محل شهر مکان‌یابی شوند. شهرسازان مسلمان به‌جای مکان‌یابی نقاط خوب شهر برای مراکز تجاری و اقتصادی، مطلوب است این مناطق را به کاربری‌های مذهبی اختصاص دهند تا این کاربری‌ها بر شهر تأثیر بگذارند و دیگر کاربری‌ها تحت‌تأثیر مراکز مذهبی قرار گیرند. البته در شهر اسلامی مطلوب است به همه کاربری‌ها توجه شود ولی کاربری مذهبی در اولویت مکان‌یابی شهر یا محله قرار گیرد.

سعادت مادی و معنوی با هویت اسلامی شهر تأمین می‌شود

نکته پایانی اینکه نقطه مرکزی در شهرسازی اسلامی آرامش خدامحور است که با ایجاد تعادل درونی و تعادل شهروندان با محیط شهری سبب تمرکز قوای آن‌ها برای احساس بیشتر حضور خدا در شهر می‌شود. راهبرد شهرسازی اسلامی طبق این فرمایش «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً...» و تفسیری که علامه طباطبایی ارائه می‌دهند، ایجاد کالبد و فضایی در شهر است که بتواند آرامش خدامحور را در شهر جریان دهد که نتیجه‌اش رسیدن به سعادت مادی و معنوی شهروندان در کنار هم است. امروزه شهرهای ایران به‌علت تقلید از الگوهای غربی به بحران هویت دچار شده‌اند؛ این بحران هویت، حس تعلق و آرامش شهروندان را تحت‌تأثیر قرار داده است. شهرسازی اسلامی به‌دنبال ایجاد کالبد و فضایی است که شهروندان در آن شهر احساس آرامش داشته باشند. شهر اسلامی باید خودکفا باشد و یک شهر مصرف‌گرا با اقتصاد وابسته نباشد که در هنگام مشکلات و بحران‌ها ساکنان آن دچار اضطراب شده و شهر را ترک کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.